کد خبر: 1187420
تاریخ انتشار: ۰۴ مهر ۱۴۰۲ - ۰۲:۴۰
عباس حاجی نجاری
عباس حاجی نجاری

تأمل در دلایل وزمینه‌های به کار‌گیری جنگ ترکیبی دشمنان علیه مردم ایران در ماه‌های اخیر، نمایانگر تکرار همان دلایل وزمینه‌هایی است که در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، دشمنان این ملت در پی آن بوده و هدفشان خاموشی انوار فروزان انقلاب اسلامی است
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات خود در دیدار با پیشکسوتان دفاع مقدس در هفته گذشته به دلایل صدام در جنگ تحمیلی علیه مردم ایران که با تحریک قدرت‌های غرب و شرق آن دوران آغاز کرده بود، اشاره و یاد‌آور می‌شوند: در دفاع مقدس از انقلاب اسلامی، از جمهوری اسلامی که محصول دفاع انقلاب اسلامی بود، و از تمامیت ارضی کشور دفاع می‌شد؛ این سه عنوان مهمّی بودند که دفاع از این‌ها انجام می‌گرفت. طرف مقابل به این سه چیز حمله کرده بود. البتّه هدف جبهه اساسی و مهمّ دشمن، مسئله تمامیت ارضی نبود ــ این هدف صدام بود ــ هدف آن‌ها انقلاب بود؛ آن‌ها می‌خواستند این انقلابِ بی‌نظیر و کبیر و مهمّی را که به برکت جانفشانی مردم در ایران اتّفاق افتاده بود سرکوب کنند. چرا می‌گوییم بی‌نظیر؟ برای خاطر اینکه یک پدیده‌ای بود که نظیر آن پیش از این در انقلاب‌های بزرگ اتّفاق نیفتاده بود؛ مردمی بود، دینی بود، اصیل و غیر وابسته بود، مربوط به یک ملّت بود، عمومی بود؛ مثل کودتا‌ها و مثل انقلاب‌های احزاب و مانند آن‌ها نبود. این انقلاب توانسته بود نظام وابسته و فاسد حاکم بر کشور را برطرف کند، برکنار کند و یک نظام جدید، یک سخن نو را در این کشور حاکم کند؛ [یعنی]جمهوری اسلامی؛ جمهوری یعنی مردم‌سالاری، اسلامی یعنی دین: مردم‌سالاری دینی؛ حرف نویی بود در دنیا....
درک اهمیت این هدف دشمنان در تحمیل جنگ، به تحولات جهان بعد از جنگ دوم جهانی باز می‌گردد. بعد پایان این جنگ که دو قدرت مطرح بزرگ جهان، یعنی امریکا و شوروی به همراه برخی دیگر از کشور‌ها در قالب ائتلاف متفقین، با آلمان نازی و برخی دیگر از کشور‌ها در قالب ائتلاف متحدین می‌جنگیدند، با پایان جنگ وپس از شکست متحدین، این دوقدرت بزرگ متفق، در پی گسترش نفوذ خود در جهان بر آمدند. دوران جنگ سرد در نیمه دوم قرن بیستم، که بستر اصلی رقابت این دو ابرقدرت بود که در مقاطعی از آن علاوه بر جنگ‌های نیابتی در ویتنام، کره، کوبا و... حتی به درگیری مستقیم نظامی و طرح جنگ در فضا در قالب جنگ ستارگان، نزدیک شده بود، جهان را به دو قطب تقسیم کرده بودند.
منشأ رقابت این دو ابرقدرت علاوه بر انگیزه‌های قدرت طلبی، به خاستگاه ایدئولوژیک آن‌ها باز می‌گشت، غرب در پی گسترش تفکر لیبرال دموکراسی بود که بعد از رنسانس در اروپا به محور اصلی تحولات در جهان تبدیل شده بود و شرق نیز در پی گسترش تفکر مارکسیسم بود که در اواخر قرن نوزدهم، از دل تضاد‌های لیبرل دموکراسی توسط مارکس و انگلس در آلمان مطرح و در انقلاب اکتبر ۱۹۱۷در شوروی سابق به قدرت رسیده بود. به رغم تقابل وتضاد این دو تفکر در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی واقتصادی، وجه مشترک آن‌ها تضاد وتقابل با مذهب و ارزش‌های الهی ودینی بود. مارکسیسم منکر وجود خدا ودین وارز‌ش‌های الهی بود ولیبرال دموکراسی نیز به بهانه مخالفت با نقش دین در زندگی اجتماعی انسان در پی حذف تدریجی آن بود.
به دلیل سلطه این دو ابرقدرت در جهان، هیچ کشوری خارج از حوزه نفوذ آن‌ها امکان رشد و پیشرفت نداشت، حتی مجموعه کشور‌های غیر متحد که در میانه نیمه دوم قرن بیستم جنبش غیر متعهدهارا شکل داده بودند، کشور‌های محوری آن نظیرمصر، یوگسلاوی، هندوستان و... هریک به نوعی به این دو ابرقدرت وابسته بودند.
اما با طرح آرمان‌های انقلاب اسلامی توسط حضرت امام خمینی (ره) در سال‌های پایانی دهه هفتاد میلادی که با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ زمینه تشکیل یک نظام سیاسی مبتنی بر ارزش‌های دینی و الهی را امکان پذیر ساخت، هردو ابرقدرت با وجود اختلافات وتضاد‌های درونی وبیرونی ورقابت‌های گسترده سه دهه بعد از پایان جنگ دوم، به یک میزان احساس خطر کردند و به همین دلیل از لحظه پیروزی انقلاب هردوعزمشان را بر شکست انقلاب و نظام اسلامی جزم کرده و تمام توان خود را به کار گرفتند و به همین دلیل کمک به صدام در جنگ تحمیلی علیه ایران، نقطه عطف همکاری دو ابرقدرت، به رغم جنگ‌های نیابتی در دوران جنگ سرد بود. وبه همین دلیل بود که در این جنگ در حالی که ایران در همه زمینه‌ها تحریم بود، صدام در عین بهره‌گیری از آخرین تجهیزات نظام ساخت شوروی سابق نظیر هواپیما‌های پیشرفته نظامی و تانک‌های تی ۷۲ و... از آخرین اطلاعات ماهواره‌ای امریکا، و هواپیما‌های میراژ و سوپر استاندارد‌های فرانسوی، سلاح‌های شیمیایی ساخت کارخانه‌های آلمان وامریکا و... بهره می‌برد.
اما به رغم آن کمک‌ها و حمایت‌ها که حتی تمام ظرفیت سازمان ملل متحد نیز در خدمت صدام بود، مقاومت وایستادگی مردم ایران در این جنگ ۸ ساله، تمامی محاسبات دشمنان را به هم ریخت و در عین تحمیل شکست وناکامی به صدام وحامیانش، مقاومت مردم ایران منشأ صدور انقلاب شد و از دل آن مقاومت فلسطین متجلی گردید، حزب الله لبنان را بر رژیم صهیونیستی به پیروزی رساند واز سرزمین‌های جنوب لبنان اخراج کرد. مقاومتی که اکنون نه تنها به یک جبهه که به کانون تحولات منطقه‌ای در غرب آسیا تبدیل شده است.
حضرت امام خمینی درسوم اسفند ماه ۱۳۶۷ در پیام به روحانیون، مراجع، مدرسین، طلاب و ائمۀ جمعه و جماعات، در ترسیم این ویژگی جنگ تحمیلی می‌فرمایند: ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده‌ایم، ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده ایم، ما در جنگ، پرده از چهرۀ تزویر جهانخواران کنار زدیم، ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناخته ایم، ما در جنگ به این نتیجه رسیده ایم که باید روی پای خودمان بایستیم، ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم، ما در جنگ ریشه‌های انقلاب پر بار اسلامی مان را محکم کردیم، ما در جنگ حس برادری و وطن دوستی را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم، ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها سالیان سال می‌توان مبارزه کرد، جنگ ما کمک به افغانستان را به دنبال داشت، جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت،.. از همۀ این‌ها مهم‌تر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت.... چه کوته نظرند آن‌هایی که خیال می‌کنند، چون ما در جبهه به آرمان نهایی نرسیده ایم، پس شهادت و رشادت و ایثار و از خودگذشتگی و صلابت بی‌فایده است! در‌حالی که صدای اسلامخواهی افریقا از جنگ هشت سالۀ ماست، علاقه به اسلام شناسی مردم در امریکا و اروپا و آسیا و افریقا یعنی در کل جهان از جنگ هشت سالۀ ماست...

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار