جوان آنلاین:بیکاری در اقتصاد ایران، تنها یک شاخص آماری نیست، بلکه آینهای تمامنما از ناکارآمدی ساختارهای اقتصادی، ناهماهنگی سیاستهای آموزشی و فقدان برنامهریزی برای رشد اشتغالزا است. براساس آخرین آمار منتظره نرخ بیکاری حدود نیم درصد کاهش یافته است که نکته مثبتی در اقتصاد میتواند باشد.
نرخ بیکاری گروه سنی ۱۸ تا ۳۵ ساله نیز بیانگر آن است که در سال۱۴۰۳، ۷/۱۴درصد از جمعیت فعال این گروه سنی بیکار بودهاند؛ این در حالی است که تغییرات سالانه نرخ بیکاری این افراد نشان میدهد این نرخ نسبت به سال۱۴۰۲، به میزان ۵/۰درصد کاهش یافته است.
یکی از دلایل اصلی بیکاری در ایران، فقدان تناسب میان نظام آموزش عالی و نیازهای واقعی بازار کار است. سالانه دهها هزار فارغالتحصیل از دانشگاهها خارج میشوند بدون آنکه مهارتهای فنی، کارآفرینی یا تجربه عملی لازم برای ورود به بازار کار را داشته باشند. این وضعیت موجب افزایش بیکاری در میان تحصیلکردگان شده است؛ نرخ بیکاری در میان دارندگان مدرک کارشناسی به بیش از ۲۰ درصد میرسد، در حالی که تقاضا برای کارگران ماهر و فنی همچنان پاسخنگرفته باقی مانده است.
بیش از ۲۵ درصد جمعیت جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله در ایران بیکار هستند. این موضوع نهتنها چالشی اقتصادی، بلکه تهدیدی اجتماعی و روانی است. جوانی که پس از سالها تحصیل نتواند شغل مناسبی پیدا کند، دچار سرخوردگی، کاهش سرمایه اجتماعی، و در مواردی مهاجرت یا انزوای اجتماعی میشود. در این شرایط، رشد بیکاری میتواند منجر به گسترش آسیبهای اجتماعی، افزایش نارضایتی عمومی، و کاهش پایداری اجتماعی شود.
بسیاری از افراد شاغل، از اشتغال خود رضایت ندارند؛ چه از نظر درآمد، چه از نظر ثبات و آینده شغلی. اصطلاح «اشتغال ناقص» بهمعنای اشتغال در کارهای موقتی، غیررسمی، یا با ساعات کاری پایینتر از نیاز اقتصادی افراد، در سالهای اخیر افزایش یافته است. این پدیده، موجب میشود که بخش بزرگی از نیروی کار در حاشیه بماند و اثرات منفی آن بر مصرف، پسانداز، ازدواج و حتی فرزندآوری نیز نمایان میشود.
در حالی که در اقتصادهای پویا، عمده اشتغال توسط بخش خصوصی ایجاد میشود، در ایران هنوز هم بار اصلی اشتغال بر دوش دولت و نهادهای عمومی است. عدم امنیت سرمایهگذاری، نوسانات سیاستگذاری، هزینههای سربار، و نبود مشوقهای هدفمند، باعث شده تا بخش خصوصی توان و انگیزه لازم برای توسعه کسبوکار و جذب نیروی کار نداشته باشد.
توزیع جغرافیایی بیکاری در ایران متوازن نیست. استانهای مرزی، مناطق کمتر توسعهیافته و شهرهای کوچک، با نرخهای بالای بیکاری مواجهاند. تمرکز صنایع، خدمات و زیرساختها در کلانشهرها، باعث مهاجرت داخلی گسترده و رشد بیکاری در مبادی و مقصد این مهاجرتها شده است. در غیاب سیاستهای منطقهای برای توسعه متوازن، این شکاف روز به روز عمیقتر میشود.
مسأله بیکاری در ایران، یک مشکل چندبعدی است که راهحل ساده ندارد. اصلاح ساختار آموزشی، تسهیل محیط کسبوکار، حمایت هدفمند از کارآفرینی، ایجاد ثبات اقتصادی و برنامهریزی منطقهای میتواند گامهای اولیه برای حل این مشکل مزمن باشد.