اقتصاد در جهان پیچیده امروز، بدون امنیت مفهومی ندارد و هیچ جامعهای بدون ثبات نمیتواند رشد کند، تولید شکل بگیرد یا بازارها آرام بمانند. اگر بپذیریم که امنیت، پی و بنیان هر حرکت اقتصادی است، آنگاه خواهیم دید که آنچه در این روزها بیش از همه باید از آن مراقبت کرد، همان حس مشترک امنیت و انسجام ملی است؛ همان چیزی که دشمنان آشکار و نهان، بیش از همه قصد ضربه زدن به آن را دارند. ایرانمان، امروز بر پایه دههها تجربه و زخم و ایستادگی، امنیتی را ساخته است که اگرچه بینقص نیست، اما حاصل خون، صبر و هوشمندی فرزندان همین خاک است؛ جوانانی که در دورترین نقاط مرزی، بیادعا ایستادهاند تا چراغ خانهها در مرکز کشورمان روشن بماند، کارخانهها خاموش نشوند و نان بر سفرهها قطع نشود.
طبعاً امنیت در کشورمان صرفاً یک پدیده نظامی نیست، بلکه بستری است برای تنفس اقتصاد، برای اعتماد سرمایهگذار و برای آیندهای که باید ساخته شود. در این میان، آنچه تهدید اخیر را خطرناکتر میسازد، نه صرفاً گستاخی نظامی، بلکه نیت شومی است که در پس آن نهفته است: شکستن انسجام داخلی، تضعیف اعتماد عمومی و ایجاد تزلزل در روح اقتصاد.
رژیم موقت صهیونیستی که بقای خود را در بحرانسازی میبیند، اینبار هم بیهراس از قواعد انسانی و اخلاقی، زبان به تهدید گشود و دست به اقداماتی زد که عبور از خطوط مشخص قرمز ایران ماست. در پشت پرده پارس کردنهای بیپایه، سگ هاری پنهان است که در پی برهم زدن نظم کشور، تحریک افکار عمومی و برهمزدن آرامش درونی ملت ماست.
گستاخیهای اخیر نهتنها معطوف به حوزه نظامی نبود، بلکه بخشهایی از زیرساختهای اقتصادی را هم نشانه گرفت. حمله به برخی حوزههای حساس اقتصادی نشان میدهد پروژه دشمن اختلال در اقتصاد و نان مردم، با هدف فشار بر روان عمومی جامعه است.
اینکه با شمارههای ناشناس از خارج از کشور با هموطنان تماس میگیرند و با جملههای کلیشهای «سوخت فقط تا ساعت ۲۰ امشب است و هرچه سریعتر به پمپ بنزین بروید»، صرفاً برای برهم زدن نظم عمومی و احیاناً برخی اقدامات دیگری است. اگر امروز امنیت کشور هدف قرار گرفته است، این یک مسئله صرفاً نظامی نیست، بلکه حمله به آرامش اقتصادی و معیشت مردم است.
اقتصاد، برخلاف میدان نبرد، با لطافت و ظرافت حرکت میکند و کوچکترین اخلال در ثبات روانی جامعه، میتواند زنجیرهای از اختلالات را در بازارها رقم بزند. اینجاست که باید هوشیارانه و متحد، همانگونه که مدافعان امنیت در میدان ایستادهاند، در عرصه اقتصادی نیز بایستیم.
انسجام اجتماعی، اعتماد عمومی و همراهی با سیاستهای کلان اقتصادی، پاسخی مدنی به تلاش دشمن برای ناآرامسازی است. دفاع، فقط در سنگر نیست، گاهی در خط تولید است، در شعبه بانک، در اتاق مدیریت، در فروشگاه و در میدانهای واقعی اقتصاد. باید بپذیریم که در زمان تهدید، حفظ انسجام و پایداری در کار و تولید، شکل دیگری از مقاومت ملی است.
در جنگی که دشمن، سفرهها را هدف گرفته، پایداری نهادهای اقتصادی و استمرار خدمت، خود نشانه اقتدار است.
وقتی یک باند تبهکار صهیونیستی، فراتر از قواعد بینالمللی، به جان امنیت و اقتصاد کشورها میافتد، دیگر زبان دیپلماتیک تنها پاسخ کافی نیست. باید اراده ملی برای پاسخ روشن و مؤثر شکل بگیرد. پاسخ به این گستاخی، فقط با موشک نیست، هر چند موشک لازم است و باید این سگ را ادب کرد، اما انسجام ما نیز مهم است.
این پاسخ، نه صرفاً برای تنبیه دشمن، بلکه برای حفظ امید در جامعه و ارسال این پیام است که هیچ تهاجمی نمیتواند پایههای این کشور را بلرزاند؛ کشوری که تجربه زیستن در تحریم و تهدید را در حافظه تاریخیاش دارد.
ما همچنان سر کاریم
امروز کارگران در شیفتهای خود حاضرند. کارکنان خدمات شهری، بانکی، درمانی و لجستیکی، همانگونه که باید، در میدان هستند. تأمین نیازهای اساسی مردم متوقف نشده، حملونقل و ترابری برقرار است، کالا در فروشگاهها هست و حقوقها پرداخت میشود، اینها نشانههایی روشن هستند از پایداری اقتصادی در برابر تهدیدات امنیتی. اقتصاد ایرانمان، برخلاف تصور دشمن، روی ستونهایی از تابآوری، تجربه و اعتماد عمومی بنا شده است. ما آموختهایم چگونه در شرایط سخت هم تولید کنیم، خدمات بدهیم، راه توسعه را گم نکنیم و آینده را بسازیم. ما اهل فریاد و هیاهو نیستیم.
وقتی میگویم سگ هار را تنبیه خواهیم کرد، تنبیه خواهیم کرد و تاکنون چندین گام نیز برداشتهایم. طبعاً امنیت و اقتصادمان را با غوغا نمیسازیم، اما اگر کسی بخواهد به نان مردم تعرض کند، امنیت مرزها را تهدید کند و با ابزار جنگ روانی در زندگی روزمره مردم نفوذ کند، سکوت نمیکنیم.
امروز زمان انسجام است؛ انسجامی ملی و اقتصادی. هم باید از مدافعان امنیتمان حمایت کنیم، هم از تولیدکننده و کارآفرین. این زنجیره، تنها زمانی کامل است که ما به عنوان یک ملت، بفهمیم که امنیت، اقتصاد، نان، اعتماد و عزت، همه به هم گره خوردهاند. سگ هار قلاده میخواهد و آن قلاده، چیزی نیست جز عزم ملتی که هر بار تهدیدی را به فرصت تبدیل کرده است، اما واقعیت این است که در مواجهه با چنین تهدیداتی، باید بیش از آنکه مرعوب شویم، دقیق شویم. هر حرکت دشمن، هرگونه اخلال، هر فریاد بیمنطق، بیش از آنکه قدرتی را نشان دهد، نشانگر بیپناهی و ضعف پشت صحنه است. رژیمی که در داخل با بحران مشروعیت، شکافهای عمیق اجتماعی و بیثباتی سیاسی مواجه است، برای سرپا ماندن، مجبور به پارس کردن در میدانهایی میشود که هیچ پایگاه حقوقی و اخلاقی در آن ندارد.
رژیم موقت صهیونیستی، امروز خود گرفتار بحران اقتصادی، فرار سرمایه، تورم ساختاری و اعتراضات بیسابقه درون سرزمینهای اشغالی است. آنچه به عنوان تهدید اقتصادی علیه ایران معرفی میکند، خود درگیر آن است، اما این حیلهگری قدیمی را خوب میشناسیم: فرار از بحران درونی با صدور بحران به بیرون، پس اگر امروز پارس میکند، برای آن است که نعرههای مردم خودش را نشنود، از این رو هوشیاری در داخل کشور، بیش از همیشه اهمیت دارد. دشمن تلاش دارد با حمله به زیرساختهای اقتصادی، فضای روانی مردم را بههم بریزد، اما ما میدانیم که اقتصاد کشورمان، بر پایه تابآوری شکل گرفته است.
تابآوری یعنی تولید در تحریم، توسعه در محدودیت و حرکت در طوفان. این تابآوری، بدون مشارکت مردم، بدون اعتماد عمومی و بدون ثبات تصمیمگیری امکانپذیر نبود. امروز، زمان آن نیست که دلسرد شویم یا اختلافات را پررنگ کنیم. امروز، وقت وحدت عقلانی است. انسجام، نه به معنای سکوت در برابر ضعف، بلکه به معنای همدلی در برابر دشمن است.
اکنون که این سگ هار، خود را از زنجیر گسیخته، ما باید با وقار و قاطعیت نشان دهیم که جای اینگونه جنونها در حاشیه است، نه در متن امنیت و اقتصاد ملت ایران اسلامی.