کد خبر: 1297473
تاریخ انتشار: ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
آرمین بینا 

جوان آنلاین: سحرگاه دیروز دو قاتل که در حادثه‌های جداگانه مرتکب قتل شده‌بودند، پای چوبه دار رفتند که یکی از آنها حکمش اجرا شد و دومین متهم موفق به گرفتن مهلت از اولیای‌دم شد. قاتلی که حکمش اجرا شد، بنیامین نام داشت و هشت سال قبل دختر جوانی را به قتل رسانده‌بود. قاتل دوم بابک نام دارد که مدرس دانشگاه است و ۱۱ سال قبل مرد سالخورده‌ای را با انگیزه سرقت اموالش به قتل رساند. 
اولین قاتل که سحرگاه دیروز در زندان قزلحصار کرج به دست اولیای‌دم قصاص و پرونده وی برای همیشه بسته شد، مرد متأهلی بود که هشت سال قبل دختر جوانی را به قتل رسانده و جسدش را در بیابان‌های شهر جدید اندیشه رها کرده‌بود. متهم پس از دستگیری در بازجویی‌ها ادعای عجیبی را مطرح کرده و گفته بود مقتول اصرار داشت با او ازدواج کند، اما من متأهل بودم و به همین دلیل او را به قتل رساندم. 
روز ۱۲ آبان ماه سال ۹۶ خانواده‌ای به اداره پلیس تهران رفتند و اعلام کردند دختر جوان‌شان به نام آزیتا به طور ناگهانی ناپدید شده‌است. تحقیقات درباره این حادثه به دستور بازپرس جنایی کلید خورد و مأموران خیلی زود جسد آزیتا را در بیابان‌های اطراف شهر جدید اندیشه پیدا کردند. آزمایشات پزشکی قانونی حکایت از آن داشت دختر جوان در مکان دیگری با فشار بر عناصر حیاتی گردن به قتل رسیده و سپس جسدش به محل کشف منتقل شده‌است. 

 رد پای مرد متأهل 
تحقیقات میدانی مأموران نشان داد مقتول مدتی با مردی ۴۲ ساله به نام بنیامین ارتباط و روز هشتم آبان ماه هم با همین مرد قرار ملاقات داشته و بعد از آن ناپدید شده‌است. 
با به دست آمدن این اطلاعات، بنیامین بازداشت و به اداره پلیس منتقل شد، اما وی در بازجویی‌های اولیه منکر قتل آزیتا شد تا اینکه پس از چند روز وقتی با شواهد و دلایل روبه‌رو شد، به قتل اعتراف کرد. 

 ادعای اول 
متهم در بازجویی‌ها درباره قتل آزیتا دو ادعا را مطرح کرد. وی در اولین ادعا گفت: «مدتی قبل با آزیتا آشنا شدم و آشنایی ما باعث شد با هم ارتباط دوستانه داشته‌باشیم. یک سال قبل به من گفت می‌خواهد در پروژه اقتصادی سرمایه‌گذاری کند و از من پول قرض گرفت. ۴۵ میلیون تومان به او پول قرض دادم و قرار شد پس از مدتی آن را برگرداند، اما یک سال گذشت و آزیتا بدهی‌اش را پرداخت نکرد. هر وقت می‌خواستم بدهی‌اش را پرداخت کند، امروز و فردا می‌کرد تا اینکه روز حادثه داخل خودرویم با هم مشاجره کردیم و من عصبانی شدم و او را خفه و سپس جسدش را به اطراف بیابان‌های اندیشه بردم و رها کردم.»

 ادعای دوم 
متهم پس از اعتراف و تکمیل پرونده به جرم قتل عمد در دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفت، اما این‌بار ادعای جدیدی را درباره قتل آزیتا مطرح کرد. وی گفت: «آزیتا فامیل نزدیک من بود و مدتی قبل از حادثه، او را عقد موقت کرده‌بودم. تصمیم داشتم رابطه‌ام را با او قطع کنم، چون متأهل بودم و فرزند داشتم، اما آزیتا اصرار می‌کرد به صورت دائم با من ازدواج کند. می‌خواست او را به عقد دائم دربیاورم و بچه‌دار شویم، اما من قبول نمی‌کردم. صبح روز حادثه در فلکه دوم صادقیه با هم قرار ملاقات داشتیم. وقتی سوار خودرویم شد، ساکی همراه داشت و گفت وسایلش را جمع کرده و قصد ندارد به خانه‌شان برگردد. او می‌خواست همراه من بیاید، اما من به خاطر زن و بچه‌ام و آبرویم از او خواستم رابطه‌اش را با من قطع کند که شروع به داد و فریاد کرد و من هم عصبانی شدم و دهانش را گرفتم که خفه شد. من از او طلب داشتم، اما به خاطر طلبم او را نکشتم.»
متهم در دادگاه به قصاص محکوم شد و رأی دادگاه پس از تأیید در دیوان عالی کشور، سحرگاه دیروز با حضور اولیای‌دم در زندان قزلحصار اجرا شد. 

 قتل به خاطر سرقت 
دومین قاتل که سحرگاه دیروز در زندان قزلحصار رجایی شهر پای چوبه دار رفت، اما حکمش اجرا نشد بابک نام دارد. بابک ۱۱ سال قبل با انگیزه سرقت مرد ۶۹ ساله‌ای را در تهران به قتل می‌رساند و جسد او را در بیایان‌های اطراف پردیس رها می‌کند. 
روز ۲۳ دی ماه سال ۹۳ مردی در تهران به اداره پلیس رفت و از گم شدن برادر سالخورده‌اش به نام کمال شکایت کرد. با طرح این شکایت، مأموران جست‌و‌جو را برای پیدا کردن مرد گمشده آغاز کردند تا اینکه با خبر شدند مأموران شهر پردیس جسد مردی را در اطراف روستایی کشف کرده‌اند که شباهت زیادی به کمال دارد. بدین ترتیب جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و برادر کمال جسد را شناسایی کرد. 
بررسی‌ها نشان داد کمال در محل دیگری به قتل رسیده و جسدش از سوی عامل یا عاملان قتل به این مکان منتقل و رها شده‌است. 

 برداشت از حساب بانکی 
با کشف جسد مرد گمشده، پرونده وارد مرحله تازه‌ای شد و تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تحقیقات خود را برای شناسایی قاتل آغاز کردند. در حالی که بررسی‌ها ادامه داشت، مأموران پلیس دریافتند از حساب مقتول مقدار زیادی پول برداشت شده‌است. 
با به دست آمدن این سرنخ همچنین مشخص شد خانه کمال هم با سند جعلی فروخته شده‌است. مأموران در ادامه تحقیقات متوجه شدند مرد ۴۰‌ساله‌ای به نام فرشید از مدتی قبل با کمال رفت و آمد داشته‌است. فرشید به بهانه سرمایه‌گذاری مقدار زیادی پول از مقتول قرض گرفته، اما بدهی‌اش را پرداخت نکرده‌است. بدین ترتیب فرشید به عنوان قاتل تحت تعقیب قرار گرفت و مدتی بعد بازداشت شد. 
متهم ابتدا در بازجویی‌ها منکر جرم خود شد، اما وقتی با مدارک و دلایل روبه‌رو شد، با اظهار پشیمانی به قتل اعتراف کرد. متهم در ادعایی گفت: «من مدرس دانشگاه هستم. مدتی قبل از طریق یکی از دوستانم با مقتول آشنا شدم. او وضع مالی خوبی داشت و من هم مشکل مالی داشتم و به همین دلیل ۱۰۰ میلیون تومان از او قرض گرفتم. وضع مالی‌ام روز به روز بد‌تر می‌شد و من توان پرداخت بدهی‌ام را نداشتم و از طرفی هم کمال اصرار داشت بدهی‌ام را هر چه زودتر پرداخت کنم. خیلی تلاش کردم پول فراهم کنم، اما موفق نشدم که تصمیم به قتل او گرفتم. شب حادثه مقدار زیادی قرص داخل شربتی ریختم و به او خوراندم. وقتی شربت را خورد، خوابید و دیگر بیدار نشد. پس از قتل خیلی ترسیدم و جسد را پتوپیچ کردم و به بیابان‌های اطراف پردیس منتقل و در آنجا رها کردم.»
متهم پس از اعتراف در دادگاه به قصاص محکوم شد و اولیای‌دم برای وی درخواست قصاص کردند. 
متهم در این مدت چندباری پای چوبه‌دار رفت، اما هر‌بار موفق به گرفتن مهلت از اولیای‌دم شد. وی سحرگاه دیروز برای اجرای حکم در زندان قزلحصار پای چوبه دار رفت، اما اولیای‌دم در زندان حاضر نشدند و اعلام کردند به صورت موقت به قاتل مهلت داده‌اند، بنابراین قاتل از پای چوبه دار به سلولش بازگشت.

برچسب ها: قتل ، کرج ، پلیس
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار