جوان آنلاین: اثر پژوهشی امامخمینی مردی در انتهای افق، نوشته دکتر یعقوب توکلی به بررسی اندیشه، سلوک و رفتار سیاسی رهبر کبیر انقلاب اسلامی پرداخته است. آیتاللهالعظمی سیدروحالله مصطفوی- که در جریان رهبری انقلاب اسلامی ایران نایبالامام خمینی و سپس امامخمینی خوانده شد- شخصیت فقهی، فلسفی و عرفانی نادر و بیبدیلی است که نمیتوان در هوشمندی، تیزبینی و زمان آگاهی بیبدیلش در جهان اسلام برای او هماوردی یافت. از سوی دیگر قدرت ایجاد روح معنویت و تعبد این شخصیت بزرگ که موجد ایجاد و استمرار انقلاب و نظام اسلامی شد، همانندی در میان عارفان، فقیهان و متکلمان جهان اسلام ندارد. زاهد پارسایی که در دور افتادهترین نقطه شهر نجف، توانست اصلیترین کانونهای مقاومت انقلابی را در ایران سازماندهی کند و در ادامه بزرگترین انقلاب اجتماعی جهان را در دهکده نوفللوشاتو پاریس رهبری و هدایت کند و یکی از کهنترین سلسلههای استبدادی ستمپیشه را با گستردهترین حمایتهای جهانی امریکایی و غرب در هم شکند. او بهسان یکی از برجستهترین نظریهپردازان انقلابی جهان توانست هوشمندانهترین راههای رهایی را برای ملتش به ارمغان بیاورد و با قدرت هر چه تمامتر نظریه انقلابی خود را اجرا کند. برقراری این نظام نوظهور، بازتابها و نظریه پردازیهایی مستمر را به همراه داشته است که آثار آن را در ساحت اندیشه، فرهنگ و سیاست جهان امروز میتوان به نظاره نشست. این کتاب مجموعه مقالات، گفتارها و گفتگوهایی در تبیین اندیشه سیاسی و عملکرد امامخمینی است که اکثر آنها طی سالیان مختلف در جراید منتشر گردآوری و تدوین شده است. در بخشهایی از دیباچه این اثر مفاد آن به ترتیب پی آمده بازنمایی شده است:
«انقلاب اسلامی ایران که در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به پیروزی رسید و نظام حکومت اسلامی مبتنی بر حاکمیت ولایت فقیه را بر پا داشت، سرآغاز تحولات عمیق سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در ایران و دیگر ممالک اسلامی و جهان محرومان بود. ولایتفقیه ثمره تلاش فکری و عملی بزرگمردی فقیه و فیلسوفی عارف بود که به تشکیل نظام اسلامی و حاکمیت احکام اسلام انجامید. بسیاری از محققان بر این باورند که امامخمینی از آغاز به فکر تشکیل حکومت اسلامی نبود، بلکه مقتضیات سیاسی زمان تفکر امام را شکل داد و حوادث انقلاب را به دنبال آورد. در پاسخ به این گمانه باید گفت که نظامهای حکومتی به دو نحو با اندیشه سیاسی حاکم رابطه برقرار میکنند:
۱. نظام بر مبنای یک اندیشه سیاسی پذیرفته شده، پایهگذاری میشود. به عبارت دیگر آنچه را که جامعه میپذیرد به مرحله عمل در میآورد.
۲. نظام حکومتی شکل میگیرد و پس از آن اندیشه سیاسی و ایدئولوژی حاکم و بنا به مقتضیات، تعریف و تبلیغ میشود.
در شکل اول نظامهای مردمی و الهی مبتنی بر اصولی هستند که از سوی جامعه و مردم پذیرفته شدهاند، اما شکل دوم نمادی از حکومتهای دیکتاتوری و مستبدانه است؛ لذا وقایع مربوط به ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ و قیام خونین مردم مسلمان ایران به رهبری امام خمینی (ره)، از این زاویه قابل بررسی است. آیا این قیام بر یک هدف اساسی و برنامه و اندیشه سیاسی شکل گرفته، یا خود قیام زمینه را برای تدوین اندیشه حکومت اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه به وجود آورده است؟ در این کتاب تلاش شده است تا به این پرسش پاسخ مناسبی داده شود....»