جوان آنلاین: چند روز قبل زن و مردی میانسال به اداره پلیس تهران رفتند و از ناپدید شدن دختر جوانشان به نام پروانه شکایت کردند. پدر دختر گمشده گفت: «پروانه امروز صبح از خانه بیرون رفت، قرار بود به آموزشگاه زبانی برود که در آنجا درس میخواند، اما دیگر به خانه برنگشت. وقتی خبری از او نشد، متوجه شدیم اصلاً امروز به کلاس زبان نرفته و دوستانش هم از او خبری ندارند و الان نگرانش هستیم.»
یک قدم مانده به مرگ
با شکایت اعضای خانواده دختر جوان، تیمی از مأموران پلیس پایتخت برای پیدا کردن ردی از پروانه وارد عمل شدند. بررسیها نشان داد پروانه مدتی است با پسر جوانی ارتباط دوستانه دارد و روز حادثه هم به احتمال زیاد با او قرار ملاقات داشتهاست. کارآگاهان پلیس آگاهی در ادامه به ردیابی تلفن همراه دختر جوان پرداختند. تلفن همراه اگر چه خاموش بود، اما نشان میداد آخرینبار در خانهای واقع در جنوب تهران آنتن دادهاست. با به دست آمدن این سرنخ مأموران خیلی زود خانه مورد نظر را شناسایی کردند و برای پیدا کردن دختر جوان به آنجا رفتند. خانه خالی بود، اما در بازرسی مأموران پیکر نیمه جان پروانه را پتوپیچ شده که داخل کمدی جاسازی شدهبود، پیدا کردند. زخمها و آثار کبودی روی بدن دختر جوان نشان میداد وی در یک قدمی مرگ قرار دارد و مأموران او را خیلی زود به بیمارستان منتقل کردند و جان او را نجات دادند.»
راز آدمربایی
دختر جوان که به صورت معجزهآسایی از مرگ نجات پیدا کردهبود در توضیح ماجرا گفت: «مدتی قبل در اینستاگرام با پسر جوانی به نام بهرام آشنا شدم. او خودش را تاجر فرش معرفی و به من ابراز علاقه کرد. ما با هم ارتباط تلفنی و پیامکی داشتیم و بعد هم قرار ازدواج گذاشتیم، اما من میدانستم خانوادهام با ازدواج ما مخالفت میکنند. به همینخاطر بهرام به من پیشنهاد داد از خانه فرار کنم. روز حادثه وقتی او را دیدم به من یک لیوان نسکافه تعارف کرد. وقتی نسکافه را خوردم، چیزی نفهمیدم تا اینکه در خانهای به هوش آمدم. در آنجا علاوه بر بهرام زن و مرد دیگری هم بودند که فهمیدم آنها خانه فسادی را اداره میکنند. بهرام مرا فریب داده و قرار بود مرا به آن زن و مرد بفروشد و آنها هم مرا شکنجه کردند تا قبول کنم و وارد خانه فساد شوم، اما من قبول نکردم. زیر شکنجههای آنها بیهوش شدم و دیگر چیزی نفهمیدم تا اینکه در بیمارستان به هوش آمدم.»
زورگیر خشن
مأموران پلیس پس از شنیدن اظهارات دختر جوان، تحقیقات خود را برای شناسایی بهرام آغاز کردند. بررسیها نشان داد بهرام زورگیر خشن سابقهداری است که خودش را به دختر جوان، تاجر فرش معرفی کرده و او را فریب دادهاست. وی پس از دستگیری به مأموران گفت: «مدتی قبل با زن و مرد خلافکاری آشنا شدم که خانه فسادی را اداره میکردند. آنها به من پیشنهاد دادند اگر بتوانم دختران جوان را فریب دهم و به آنها معرفی کنم، دستمزد خوبی به من میدهند. پیشنهاد آنها وسوسهکننده بود و مدتی قبل که با پروانه در فضای مجازی آشنا شدم، او را فریب دادم و گفتم تاجر فرشم. روز حادثه او را تشویق کردم از خانه فرار کند. وقتی پروانه را دیدم با نسکافه مسموم او را بیهوش کردم و به خانه آن زن و مرد بردم. پروانه راضی نشد با آنها همکاری کند و آنها هم او را شکنجه دادند که پروانه بیهوش شد و ما فکر کردیم فوت کردهاست. سپس پیکر او را داخل پتویی پیچاندیم و داخل کمد قرار دادیم.»
تحقیقات از متهم در حالی ادامه دارد که مأموران در تلاشند زن و مرد جوان را شناسایی و بازداشت کنند.