شیوع مصرف موادمخدر یکی از مهمترین آسیبهایی است که کشور به آن مبتلا شدهاست. درباره پیامدهای این بلای خانمانسوز، محتواهای بسیاری تولیدشده و جانهای بسیاری هم در جریان مبارزه با موادمخدر از دست رفته و جانهای بیشتری هم از دست خواهد رفت. بسیاری از مجرمانی که در این حوزه فعال بودند، اعدام شده و مجرمان بیشتری هم فضای زندانها را اشغال کرده و میکنند. ستاد مبارزه با موادمخدر و پلیس مبارزه با موادمخدر به صورت تخصصی در اینباره فعال هستند، با این حال زمان دسترسی به موادمخدر از دسترسی به خرید نان کمتر شده و سن مصرف موادمخدر هم کاهش پیدا کرده است. همه ساله هزینههای کلان در راه مبارزه با موادمخدر و هزینههای کلانی هم برای پیشگیری از شیوع آن صرف میشود، با این حال اقبال به مصرف موادمخدر همچنان در جامعه وجود دارد و موازنه بین توزیع و مبارزه همچنان برقرار است. سیدمحمد حسینی، معاون پارلمانی رئیسجمهور در افتتاحیه یاریگران زندگی اعلام کرد که «بخشی از ترویج اعتیاد در کشور حساب شده و با اهداف سیاسی است و فقط مسائل اقتصادی را شامل نمیشود.»
وقتی پای اهداف سیاسی برای کسب درآمد از آلوده کردن نیروی کار جامعه در میان باشد، مبارزه فقط در سطح خرد برقرار میماند. اینکه مأموران پلیس مدام در جریان مبارزه با موادمخدر جانشان را از دست بدهند و خانوادههایشان بیسرپرست شود و از سوی دیگر خانوادههای بسیاری به تباهی کشیده شود و چرخه جرم همچنان برقرار باشد، حکایت از این دارد که عرصه مخدر در کشور بازیگران دیگری دارد که برای برقرار ماندن موازنه در این چرخه تلاش میکنند وگرنه بعد از چهار دهه مبارزه بیامان با شیوع افیون در جامعه رضایت حداقلی بدنه اجتماعی از سازوکارهای به کار گرفته شده حاصل میشد، نه اینکه هر روز که میگذرد بر دامنه نارضایتیهای عمومی از آن چه در جامعه شیوع پیدا میکند، اضافه شود.