حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم عزاداری شب عاشورای حسینیه امام خمینی (ره) ابتدا در داخل کشور و سپس فراتر از مرزهای ایران، به بمبی خبری تبدیل شده و تمام توجهات را به خود جلب کرده است. این خبر از آن جهت مهم و قابل توجه بود که ایشان از ابتدای تجاوز رژیمصهیونیستی در برنامهای عمومی شرکت نکرده بودند و این نخستین حضور ایشان بود.
«صدای ایران» روزنامه اینترنتی رسانه KHAMENEI. IR، در سرمقاله شماره ۱۵ خود نوشت: این حضور و کیفیت آن و البته واکنشها به آن از چند منظر قابل تأمل و بررسی است.
نخست آنکه دشمنان ایران در این چند روز کوشیدند با راهاندازی یک عملیات روانی گسترده و بسیار سنگین که بهطور مشخص و آشکار از سرزمینهای اشغالی طراحی شده و هدایت میشد، مردم ایران را درباره شکست خود در حمله به ایران و نقش فرمانده کل قوا در تحمیل این شکست، دچار تردید و شبهه کنند.
سرخوردگی آنان از شکست طرح شوم اربابان خود برای براندازی و سپس تجزیه ایران، باعث شد در این مدت با عصبانیت و بغضی کمنظیر، به لودگیهای سخیف روی بیاورند.
حضور رهبر معظم انقلاب در مراسم (شب عاشورای حسینی) همچون عصای موسی (ع)، بساط این سیرک رسانهای و عملیات روانی را جمع کرد و یک بار دیگر آنان را دچار فروپاشی کرد، در مقابل، این حضور به طرزی عجیب و شگفتانگیز، انرژی و روح تازهای را در میان خیل مردم دمید. گویا اقشار مختلف مردم بار دیگر دریافتند که آیتالله خامنهای کیست و چه جایگاهی در قلب و ذهن آنان دارد.
ناخواسته و بیبرنامه، بیعتی دیگر رخ داد و حتی بسیاری از کسانی که شاید در ظاهر و اعتقادات دینی و سیاسی نسبت چندانی با چارچوبهای رسمی نظام نداشتند، جذب این مغناطیس شدند و ناخودآگاه آیتالله خامنهای به محوری معنوی و فراگیر تبدیل شدند تا از انقلابیترین انقلابیون تا وطندوستان و ملیگرایان حول آن جمع شده و آمال و آرمانهای خود را در او و راهش متجلی ببینند.
و، اما یکی از نکات جالب این ماجرا به ماجرای نوحه «ای ایران» بازمیگردد.
رهبر معظم انقلاب از حاج محمود کریمی میخواهند اگر خسته نیست این نوحه را بخواند؛ نوحهای که بیراه نیست اگر آن را سرود مقاومت مردمی ایران دانست.
درخواست خواندن این نوحه آن هم در شب عاشورا واجد معانی متعدد و قابل توجهی است.
این نوحه تلفیقی از ایران و اسلام است؛ ترکیب جدانشدنی مذهب و ملیت در ایران؛ چیزی که سالهاست دشمن عامدانه و البته عدهای در داخل کشور از سر ناآگاهی بر طبل جدایی و تقابل آنها با یکدیگر میکوبند و سعی دارند چنین وانمود کنند که مذهبی و انقلابی بودن با ایراندوستی و حب وطن قابل جمع شدن نیست.
آیتالله خامنهای بهعنوان رهبر این کشور و ناخدای این کشتی، مصداق بارزی برای نقض و رد این موضوع است.