عاشورا در تاریخ کهن ایرانمان، صرفاً یک مناسبت مذهبی نیست، بلکه نمادی از ایستادگی، آزادگی و نور در دل تاریکیهاست. هر سال، این روز فرصتی است تا انسانهای آزاده جهان، با الهام از مسیر نور حسینبنعلی (ع)، مفاهیم عدالتخواهی، ظلمستیزی و فداکاری را در جان و دل خود زنده کنند. در شب عاشورای ۱۴۴۷قمری، تهران شاهد صحنهای بود که بار دیگر روح این پیام بزرگ را متجلی ساخت. در حسینیه امام خمینی (ره)، جمع گستردهای از عاشقان اهل بیت (ع) با شور و شعور حسینی گرد هم آمدند تا با عزاداری برای یوسف فاطمه (س)، وفاداری خود به آرمانهای عاشورا را فریاد زنند. در این میان، فرزند مکتب حسین (ع)، رهبر حکیم انقلاب، با صلابت و آرامش، در خلال تهدیدها و شاخوشانهکشیهای «ابنمرجانه»های زمانه، در میان جمع حاضر شد؛ حضوری که نشانه پایداری در مسیر حق است. این حضور، آرامش و اطمینان به ارمغان آورد. در این روزها که ابزار اصلی دشمنان، تفرقه و بیاعتمادی است، چنین سرمایهای آسان به دست نمیآید.
اعتمادی که در میدان سیاست و اجتماع نقش حیاتی دارد، در عرصه اقتصاد نیز ریشههای عمیقی دارد. هرچند شاید برای برخی اقتصاد، تنها اعداد و ارقام باشد، اما در دل این اعداد، اراده و اعتماد مردم، بزرگترین سرمایهای است که میتواند کشور را از هر طوفانی نجات دهد. اقتصادی داریم که در آن یک سرمایه پنهان، گرانبها و حیاتی وجود دارد؛ سرمایهای که در هیچ ترازنامهای ثبت نمیشود: «سرمایه اعتماد عمومی». در اقتصادهای معمول جهان، ذخایر ارزی، خطوط سوآپ انرژی و بازارهای مالی، سپرهای دفاعی اصلی در برابر بحرانها به شمار میروند. اما در کشوری که سالهاست زیر فشار تحریمها و جنگ ترکیبی قرار دارد، مهمترین پشتوانه، امنیت روانی مردم و پیوند اعتماد آنها با حاکمیت است. این اعتماد است که میتواند نوسانات نرخ ارز را آرام و شعلههای التهاب را خاموش کند. تصویر شب عاشورا حسینیه حضرت امام (ره)، برای بازاری که کوچکترین شایعه را به سیگنال خرید ارز و طلا تبدیل میکند، همچون تزریق یک واکسن آرامش عمل کرد. بازاری که سالهاست به شدت به اخبار سیاسی واکنش نشان میدهد.
از منظر اقتصاد سیاسی، «شایعه» کالایی است که در بازارهای حساس، قیمت دارد. در اقتصادهایی که با نااطمینانیهای مزمن مواجهند، نرخ ارز و طلا نه صرفاً تابع معادلات ریاضی، بلکه انعکاسی از احساسات، انتظارات و روان جمعی جامعه است. طی هفته اخیر، دشمن کودککش صهیونی که به تعبیر شهید مطهری شمرِ زمانه است، پس از ناکامیهای میدانی در غزه، روی به جنگ روانی و رسانهای آورد؛ جنگی هدفمند برای ایجاد تردید در دل مردم ایران و بالا بردن هزینه ریسک اقتصادی کشور. آنها بهخوبی میدانند که حتی یک شایعه سازمانیافته، اگر در فضای بیاعتمادی منتشر شود، میتواند نرخ ارز را تکان دهد و بازاری ناآرام را ملتهبتر کند. اما تصویر ساده و معنادار شب عاشورا، حضور آرام و مقتدر ناخدای باخدای انقلاب اسلامی، وزنهای شد در برابر این موج. این تصویر، روایت دشمن را شکست. این نقطه عطف برای سیاستگذار اقتصادی فرصتی بینظیر است و باید با تلاش برای حفظ انسجام و همدلی سیاسی ایجاد شده، برای بهبود وضعیت اقتصادی گامهای اساسی بردارد و پوزه کاسبان جنگ را به زمین بکشاند.
شاید مهمترین نکتهای که از این روایت عاشورایی و تحلیل اقتصاد سیاسی کشور باید برداشت کرد، همان «آلیاژ قدرتمند» مورد تأکید حمیدرضا جلائیپور است؛ آلیاژی که از سه عنصر کلیدی اعتماد مردم، پرچم عدالتخواهی امام حسین (ع) و عقلانیت و حکمت فرماندهی ساخته شده است، این ترکیب نادر و منحصربهفرد، سنگبنای تابآوری اقتصاد ایران در شرایط دشوار جنگ ترکیبی و تحریمهای همهجانبه است. در واقع، اعتماد عمومی نه فقط یک حس روانی یا سیاسی، بلکه سرمایهای حیاتی است که میتواند اقتصاد را در سختترین شرایط، از فروپاشی و بحرانهای عمیق نجات دهد. هرجا این پیوند تقویت شده، حتی در بدترین روزها، کارخانهها به کار خود ادامه دادهاند، خطوط تولید روشن مانده و اقتصاد حرکت خود را حفظ کرده است، اما هرگاه این آلیاژ شکننده شده و اعتماد آسیبدیده، شاهد تشدید تورم انتظاری، سوداگری و فرار سرمایه هستیم که به شکلگیری بحرانهای مالی و رکودهای طولانیمدت میانجامد.
فرا متن تصویر آنچه شب عاشورا کام یک ملت عزادار را شیرین کرد، دقیقاً همین است؛ اینکه این سرمایه اجتماعی بیبدیل و نهادینهشده باید بهعنوان یک رکن اساسی در تصمیمگیریهای کلان و سیاستگذاریهای اقتصادی مورد توجه ویژه قرار گیرد. نخبگان و سیاستگذاران باید بدانند که بخش زیادی از مشکلات و زخمهای اقتصاد کشورمان ریشه در ضعف و ناکارآمدی نهادهای حلمسئله دارد. این نهادها، اگر نتوانند از این سرمایه اعتماد عمومی به درستی بهره ببرند، نمیتوانند در برابر بحرانهای داخلی و خارجی تاب بیاورند. راهحل پایدار و جامع برای عبور از شرایط کنونی، بیش از هر چیز، تقویت این آلیاژ است؛ ساختاری که همپوشانی ایمان به عدالت و حقیقت و توان مدیریتی حکیمانه را در کنار هم دارد. این ترکیب میتواند امنیت روانی لازم را برای سرمایهگذاران، تولیدکنندگان و شهروندان فراهم آورد و به رشد و توسعه پایدار اقتصادی بینجامد. هر حرکت یا سیاستی که این سرمایه را تهدید کند، نه فقط اقتصاد، بلکه پایداری اجتماعی و سیاسی کشور را نیز به خطر خواهد انداخت، بنابراین سرمایه اجتماعی اعتماد، باید محور و نقطه اتکای اصلی در ساختارهای حکمرانی و برنامهریزیهای کلان کشور باشد تا بتوانیم از گذرگاههای سخت عبور کنیم و آیندهای روشن بسازیم.
در شرایطی که کشورمان با فشارهای بیرونی مواجه است و مردم با تکیه بر روحیه عاشورایی، سرمایه اعتماد و اتحاد خود را حفظ کردهاند، متأسفانه برخی شرکتها، نهادها و واحدهای اقتصادی، بهجای همراهی با مردم، در حال سوءاستفاده از این فضا هستند. در چنین روزهایی که اقتصاد بیش از هر زمان دیگری نیازمند آرامش روانی، انصاف اقتصادی و همبستگی اجتماعی است، برخی با گرانسازی بیسروصدا، افزایش پنهانی تعرفهها و خدمات و بازی با قیمت محصولات، در حال تضعیف پایههای همان سرمایه اجتماعی هستند که ستون بقای کشورمان است. این رویکرد، نهتنها غیراخلاقی است، بلکه بهطور مستقیم اعتماد عمومی را هدف قرار میدهد؛ اعتمادی که این روزها با سختی و تلاش فراوان بازسازی شده و بهعنوان پشتوانه اصلی تابآوری اقتصادی عمل میکند. تجربه نشان داده هرگاه سرمایهداران فرصتطلب، پشت سنگر بحران پنهان شده و در نقش «کاسبان جنگ» ظاهر شدهاند، هزینه آن را نه فقط مردم، بلکه کل اقتصاد کشور پرداخته است. مقابله با این پدیده، فقط یک اقدام نظارتی نیست، یک وظیفه ملی و یک ضرورت راهبردی است. کاسبان جنگ، همانقدر برای اقتصاد خطرناک هستند که دشمن بیرونی. سیاستگذاران و نهادهای نظارتی باید با شفافسازی، برخورد قاطع و بازخواست علنی، این پیام را منتقل کنند که در این کشور، سودجویی از شرایط بحران، نه فرصت که خیانت است. تنها با مهار این سودجوییها و بازگرداندن نظم به بازار، میتوان اعتماد مردم را حفظ کرد و مسیر ثبات اقتصادی را هموار ساخت. باید این سرمایه ارزشمند اعتماد عمومی حفظ و تقویت شود. امتداد واقعی عاشورا، دفاع از این سرمایه اجتماعی است که تضمینکننده ثبات، امنیت و پیشرفت کشور در روزهای دشوار است.