جوان آنلاین: سیاست خارجی آمریکا در دوران پسابایدن در برابر ابرقدرتی به نام روسیه، یکی از موضوعات مهمی است که توجه تحلیلگران سیاسی و کارشناسان روابط بین الملل را به سوی خود جلب کرده است. برای جهانیان مهم است بدانند که چندین دهه پس از جنگ جهانی دوم و جنگ سرد، نگاه واشنگتن به مسکو همانند قبل خواهد بود، یا قرار است برخی علایق و مشابهتهای شخصیتی دو سیاستمدار مشهور یعنی ترامپ و پوتین، تفاوتهای جدید را رقم بزند. از همین حالا، پایگاه خبری نیوزویک آمریکا اعلام کرده که زلنسکی رئیس جمهور اوکراین، رهبری است که از بازگشت ترامپ به کاخ سفید، بیش از دیگران احساس خطر کرده است.
با آنکه هنوز تکلیف کابینه جدید دونالد ترامپ روشن نشده، اما تصویر نسبتا روشنی از رویکرد سیاست خارجی او وجود دارد. ناظران سیاسی انتظار دارند که بر اساس سخنان ترامپ در دوران کمپین انتخاباتی او و همچنین تصمیمات و رفتارهای او در سالیان ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ میلادی، تغییراتی در عرصه سیاست خارجی کنونی آمریکا مشاهده کنند. در این میان، چنین به نظر میرسد که دو مساله مهم اوکراین و ناتو، مهمترین نقاط توجه در روابط بین آمریکا و روسیه هستند و انتظار میرود که رویکرد ترامپ در هر دو پرونده، با دولت بایدن متفاوت باشد.
مساله مهم در مورد سیاست خارجی آمریکا این است که رئیس جمهور منتخب، هنوز هم مانند دوران نخست ریاست جمهوری خود، به شعار «اول آمریکا» پایبند مانده و در نتیجه میتوان فهمید که او با تمام اقدامات تیم جو بایدن در پرونده اوکراین مخالفت می ورزد. با این حال، تحلیلگران معتقدند که چنین تصمیمی صرفا درباره مسالهی اوکران است و به معنی پایان یافتن تنشهای تاریخی بین آمریکا و روسیه نیست.
ترامپ، به قدرت و تاب آوری روسیه واقف است
یکی از موضوعات مهم درباره پرونده اوکراین و نگرش متحدان ناتو به روسیه، این است که با وجود تحریمها و فشارهای بینالمللی و طولانی شدن جنگ، روسیه تاب آوری فراوانی به نمایش گذاشته و از مواضع خود کوتاه نیامده است. این همان موضوعی است که مورد توجه الکساندر گابوف تحلیلگر بنیاد کارنگی و فایننشال تایمز آمریکا قرار گرفته و او درباره آن چنین نوشته است: «سخنان ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا، اهمیت خاصی دارد».
این تحلیلگر مسائل سیاسی می افزاید: «پایان دادن به بحران اوکراین، برای روسیه نیز مهم است و گویی از نگاه کرملین، پیروزی ترامپ، فرصت جدیدی برای حل این معضل به وجود آورده است. البته رهبری روسیه، تصمیمات دولت جدید آمریکا را با دقت نظاره میکند و بر اساس رویکرد ترامپ تصمیم خواهد گرفت. برای مثال، اگر ترامپ برای کاهش قیمت جهانی نفت به ۵۰ دلار در هر بشکه فشار بیاورد، ممکن است چالشهای بلندمدتی برای دولت پوتین ایجاد شود اما کرملین در عین حال امیدوار است که ترامپ برخلاف بایدن، از تصمیمات متحدان اروپایی در پرونده اوکراین، حمایت نکند.»
این سخنان تحلیلگر فایننشال تایمز آمریکا در حالی بیان شده که ترامپ، در اغلب سخنرانیهای انتخاباتی خود متعهد شده که جنگ را به سرعت خاتمه دهد و مشاوران ترامپ نیز آشکارا اعلام کردهاند که آمریکا کاری به این مساله ندارد که ۲۰ درصد از خاک اوکراین در دست روسیه بماند، زیرا اولویت حیاتی آنها، توقف جنگ و تنش است. شاید به خاطر همین مواضع مشاوران ترامپ است که ترس و هراس به جان پایتختهای غربی افتاده و به این ارزیابی رسیدهاند که ترامپ در ماههای آتی، از اوکراین حمایت نخواهد کرد.
ممکن است دایره تصمیمات ترامپ، حتی از آتش بس هم وسیعتر باشد و این موضوع را بپذیرد که غرب، به عدم عضویت اوکراین در ناتو تن دهد. با این حال، چنین رفتاری به خاطر منشِ به اصطلاح صلحطلبانه ترامپ و جمهوری خواهان نیست، بلکه مسالهی اساسی، این است که ترامپ همچنان به روال سابق، دنبال شوی تبلیغاتی و غوغای رسانهای است تا در نخستین هفتههای شروع فعالیت، آتش بس در اوکراین را به نام خود تمام کند.
نظیر این رفتارهای تبلیغاتی، قبلا در پرونده تنشهای آمریکا و کره شمالی هم مشاهده شده و جهانیان دیدند که در آن موضوع، ترامپ صرفا به دنبال عکس و جنجال رسانهای بود اما دست کم درباره ستیز روسیه – اوکراین، میتوان گفت تیم ترامپ این واقعیت را دریافته که اولا تاب آوری و مقاومت روسیه موضوع مهمی است و دوم اینکه تداوم حمایتهای مالی و نظامی گسترده اعضای ناتو از زلنسکی، دستاورد و نتیجه ملموسی نداشته است.
روسیه، همچنان یک ابرقدرت جهانی است
دولت بایدن در سالیان اخیر تلاش کرده تا روسیه را به مثابه قدرتی شکست خورده و در حال افول به جهانیان معرفی کند. اما حتی استراتژیستهای آمریکایی نیز چنین ادعایی را نپذیرفتهاند. به عنوان مثال نیکولاس گوسودف از استادان کالج جنگ نیروی دریایی آمریکا و عضو ارشد موسسه تحقیقات سیاست خارجی گفته است: «واقعیت این است که روسیه همچنان یک بازیگر مهم اقتصادی و نظامی در جهان است.»
او در ادامه افزود: «بیاعتنایی به این واقعیت مهم، عاقلانه نیست و نمیتوان روسیه را از نظام بینالمللی جدا کرد. بیشتر کشورها به حفظ روابط خود با مسکو پایبند هستند و تلاش برای منزوی ساختن روسیه، ممکن است نتیجه معکوس به بار بیاورد و به قدرت دلار خاتمه دهد زیرا کشورهای دیگر، فارغ از نگرش آمریکا، روابط اقتصادی خود را با روسیه حفظ میکنند و همین موضوع ممکن است به ضرر نقش آفرینی دلار آمریکا تمام شود».
علاوه بر تحلیلگران سیاسی و متخصصان روابط بین الملل، سیاستمداران آمریکایی نیز توصیه کردهاند که تصمیمات محتاطانهتری در قبال روسیه اتخاذ شود. دستیار وزیر امور خارجه ایالات متحده در امور اروپا و اوراسیا، مدتها قبل در پاسخ به سوالات اعضای کنگره آمریکا، گفته بود: «باید محتاطانه عمل کرد. آن تحریمهای نامحدود، نقطه مقابل دیپلماسی است». در شرایطی که حتی مشاوران دستگاه دیپلماسی دولت بایدن نیز به عقیم بودن تحریمهای بینالمللی علیه روسیه اذعان کردهاند، به سادگی میتوان فهمید که تیم ترامپ، ناچار است واقعیت عینی سیاسی، دفاعی و اقتصادی روسیه را بپذیرد و تصمیمات جدیدی بگیرد.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که یکی از دغدغههای مهم تیم ترامپ برای اتخاذ تصمیمات نوین در برابر روسیه، نقش انکارناپذیر چین است چرا که در چند سال گذشته، چین و روسیه به طور مداوم در حوزههای سیاسی، دفاعی و اقتصادی در کنار همدیگر بودهاند و درک این واقعیت استراتژیک، باعث میشود که روسیه برای پاسخ دادن به پیشنهادهای آمریکا، همواره گزینههای جایگزین دیگری نیز داشته باشد.