اگر ذخیرهسازی گاز در دولت گذشته کنار گذاشته نمیشد، نه تنها کمبود گازی در کشور وجود نداشت بلکه همه سوخت نیروگاهها با گاز طبیعی تأمین و با صادرات گازوئیل و مازوت آزادشده، سالانه ۸میلیارد دلار نصیب کشور میشد.
ذخیرهسازی گاز یک راهحل آزموده شده در دنیا برای کنترل «پیک مصرف گاز» است. با اجرای این راهکار، در ماههای گرم سال که مصرف گاز پایین است، گاز مازاد در مخازن ذخیره میشود و در ماههای سرد سال که مصرف به پیک میرسد، مورد استفاده قرار میگیرد. طبق آمار شرکت مهندسی و توسعه گاز، کشورهای اروپایی به طور میانگین ۲۲درصد از گاز مصرفیشان را از طریق ذخیرهسازی تأمین میکنند، این عدد برای روسیه ۱۹درصد، امریکا ۱۶درصد، ترکیه ۷درصد و در ایران فقط ۳درصد است. در ایران حدود ۴۰ ساختار زمینشناسی با پتانسیل ذخیرهسازی گاز وجود دارد که در صورت بهرهبرداری از آنها، میتوان بخش قابل توجهی از کسری ۲۰۰میلیون مترمکعبی زمستان را پوشش داد، اما با وجود اهمیت ذخیرهسازی گاز در ایران برای مدیریت پیک مصرف زمستانی، در دولت گذشته شرکت ذخیرهسازی گاز بدون هیچ دلیل منطقی توسط وزارت نفت وقت منحل شد و در هشت سال گذشته هیچ توجهی به پروژههای ذخیرهسازی گاز نشد تا این موضوع به طرز عجیبی به حاشیه برود.
با روی کار آمدن دولت سیزدهم، مجدداً اجرای پروژههای ذخیرهسازی گاز با تدوین ۱۴ طرح با مجموع سرمایهگذاری ۵میلیارد دلار در دستور کار قرار گرفت که طبیعتاً به ثمر نشستن این پروژه چندین سال زمان خواهد برد و پیشبینی میشود تا سال ۱۴۰۶ بتوان ۱۰۰میلیون مترمکعب از نیاز گاز زمستانی را از طریق ذخیرهسازی تأمین کرد.
اگر این موضوع در دولت گذشته کنار گذاشته نمیشد، نه تنها کمبود گازی در کشور وجود نداشت بلکه همه سوخت نیروگاهها با گاز طبیعی تأمین و با صادرات گازوئیل و مازوت آزادشده، سالانه ۸میلیارد دلار نصیب کشور میشد.
در حالی که این روزها تأمین گاز مهمترین چالش کشور است، انحلال شرکت ذخیرهسازی گاز در دولت روحانی به عنوان یکی از مهمترین عوامل این ناترازی و اختلال در شبکه گاز به شمار میآید. از هفته گذشته بود که زمزمههای کمبود گاز با ورود سامانه بارشی جدید به کشور به گوش رسید. وزارت نفت اگرچه تمام توان خود را برای تأمین گاز مورد نیاز با اولویت بخش خانگی بسیج کرده بود، اما بالا بودن مصرف نگرانیها را نسبت به احتمال قطعی در سرشاخهها به ویژه در مناطق شمالی و شمال شرقی کشور بیشتر کرده بود.
با همه این تمهیدات، اما شمال و شمال شرق کشور در معرض قطعی گاز بودند. نکته مهم آن بود که گاز در این مناطق از طریق خط لوله سراسری مجزا تأمین نمیشود بلکه خطوط لوله از تهران منشعب شده و به سمت مازندران، گلستان، خراسانشمالی، خراسانرضوی و خراسانجنوبی میرود، بنابراین لازم بود تهران و اصفهان به عنوان گلوگاههای تأمین گاز در مصرف صرفهجویی کنند.
در واقع احداث خط لوله سراسری یازدهم که قرار بود مستقیماً به سمت مشهد کشیده شود در دولت قبل به فراموشی سپرده شد. برای ایجاد این خط لوله دو مسیر تعریف شده بود، اما هیچ کدام به سرانجام نرسید، زیرا بیژن زنگنه، وزیر نفت دولتهای یازدهم و دوازدهم اعتقادی به این موضوع نداشت و توجیه آن این بود که تا زمانی که تولید گاز در کشور افزایش پیدا نکرده، احداث خط لوله جدید کار اقتصادی نیست.
زنگنه معتقد بود که وقتی گازی برای تزریق نیست، احداث خط لوله کمکی نمیکند. این در حالی است که در تمام دنیا، خطوط لوله به عنوان یکی از مهمترین مخازن ذخیرهسازی به شمار میروند و استفاده از آنها میتواند به پایداری انتقال گاز کمک کند. اما این موضوع تنها ترک فعل دولت روحانی در خصوص تأمین امنیت گاز کشور نبود. در این دولت شرکت ذخیرهسازی گاز منحل شد.
حدود ۹۰درصد از گاز کشور در مناطق جنوبی تولید میشود و این در حالی است که ۸۰درصد از مصرف در مناطق شمالی کشور صورت میگیرد. در شرایط عادی دو تا سه روز زمان لازم است تا گاز تولیدشده در جنوب به دست مصرفکننده در شمال برسد. با سرد شدن هوا و استمرار آن، سرعت در انتقال گاز اهمیت ویژهای پیدا میکند، بنابراین اغلب کشورهای جهان، مخازن ذخیرهسازی گاز را در نزدیکی قطبهای مصرف احداث میکنند تا در شرایط سرد، تأمین گاز به سرعت انجام شود. در ایران نیز دو مخزن سراجه و شوریجه در قم و خراسانرضوی در دولت احمدینژاد به بهرهبرداری رسید. این کار قرار بود ادامهدار باشد، اما با روی کار آمدن دولت یازدهم، ذخیرهسازی گاز مانند بسیاری از طرحهای اولویتدار کشور مثل پالایشگاهسازی به فراموشی سپرده شد.
اگرچه فاز دوم مخزن شوریجه در دولت قبل مصوب شد، اما اقدام عملی برای بهرهبرداری از آن صورت نگرفت، البته در دولت سیزدهم، قرارداد آن امضا و کار اجرایی شروع شده است و اجرای آن در سالهای بعد میتواند در کاهش مشکلات تأمین گاز شمال شرق کشور مؤثر باشد. یک اصل بدیهی در صنعت نفت وجود دارد که میگوید: دولتها برای دولت بعد کار میکنند و ثمره اقدامات هر دولت در دولت بعدی چیده میشود. انحلال شرکت ذخیرهسازی گاز بدون دلیل موجه و بیتوجهی به پروژههای ذخیرهسازی یکی دیگر از زمین سوختههای ژنرالها بود که برای دولت فعلی به ارث رسید.