ساخت برنامههای طنز اجتماعی در تلویزیون امری مسبوق به سابقه است و نسلهای مختلف بینندگان قاب جادویی با برخی از این برنامهها که در زمان خودشان بسیار هم پرمخاطب بودهاند خاطرهها دارند. برنامههایی مثل «بعد از خبر» که در قالب آیتمهای کوتاه طنز، مشکلات و مسائل اجتماعی روز را به چالش میکشیدند در زمره نوستالژیهای نسلهای قدیمیتر بینندگان تلویزیون بهشمار میروند.
یکی از برنامههای طنز تلویزیون که در حال حاضر روی آنتن شبکه ۳ قرار دارد و هر شب حوالی ساعت ۲۱ از این شبکه پخش میشود «شوخیشوخی» با اجرای جواد رضویان است. برنامه «شوخیشوخی»، شکل و ساختاری جدید دارد و تقریباً یک اتفاق جدید و ویژه در حوزه برنامهسازی طنز محسوب میشود، از این بابت که حضور شخصیتهای عروسکی در آن به شدت پررنگ و به عبارت بهتر کاملاً غالب است. در هر قسمت برنامه و در قالب آیتمهای کوتاه طنز و اجرای موسیقی، یکی از موضوعات روز جامعه مورد تحلیل و ارزیابی قرار میگیرد و از زاویه دید طنز، نقد و بررسی میشود. باز به تعبیر دیگر، جدیترین حرفها درباره مسائل اجتماعی روز به زبان طنز گفته میشود و حتی تندترین انتقادها به میان میآید، اما از زبان عروسکها. البته فرمت و شکل برنامه «شوخیشوخی» حوصله مخاطب را سر نمیبرد و این احساس را به او منتقل نمیکند که با یک بازخوانی بیفایده و تکراری از مشکلاتی که شاید خودش هم به آن مبتلا باشد، طرف است. ویژگی و شاخصهای که «شوخیشوخی» را از برنامههای طنز انتقادی- اجتماعی دیگر متمایز میکند، حضور پرتعداد عروسکها در آن است. تعداد زیادی عروسک در این برنامه نقشآفرینی میکنند که از معروفترین و محبوبترینشان میتوان به آقای نمونه، گلپسند خانم و جوجه سگ اشاره کرد. تجربه ماضی در تلویزیون نشان داده که بینندگان بزرگسال هم از عروسکها استقبال میکنند، البته به شرط آنکه حرفی را از دهان آنها بشنوند که مورد انتظار و دلخواسته خودشان است. نمونه بارزش، عروسکهای کلاه قرمزی و پسرخاله است که دوستداران بزرگسالشان اگر از کودکان بیشتر نبودند، کمتر هم نمیشدند. هر انسانی در هر سن و سالی، همچنان یک کودک درون در خود دارد که زنده است و منتظر بهانه تا به تحرک درآید و شیطنت کند و آتش بسوزاند. به نظر میرسد عروسکهایی که در میان بزرگسالان محبوب میشوند، دقیقاً همین کارکرد را دارند و بهانهای میشوند برای جان گرفتن دوباره کودک درون و تلنگری برای یادآوری روزهای خوش و از دست رفته کودکی.
از دیگر جذابیتهای برنامه «شوخیشوخی» این است که هر عروسک به نوعی طبقه و طیفی از جامعه را نمایندگی میکند و حرفهایی که در مورد موضوع برنامه از زبانش شنیده میشود، به نوعی حرف دل همان طبقه است. به بیان دیگر، سازندگان برنامه «شوخیشوخی» در طراحی عروسکها نگاهی جامعهشناسانه را لحاظ کردهاند و هر عروسک را نماینده و سخنگوی بخشی از جامعه در نظر گرفتهاند. این ویژگی در عروسکهای آقای نمونه و گلپسند خانم به وضوح به چشم میخورد و بیننده با دیدن این عروسکها و شنیدن حرفهایشان شاید یکی از همسایهها، اقوام و آشنایان را به یاد بیاورد. از دیگر نکات مثبت در طراحی عروسکهای برنامه «شوخیشوخی» در نظر گرفتن لهجه و گویش خاص برای آنهاست. چه آقای نمونه، چه گلپسند خانم و چه بعضی دیگر از عروسکهای برنامه به لهجه و گویش مخصوص به خود صحبت میکنند، بدون اینکه در اجرای آن غلو کنند و باعث دلخوری، کدورت و ایجاد حساسیتی شوند. به عبارت بهتر، سازندگان برنامه توانستهاند از پتانسیل گویش و لهجه برای جذابیت بیشتر کاراکترهای عروسکی بهره بگیرند، بدون آنکه از جاده تعادل خارج شوند و به خاکی افراط و تفریط بزنند.
به نظر میرسد، سهم عمدهای از موفقیت برنامه «شوخیشوخی» در برقراری ارتباط با مخاطب را باید به حساب کارگردانش محمد لقمانیان گذاشت. لقمانیان از آن استخوان خردکردههای کار عروسکی است و زبان و بدن عروسکها را به خوبی میشناسد. تجربه سالها همکاری او با ایرج طهماسب و حمید جبلی در مجموعه عروسکی کلاه قرمزی در قالب عروسکگردان و صداپیشه و طراحی عروسکهای متعدد که شاید معروفترینشان «لقمه» باشد، لقمانیان را به یکی از چهرههای مطرح کار عروسکی در سالهای اخیر تبدیل کرده است. طبیعتاً چنین تجربه و سبقه پربار و طولانی، پشتوانهای بوده برای لقمانیان در طراحی و اجرا و کارگردانی عروسکهای برنامه «شوخی شوخی». این توانایی و قابلیت در آیتمهایی که عروسکها ترانه و آهنگی را در قالب یک گروه موسیقی اجرا میکنند نمود بیشتری دارد و نظم و هارمونی میان حرکات عروسکها از بودن تیم قوی در پشت صحنه حکایت میکند.
سازندگان «شوخیشوخی» و در رأس آنها محمد لقمانیان توانستهاند به خوبی ظرفیتهای موسیقی و جذابیتهای برآمده از آن را در خدمت برنامه و جلب حداکثری نظر مخاطب قرار دهند و از این قابلیت نیز نهایت بهره را ببرند.
* کارشناس رسانه