جوان آنلاین: ایران از نظر وسعت با یکمیلیون و ۶۴۸ هزار کیلومتر مربع مساحت، هجدهمین کشور جهان است. مجموع مرزهای خشکی ایران ۵ هزارو ۱۷۰ کیلومتر، و مجموع مرزهای آبی آن در شمال و جنوب، ۲ هزارو ۵۱۰ کیلومتر میباشد. یکی از مشکلات اساسی و چالشهایی که ایران با آن دست و پنجه نرم میکند کمبود آب است زیرا ایران از نظر موقعیت جغرافیایی کشوری خشک و نیمه خشک محسوب میشود و میزان بارندگی و شرایط تبخیری آن نسبت به میانگین جهانی بسیار بالاتر است علاوه بر شرایط جغرافیایی، استفاده نادرست از منابع آبی نیز موجب شده، ایران با بحران آب روبهرو شود. با این حال پژوهشها نشان میدهد، میتوان بخش عظیمی از آبهای ایران را حفظ کرد، ولی سوءمدیریتها موجب شده اذهان به بیراهه کشیده شوند و مشخص نشود دقیقاً آبها در کجا هدر میروند.
گزارشهای بینالمللی نشان میدهد کره زمین با تغییرات زیادی مواجه است. تغییر اقلیم، کم شدن فضای سبز و کمبود آب از جمله مهمترین اتفاقاتی هستند که میتوانند روزهای سختی را برای ساکنان این کره خاکی رقم بزنند. موضوع بحران آب در ۱۲۳کشور از ۱۹۳کشور عضو سازمان ملل اصلیترین بحث است و سیاستمداران را بر آن داشته تا بیتفاوت از کنار محیطزیست نگذرند.
ایران از جمله کشورهایی است که به خاطر قرار گرفتن در منطقه گرم کره زمین، مدتهاست با چالشهای زیادی در رابطه با آب و خشکسالی و از بین رفتن کشاورزی دست و پنجه نرم میکند.
پژوهشهای زیادی برای نحوه حفظ منابع آبی در مناطق مختلف و استانهای ایران صورت گرفته است و بر اساس برخی طرحهای آزمایشی ثابت شده از سهم ۷۰درصدی تبخیر که در حال حاضر در ایران وجود دارد، میتوان ۳۳درصد آن را کاهش داد. یعنی دو برابر حجم آبی که در حال حاضر وجود دارد، برایمان آب باقی میماند.
حفظ منابع آب فقط به منزله داشتن آب شرب نیست، بلکه امکان سکونت پیدا کردن در اراضی که قبلاً این قابلیت را نداشتند، احیای پوشش گیاهی و تولیدات اقتصادی بیشتر، مرغوبیت بیشتر اراضی با بهبود کیفیت و حاصلخیزی خاک، تولیدات کشاورزی، جانوری و محصولات دامی ماحصل وجود همین مایهحیات است که میتواند در این زنجیره شکل بگیرد.
بر خلاف چیزی که همیشه عنوان میشود و مسئولان روی آن تأکید کرده و رسانهها هم پیوسته تکرار میکنند، بیشترین حجم اتلاف آب را نباید به گردن مردم انداخت و با اینکه سوءمصرفها زیاد است، اما دلیل اصلی شهروندان نیستند. به طورکلی پنجبرابر کل مصرف بخش کشاورزی در شرب، صنعت و خدمات، آب هدر میرود.
عوامل این هدر رفت آب، تبخیر، سیلابها و نشتی شبکهها هستند. هر چند فرسوده بودن لولهها و نشتی شبکهها در مرحله انتقال و توزیع تا قبل از رسیدن به مصرف هم در برابر تبخیر و سیلابها رقم قابل توجهی به شمار نمیآید، اما به نوبه خود سهم متنابهی دارد.
نتایج پژوهشها خاک میخورند
یکی از بزرگترین مشکلات در ایران این است که تحقیقات و پژوهشهای زیادی انجام میشود، اما هرگز نتایج به دست آمده مورد استفاده قرار نمیگیرد و همه چیز به برگزاری چند همایش، سمینار، کنفرانس و جلسهای که آمار و ارقام جدید در آنجا ارائه میشوند، ختم میشود. در حال حاضر هم نتایج همه پژوهشها نشان میدهد، راههای حفظ آب در ایران چگونه باید باشد، اما معلوم نیست چرا مسئولان نمیخواهند با اقدامی درست و سریع از رسیدن به مرحله بحران جلوگیری کنند.
به گفته رئیس سازمان مدیریت بحران کشور، پروژههای آبخیزداری در ۲۳میلیون هکتار از اراضی کشور اجرا شده و در ۹۴میلیون هکتار باقی مانده است.
محمدحسن نامی، میانگین فرونشست زمین در ایران را بیش از ۱۸میلیمتر اعلام کرده و میگوید: «این نرخ در استان اصفهان، خراسان و یزد به بیش از ۲۴میلیمتر رسیده است، در حالیکه در قاره آفریقا و برخی کشورها این رقم بین ۲ تا ۳ میلیمتر است.»
معاون وزیر کشور یادآور میشود: اگر میخواهیم از وقوع حوادثی مثل سیلهای ویرانگر جلوگیری کنیم و منابع آبهای زیرزمینی را هم تقویت کنیم، باید حتماً به مقوله آبخیزداری به صورت ویژه نگاه کرده و با اولویت آن را در دستور کار قرار دهیم. آبخیزداری راه نجات کشور از کم آبی و مانعی در جهت هدر رفت آبهای روان میباشد.
جالب اینکه این مسئول هم معتقد است: اگر مردم بدانند در آینده با چه خطری مواجه میشوند، بیشتر در مصرف آب صرفهجویی میکنند و کشاورزان به سمت کشت گلخانه و هیدروپونیک میروند.
پروژههایی که به نتیجه نمیرسند
بر اساس گزارشهای مجامع داخلی و بینالمللی، میزان اراضی در معرض فرسایش آبی یا سیلابی که در ایران وجود دارد، مساحتی نزدیک به ۱۲۵میلیون هکتار است. هنوز آمار دقیقی از اقدامات صورت گرفته برای پروژههای آبخیزداری وجود ندارد و مسئولان هر یک چیزی میگوید.
طبق ادعای سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری، از تاریخ تشکیل این سازمان تا کنون ۳۰الی ۳۲میلیون هکتار آبخیزداری انجام شده است. یعنی حدود ۹۰میلیون هکتار زمین باقیمانده که باید در آنها آبخیزداری انجام شود. در صورتی که برای بسیاری از این زمینها حتی مطالعهای انجام نشده که چه نوع آبخیزداری برایشان مناسب است.
با این تفاسیر و با یک بررسی ساده میتوان گفت تا کنون سرعت انجام عملیات آبخیزداری در کشور، در بهترین و بالاترین رکوردهایی به ثبت رسیده، حدود ۲ میلیون هکتار در سال بوده است. اما با نگاهی به بودجهای که در حال حاضر به آنها اختصاص مییابد و با بودجههای قبلی متفاوت است، نتیجه میگیریم سرعت انجام آبخیزداری به یکمیلیون هکتار در سال هم نخواهد رسید.
با یک ضرب و تقسیم ساده مشخص میشود ۹۰میلیون هکتار زمین وجود دارد که اگر هر سال در یک میلیون هکتار از آن آبخیزداری انجام شود، ۹۰ سال طول میکشد یک دور کل زمینها تمام شود. ولی فراموش نکنیم عمر سازههای آبخیزداری ۹۰سال نیست. یعنی عملاً این کار با این سرعتی که در حال انجام است، هرگز نه تمام میشود و نه به نتیجه ایدهآل میرسد.
عمر ۳۰میلیون هکتاری هم که قبلاً در آنها آبخیزداری انجام شده حدود ۵۰سال است. یعنی کارایی گذشته را ندارند و پشت آنها آنقدر رسوبات جمع شده که نیاز به تخلیه دارند تا بتوانند از سیلاب بعدی جلوگیری کنند.
نکته حائز اهمیت در مورد هزینههای آبخیزداری این است که، چون نسبت به پروژههای دیگر هزینه کمتری دارند انجام نمیشود. شرکتهای پیمانکاری دولتی دوست دارند ارقام پروژه، بزرگ باشد تا آن را بپذیرند و سود کنند.