نسرین ملک- ستوننویس گاردین
جوان آنلاین: هر چه قتل عامهای اسرائیل تکان دهندهتر میشود، به همان میزان افراد بیشتری به دلیل انتقاد از وضعیت موجود مجازات میشوند. شرایط حاکم نشان میدهد که خطر تا چه حد جدی است. تصاویر گرافیکی دلخراش، پستهای محو شدهای که فقط با کلیک کردن آشکار میشود. هفته گذشته من فیلمی را تماشا کردم که به نظر میرسید جسد تکهتکه شده و بدون سر یک نوزاد را نشان میداد. اکنون یک سال و نیم است که سلب مسئولیتها درباره آنچه در غزه دیده میشود، خود را نشان داده است. این تصاویر، مثل کابوسهایی هستند که اگر چه میتوان آنها را فراموش کرد، اما به راحتی دوباره تداعی میشوند.
همچنان حمله اسرائیل به غزه نادیده گرفته میشود. با گذشت زمان و با افزایش آستانه تحمل برای آنچه قبلاً غیرقابل تحمل بود، حالا تصاویر گرافیکی و متنوع احساسات چندانی را تحریک نمیکند. در هر حال، سیاست یکی از این دو کار را انجام میدهد: یا این فاجعه تاریخی را عادی جلوه میدهد یا برای بازگشت به میز مذاکره آن هم با زبانی بیادبانه متوسل میشود. درخواست برای توقف جنایات، اکنون در برخی کشورها مساوی با دستگیری یا حذف است. این روایت، مردم غزه را که همیشه در قتلعامهای روزانهشان روی صفحه نمایشها و جدولهای زمانی ما حضور دارند، کمرنگ میکند. غزه به جایی تبعید شده است که هیچ قانونی در آن اعمال نمیشود، روزنامهنگاران و سیاستمداران خارجی اجازه ورود به آن را ندارند، خبرنگاران محلی کشته میشوند و جلوی ورود کمکهای خارجی گرفته شده است. علاوه بر این، امدادگران محلی کشته میشوند، دادگاههای بینالمللی و سازمانهای حقوق بشر که یکصدا درباره جرمانگاری آنچه در حال وقوع است، صحبت میکنند، یا نادیده گرفته میشوند یا اینکه هدف حمله حامیان مالی اسرائیل قرار میگیرند.
در سایه این تلاشها، شواهد اقدامات غیرقانونی و لشکرکشی اسرائیل به غزه همچنان در حال افزایش است. ماه گذشته ارتش اسرائیل کارکنان هلالاحمر را کشتند و همراه با خودروهایشان دفن کردند. فیلمهای به دست آمده از یک تلفن همراه نشان میدهد که ادعای اسرائیل درباره مشکوک بودن فعالیتهای این تیم دروغ بوده است. جسد فردی که این واقعه را فیلمبرداری کرده بود، در حالی پیدا شد که گلولهای به سرش اصابت کرده بود. این پرسش مطرح میشود که چه تعداد از این جنایات در تاریکی غزه رخ دادهاند و اجساد مدفون شدهاند، آن هم بدون فیلمی که خلاف ادعای اسرائیل باشد؟
به نظر میرسد که اسرائیل موفق شد تا به عنوان قاضی، هیئت منصفه و جلاد عمل کند و با حمایت امریکا و غرب، فلسطینیان را از بقیه بشریت جدا کند. با این حال، جنگ تشدید میشود و هرگونه توجیهی را خنثی میکند. بنابراین باید روند موجود، با اعمال زور عادیسازی شود که شاید در کوتاه مدت سرکوبگر باشد، اما در دراز مدت تحقیرکننده است. دولت ایالات متحده، با هدف قرار دادن دانشجویانی علیه آنچه در غزه در حال وقوع است، صحبت میکنند، با دانشگاههای خود وارد جنگ شده و به درگیری منجر شده است. با حرکت به سمت اخراج دانشجویان و دانشگاهیان، دولت ترامپ درگیر کشمکشی با ساختار حقوقی خود شده است. تلاشهای آلمان برای اخراج افراد درگیر در اعتراضات طرفدار غزه، اقتدارگرایی را بیشتر میکند. در این روند، به کارگیری ابزارهای دولتی ضروری است، زیرا دیگر نمیتوان چنین بحرانی را تنها با سرزنش خاموش کرد.
این روند را با مرگ و گرسنگی که همچنان در غزه تشدید میشود، ترکیب کنید. به این ترتیب، شما یک دستورالعمل برای افزایش فشار اخلاقی بر اسرائیل خواهید داشت. هفته گذشته، خاطرات ویدئویی و مصاحبه یک جراح در بیبیسی پخش شد که کشتار بیشتر بیگناهان، کودکانی که فلج از خواب بیدار میشوند یا با ترکشهای شکمی را با درخواست مادرانشان نشان میداد. در اعتراض به این جنایات، در لندن تظاهراتی برگزار شد که ترافیک را متوقف کرد. در واشنگتن دیسی هم تظاهراتی برگزار شد که در آن بنری با نام کشتهشدگان به نمایش درآمد. در دانشگاه کلمبیا در نیویورک، دانشجویان یهودی در اعتراض به بازداشت همکارانشان به دست اداره مهاجرت و گمرک ایالاتمتحده خود را به دروازهها زنجیر کردند. گزارش قتلهای هلالاحمر از جسد به مقامات سازمان ملل و به رسانهها منتقل شده است. یک دولت در سایه و متشکل از افرادی که مدتها از اعتماد یا امید به نهادهای سیاسی بیبهره بودند، در حال تشکیل است و پس از یک سال و نیم آنچه انتظار میرفت، شروع شده است.
ممکن است به نظر برسد که زندگی، همانند جنگ غزه ادامه دارد و اسرائیل و متحدانش که به افکار عمومی و کل نظم جهانی خیره شدهاند و در این بین، ریاستجمهوری دونالد ترامپ این منطقه را با شوکهای متعدد، از اقتصادی گرفته تا سیاسی پر کرده، اما اینجا یک وضعیت ناآرام و متلاطم حاکم است و آنچه برای بسیاری اتفاق میافتد، غیرقابل تحمل است. به همین دلیل، اگر اعتراض و رؤیارویی با این وضع، حتی یک زندگی را نجات دهد یا حتی باعث شود که جنگ یک دقیقه زودتر پایان یابد، این روند ادامه خواهد یافت. غیرممکن است که به جهانیان وحشیگری روزانه علیه یک ملت نشان داده شود و آنها مرعوب یا خسته شوند و به این روند عادت کنند. در این بین، برخی ممکن است تصمیم بگیرند که این توحش را نادیده بگیرند یا آن را توجیه یا حتی از آن حمایت کنند، اما هرگز نمیتوانند آن را عادی جلوه دهند.