جوان آنلاین: رهبر معظم انقلاب در دومین پیام تلویزیونی خود به آیه ۱۳۹ سوره آلعمران اشاره داشتند که میفرماید: «وَ لاتَهِنُوا وَ لاتَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ اَلْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ». برای فهم شرح این آیه که شأن نزول آن به جنگ احد بازمیگردد و جایگاه آن در شرایط فعلی جنگ با رژیم سفاک صهیونیستی و نقش آن در جریان زندگی ملت مسلمان ایران به تفاسیر مختلف نگاهی داشتهایم که حاصل آن در ادامه تقدیم میشود:
تفسیر المیزان: ایمان، صبر و تقوا شرط پیروزی
در تفسیر المیزان، اثر علامه سیدمحمد حسین طباطبایی (ره)، ذیل آیه مذکور میخوانیم:
کلمه «وهن» به طورى که راغب گفته به معناى ضعف در خلقت، یا در خلق است، و منظور از آن در اینجا ضعف مسلمین از حیث عزم و اهتمام بر اقامه دین و بر قتال با دشمنان است؛ و کلمه «حزن» به معناى اندوه است، در مقابل کلمه «فرح» که به معناى سرور است، و حزن وقتى به انسان دست مىدهد که چیزى را که داشته از دست بدهد یا دوست مىدارد داشته باشد ولى ندارد، یا خود را مالک آن فرض کرده، و از دستش بدهد؛ و در اینکه فرمود: «وَ أَنْتُمُ اَلْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ، إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَس اَلْقَوْمَقَرْحٌ مِثْلُهُ...» دلالتى هست بر اینکه علت وهن و اندوه مسلمانان آن روز این بوده که دیدهاند عدهاى مجروح شدهاند، و کفار قوىتر از ایشان بوده و بر آنان مسلط بودهاند. به خاطر دیدن این وضع بوده که مسلمانان آن روز دچار سستى و اندوه شدند، و از نظر واقعیت خارج هم همین طور بوده، چون مشرکین در آن روز هر چند که به تمام معنا بر لشکر اسلام غالب نشدند، و جنگ به نفع آنان و شکست مسلمین پایان نیافت، و لیکن شدیدترین صدمه را به مؤمنین زدند، چون هفتاد نفر از سران و شجاعان مسلمین کشته شد، و تازه همه این مصیبتها در داخل سر زمینشان به ایشان وارد شد، و این خود باعث وهن و حزن آنان گردید؛ و همین که جمله: «وَ أَنْتُمُ اَلْأَعْلَوْنَ...» در مقام تعلیل مطلب واقع شده، خود شاهد بر این است که نهى از وهن و حزن، نهى از وهن و حزنى است که در خارج واقع شده بوده نه از وهن و حزن فرضى و مبادایى؛ و اگر این جمله را مطلق آورد، و بالا دست بودن مسلمانان را مقید به هیچ قیدى به جز ایمان نکرد، براى این بود که به ما بفهماند شما مسلمانان اگر ایمان داشته باشید نباید در عزم خود سست شوید، و نباید به خاطر اینکه بر دشمنان ظفر نیافتهاید و نتوانستهاید از آنان انتقام بگیرید اندوهناک گردید، براى اینکه ایمان امرى است که با علو شما قرین و توأم است، و به هیچ وجه ممکن نیست با حفظ ایمان خود زیر دست کفار واقع شوید، چون ایمان ملازم با تقوا و صبر است، و ملاک فتح و ظفر هم در همین دو است، و، اما قرح و آسیبهایى که به شما رسیده، تنها به شما نرسیده بلکه طرف شما (مشرکین) هم این آسیبها را دیدهاند، و روى هم چیزى از شما جلوتر نیستند، تا باعث وهن و اندوه شما شود؛ و اگر علو مسلمانان را مشروط کرد به ایمان، با اینکه خطاب به مسلمانان با ایمان است، براى این بود که اشاره کند به اینکه هر چند مخاطبین مسلمان و مؤمن بودند، و لیکن به مقتضاى ایمانشان عمل نکردند و صفاتى، چون صبر و تقوا که داشتن آن مقتضاى ایمان است نداشتند، و گرنه اثر خود را مىبخشید، و در این جنگ ضربه نمىخوردند و آن آسیبها را نمىدیدند؛ و این حال هر جماعتى است که در داشتن ایمان مختلف باشند، یک عده ایمان حقیقى داشته باشند، عدهاى دیگر ایمانشان سست باشد، جمعى دیگر منافق و بیمار دل باشند، به همین جهت مىتوان گفت کلامى، چون آیه مورد بحث به هر سه طایفه نظر دارد، هم تشویق مؤمنین حقیقى است، و هم اندرز به مؤمنین سست ایمان است و هم عتاب و توبیخ منافقین و بیماردلان آنان است.
تفسیر نمونه: از دست دادن روحیه ایمان موجب شکست است
در تفسیر نمونه، اثر آیتالله ناصر مکارم شیرازی این آیه اینگونه شرح داده شده است: در آیه فوق نخست به مسلمانان هشدار داده شده که مبادا از باختن یک جنگ سستى به خود راه دهند و غمگین گردند و از پیروزى نهائى مأیوس شوند، زیرا افراد بیدار همانطور که از پیروزیها استفاده مىکنند از شکستها نیز درس مى آموزند و در پرتو آن نقاط ضعفى را که سرچشمه شکست شده، پیدا مىکنند و با بر طرف ساختن آن براى پیروزى نهائى آماده مى شوند.
جمله «انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین؛ شما برترید اگر ایمان داشته باشید» یک جمله بسیار پر معنى است یعنى شکست شما در حقیقت براى از دست دادن روح ایمان و آثار آن بوده، شما اگر فرمان خدا و پیامبر را در این میدان زیر پا نمىگذاشتید گرفتار چنین سرنوشتى نمىشدید، و باز هم غمگین نباشید اگر بر مسیر ایمان ثابت بمانید پیروزى نهائى از آن شما است، و شکست در یک میدان، به معنى شکست نهائى در جنگ نیست.
تفسیر کاشف: دشمن از مقاومت بیشتر میترسد
در تفسیر کاشف اثر عالم شیعه محمد جواد مغنیه (ره) در قرن چهاردهم هجری قمری نیز آمده است:
«وَ لاتَهِنُوا وَ لاتَحْزَنُوا» از مهمترین چیزهایى که فرمانده خردمند برآن تأکید دارد این است که روح معنویت به سپاه او حاکم و در سطح بالا باشد و آنان ترس و سستى به خود راه ندهند؛ زیرا پیروزى تنها مرهون نیروى ظاهرى نیست، بلکه پیش از هر چیزى به پایدارى و اراده نیرومند بستگى دارد. دشمن از اینکه تصمیم گرفتهاى علیه او مقاومت کنى، بیشتر مىترسد تا از مسلح شدنت به کشندهترین سلاحها؛ زیرا سلاح بدون تصمیم و اراده مقاومت، نفعى ندارد. بر این اساس است که مىبینیم روزنامهها، رادیوها و مزدوران استعمار، از طریق جنگ روانى مىکوشند تا اراده مردم عرب را به نفع خود و صهیونیست بشکنند و در توان آنان بر مقاومت [علیه دشمن صهیونیستى]ایجاد تردید کنند؛ چراکه اشغال دلها رکن اصلى اشغال کشورها و به بردگى کشیدن آنهاست. قرآن ما را به این حقیقت راهنمایى مىکند: «سستى مکنید و اندوهگین مباشید.»
این سخن خدا: وَ أَنْتُمُ اَلْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ به این نکته اشاره دارد که اسلام از همه چیز بالاتر است و هیچچیز برآن برترى ندارد. بنابراین، کسى که اسلام را در قلب خود جاى داده باشد، هرگز تسلیم نمىشود و هراس به خود راه نمىدهد، حتى اگر در راه دین خود و اعتلاى کلمه حق، جان بازد. آرى، نرمى و آسانگیرى براى یک مسلمان تنها در حق شخصى خود او پسندیده است و نه در دین و عقیده او.