در نخستین روزهای نبرد و ۱۰ روز پس از آغاز جدال هفت اکتبر میان مقاومت اسلامی و رژیم صهیونیستی، در حالی که پناهجویان فلسطینی در محوطه بیمارستان الاهلی غزه چادر زده بودند، ارتش رژیم، این بیمارستان را هدف حملات سنگین خود قرار داد و انفجاری بزرگ باعث شهادت دستکم ۵۰۰ مجروح و بیمار و آواره فلسطینی شد.
افکار سادهلوح عمومی در جهان گویی که جنایتی غیر انسانی در این ابعاد هولناک را از ارتش اسرائیل باور نداشتهباشد، در پی انکار این جنایت برآمد. مقامات امریکایی و فرانسوی و اسرائیلی مدعی شدند که تحقیقات ما نشاندادهاست که حماس عامل این انفجار و کشتار بودهاست؛ ادعایی کودکانه که مخاطبان خود را احمق فرض کردهبود. بخشی از کاربران ضدانقلاب فارسیزبان در فضای مجازی و البته بخشی از بدنه روشنفکر ایرانی در آنتن تلویزیون مدعی شدند که اسرائیل هرگز دست به کشتار مردم بیدفاع عادی نمیزند و نخواهد زد و چنین رفتارهای ضدبشری از «ارتش اخلاقی» رژیم بعید است.
روزهای آغازین جنگ بود و آقایان هنوز پی به چهره خبیث و خونآلود صهیونیسم نبرده بودند. خیلی زود، اما جنایتهایی از این دست به کرات در بیمارستانهای المعمدانی و الشفا و اندونزی به شکلی فجیعتر و گاهی با شهدای بیشتر تکرار شد. اینبار که همهچیز عیان و آشکار بود و راهی برای انکار یا انداختن تقصیرها گردن مقاومت نماندهبود، مدعی شدند که حماس در زیر ساختمان این بیمارستانها، پایگاههای نظامی ساخته و در واقع پایگاههای حماس هدف رژیم بودهاست؛ ادعایی که باز خیلی زود با حضور خبرنگاران و فرستادگان سازمانهای بینالمللی تکذیب شد و بر کوس رسوایی رژیم در رسانهها نواخت. حالا یک سال پس از آغاز نبرد و ارتکاب دهشتناکترین و ضدبشریترین جنایات در برابر لنز دوربینها، اینبار سگ هار منطقه انتقام ناتوانی خود را در برابر ضربات مستحکم حزبالله به تیپ گولانی از مردم بیدفاع و زنان و کودکان فلسطینی گرفتهاست. نیمهشب دوشنبه تصاویری بسیار وحشتناک و تکاندهنده از سوختن خیمههای مستقر در محوطه بیمارستان الاقصی در رسانهها و شبکههای اجتماعی منتشر شد؛ تصاویری سرخ و مملو از زبانههای آتش که حکایت از سوزانده شدن خیمههای پناهجویان دارد؛ درست در ساعتی که غالب آنها و مخصوصاً کودکان در خواب بودند.
در بعضی از ویدئوها، مجروحان و بیمارانی که با سرمهایی در دست روی تختها دراز کشیدهاند، زنده زنده در آتش جنون اسرائیل میسوزند و فریاد میکشند. حالا نه تیمهای تحقیقاتی امریکایی و فرانسوی و نه سازمانهای بیخاصیت بینالمللی این جنایت حیوانی را انکار نمیکنند. روشنفکران خوشخیال ایرانی روی آنتن تلویزیون نمیگویند که «اسرائیل با مردم عادی کاری ندارد»؛ و کاربران ضدانقلاب مدعی نمیشوند که چادرهای پناهجویان مقر نظامی حماس بودهاست. هیچکس در پی انکار و سرپوش نیست و همه پذیرفتهاند که این رژیم ضدبشری از هیچ جنایت و کشتار مهیبی ابا ندارد. در جهان سرد و تاریک امروز که چشمها حقیقت را نمیبیند و کورکورانه انکارش میکند و سبعانهترین کشتارهای جمعی را توجیه میکند، شعله آتش خیمهها، نوری بود روشن و گرم تا چشمان غافل جهان را روشن سازد و دنیا را متوجه تقابل حق و باطل کند. سوختن خیمهها دلهای حقطلب جهان را سوزاند، بلکه دست از بیتفاوتی و بیطرفی بکشند و در سوی درست تاریخ بایستند. سوختن خیمهها باید که عالم را بسوزاند. شاعری راجع به سوختن خیام کربلا سروده بود که: «خیمهات سوخت، دلم سوخت؛ همه عالم سوخت!»