کد خبر: 1117074
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۲۲:۳۰
عبدخدایی در گفتگو با «جوان»:
تلاش برای تأثیر بر مردم سابقه‌ای به قدمت حضور بیگانگان در ایران دارد، هر چند این مردم در طول تاریخ به دلیل غنای فرهنگی هر متجاوزی را در خود هضم کرده‌اند، اما طبیعتاً جامعه ایرانی از توطئه برای تأثیرپذیری نیز به دور نبوده‌است، موضوعی که در عصر حاضر و با فراگیر شدن ابزار‌های ارتباط جمعی، گسترش نیز پیدا کرده‌است
سجاد آذری

تلاش برای تأثیر بر مردم سابقه‌ای به قدمت حضور بیگانگان در ایران دارد، هر چند این مردم در طول تاریخ به دلیل غنای فرهنگی هر متجاوزی را در خود هضم کرده‌اند، اما طبیعتاً جامعه ایرانی از توطئه برای تأثیرپذیری نیز به دور نبوده‌است، موضوعی که در عصر حاضر و با فراگیر شدن ابزار‌های ارتباط جمعی، گسترش نیز پیدا کرده‌است. در ادامه گزارش‌های قبلی که از نظر تاریخی تلاش نظام سلطه برای تأثیر بر جامعه ایرانی را مورد بررسی قرار داده‌بودیم، این‌بار به سراغ یکی از مبارزان شناخته‌شده قبل از انقلاب رفتیم که از زمان پیش از کودتای ۲۸ مرداد در جریان اتفاقات سیاسی ایران بوده و در دوران انقلاب نیز حوادث را دنبال کرده‌است. در گفتگو با محمدمهدی عبدخدایی، دبیر کل جمعیت فدائیان اسلام، واقعیت اغتشاشات اخیر را بررسی کرده ایم که در ادامه می‌آید.

شاهد هستیم در اغتشاشات اخیر نظام سلطه با روش‌های مختلف در تلاش برای تأثیرگذاری بر جامعه است، شما به عنوان فردی که از زمان کودتای ۲۸ مرداد و حوادث بعد از آن از نزدیک شاهد اتفاقات در کشور بوده‌اید، چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی را میان تلاش‌های فعلی نظام سلطه برای تأثیر بر جامعه با تلاش‌های قبلی آن‌ها می‌بینید.
مسلم است که وقتی کشور‌های زیرسلطه آزاد می‌شوند، علیه آن‌ها توطئه خواهد شد و در این زمان نیاز است تمام جریانات داخل آن، همه دست به دست همدیگر دهند. در جریان ۲۸ مرداد اشتباهاتی که اتفاق افتاد مربوط به اصل جریان بود، مرحوم دکتر مصدق معتقد به سیاست موازنه منفی بود و اعتقاد به این سیاست موجب شده‌بود جایگاه خود را اشتباه بگیرد. او تصور می‌کرد در درون سرمایه داری اختلاف وجود دارد و می‌تواند به وسیله امریکا، انگلیسی‌ها را از ایران بیرون کند، در حالی که وی طرح مارشال را مطالعه نکرده‌بود و نمی‌دانست امریکایی‌ها ۸۵ درصد هزینه بازسازی صنایع تخریب‌شده انگلستان را در جنگ دوم جهانی انجام داده‌اند و به همین دلیل حاضر نبودند ایران را بگیرند و انگلستان را ول کنند.
شعار‌های آزادی امریکایی‌ها مبنی بر اینکه آمده ایم دنیا را آزاد کنیم هم بیهوده بود، چون یک نوع استعمارنو را خواستار بودند، ولی دکتر مصدق دیر این مسئله را متوجه شد، او وقتی بعد از جریان دادگاه لاهه به واشنگتن رفت، گفت خوب است در سردر وزارت خارجه امریکا نوشته شود اینجا کنسولگری انگلستان است، یعنی این هماهنگی را آنجا لمس کرد، وقتی هم بازگشت بر اساس آن سیاست موازنه منفی به روس‌ها پناه برد، در حالی که در ایران روس‌ها حزبی به نام حزب توده ساخته‌بودند که معتقد بود باید نفت شمال را به روس‌ها داد و حتی حزب توده در میدان تظاهرات کردند که نفت شمال را به روس‌ها بدهید و این مسئله در ایران آشکار بود.
مصدق حزب توده را آزاد گذاشت، مذهبی‌ها را از دست داد و تنها شد، نتیجه اینکه نیرو‌های مردمی را از دست داد؛ این بود که با پنج تا تانک آمدند ساقطش کردند؛ اتفاقی که خوشبختانه الان برای ما نیفتاده و اکثریت به نظام علاقه‌مند هستند، البته از نظر اقتصادی نیز در کشور کارشناسانه عمل نشده‌است.
وقتی جمعیت ۳۲ میلیونی ۸۵ میلیون شد، به دلیل جنگ نتوانستند برای این‌ها کار درست کنند؛ ازدیاد جمعیت برای کشور ترقی به همراه می‌آورد، البته در صورتی که مسئولان بتوانند کشور را چنان به جلو ببرند که بیکاری زیاد نشود، از یک طرف بیکاری و از طرف دیگر محاصره اقتصادی شرایطی پیش آورده‌است که فشار روی طبقات کم درآمد زیاد و فاصله طبقاتی نیز بیشتر شده‌است، البته باید توجه داشت فقط هشت سال جنگ هزار میلیارد دلار به این مملکت خسارت وارد کرده‌است.
متأسفانه بخشی از مردم در خصوص ناکارآمدی دولت‌ها به جای اینکه از دولت بخواهند از نظام مطالبه دارند و سمبل نظام نیز رهبری است، در حالی که نظام و دولت متفاوت از هم هستند، مثلاً در اوایل انقلاب نظام یک چیزی می‌خواست، دولت مانند آقای بنی صدر به شکل دیگری عمل می‌کرد، در این شرایط جنگ نیز آغاز شد، دو ماه آقای رجایی برسرکار بود. او و باهنر را شهید کردند، ۷۲ نفر از بهترین‌ها شهید شدند، بهشتی شهید شد، تئوریسین‌های جمهوری اسلامی که یکی از بزرگ‌ترین‌های آن‌ها آقای مطهری بودند، شهید شدند. شما ببینید ما چه ذخایری را از دست دادیم، امریکا بهترین‌های ما را شهید کرد، آن‌هایی که شاید در عرض ۳۰ سال تربیت شده‌بودند تا این کشور را اداره کنند، به این شکل شهید شدند و کشور از نظر فکری خالی شد، بعداً هم آنگونه که باید کشور اداره نشد، آن‌ها که بودند، خوب اداره می‌کردند، ولی آن‌ها رفتند.

اشاره کردید بخشی از مردم مسئولیت را از حاکمیت مبری دانستند و اگر دولت‌ها اشتباهی می‌کنند، تصور می‌کنند که نظام و رهبری باید در مورد اشتباهات دولت پاسخگو باشند، این تصور چگونه برای بخشی از جامعه ایجاد می‌شود؟
جامعه باید رشد پیدا کند تا اشخاص را بشناسد و رأی بدهد. ما تشخیص موضوع را در اختیار مردم گذاشته‌ایم و بخشی از مردم هم اسیر تبلیغات هستند. می‌بینید اکنون تلویزیون‌های خارجی چه می‌کنند؟ هماهنگ در حال حمله هستند، چند‌ده تلویزیون و رادیو ایران تنها را گیر آورده‌اند و در حال حمله هستند و من واقعاً اکنون می‌بینم که رهبری مظلوم واقع شده‌است؛ من رهبری را می‌شناسم، ایشان انسانی است که در ۱۴ سالگی نماز شب می‌خواندند، اما همه حمله‌ها متوجه ایشان است؛ در شرایطی که از نظر مالی یا هر جهت دیگری در سلامت رهبری شکی نیست، لبه تیز حمله‌ها به سمت ایشان است، دلیلش این است که سمبل نظام رهبری است، همچنان که سمبل انقلاب نیز رهبری بود و همین مسئله موجب شده تا به او حمله کنند و مظلوم قرار گیرند.

چه می‌شود که حضرت علی (ع) در زمان حیات خود مظلوم واقع می‌شود؟ به گونه‌ای مظلوم واقع می‌شود که وقتی به علی (ع) در مسجد ضربت می‌زنند، در شام می‌گویند مگر علی نماز می‌خواند؟ ببینید تبلیغات در شام چقدر گسترده است که وقتی عمار در صفین شهید می‌شود، اصلاً مردم تعجب می‌کنند که چطور عمار در صفین است؟ فکر می‌کنم اکنون نیز شرایط عین شرایط صفین و جنگ روانی علیه امیرالمؤمنین است.
الان شیعه در دنیا مظلوم واقع شده‌است؛ تشیع توانسته انقلاب کند و تنها انقلاب دینی که در طول تاریخ به وجود آمده این حرکت تشیع است، حالا تشیع را مظلوم قرار داده‌اند و دست به دست هم داده‌اند تا این حکومت شیعی را سرنگون کنند، در حالی که هنوز در این حکومت شیعی احکام اسلام کامل اجرا نشده‌است، ولی حمله می‌کنند، بنابراین ما نگاه می‌کنیم نظام در شرایط مظلومیت است و دارند به نظام و سمبل نظام حمله می‌کنند. هماهنگی اینترنشنال، صدای امریکا و بی بی سی و این کفر که یک ملت واحدند را می‌بینید که چطور با هم هماهنگ هستند تا به کشوری که در آن انقلاب شیعه شده حمله کنند.
در حالی جمعیت ۳۲ میلیونی کشور، حدود ۹۰ میلیون شده که با آن جمعیت ۳۲ میلیونی پرتقال و سیب از خارج یا پنیر آن از دانمارک می‌آمد، امریکایی‌ها شیرخشک بدون چربی را به عنوان تصدق به ملت ایران می‌دانند، ولی الان ایران نه‌تن‌ها شیر این حدود ۹۰ میلیون را تأمین می‌کند، بلکه به دیگر کشور‌ها نیز صادر می‌شود، پس کار شده‌است.
باید این را به مردم بگوییم که مثلاً در سال ۱۳۵۶، ۲۶ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار ارز وارد کشور می‌شد، در حالی که طلا اونسی ۶۰ دلار بوده و امروز هزارو ۷۰۰ دلار است، یعنی امروز قدرت خرید دلار یک بیست‌و‌دوم شده‌است، آن ۲۶ میلیارد دلار اگر امروز بود، قدرت خریدش ۵۰۰ میلیارد دلار می‌شد، در حالی که ۶ میلیون بشکه نفت صادر می‌شد، بشکه‌ای ۸ دلار و ۸۵ درصد بودجه آن خرج ۳۲ میلیون نفر می‌شد، مانند همان کاری که عربستان امروز با فروش نفت انجام می‌دهد. این‌ها را باید رسانه‌ها حداقل به درستی منتقل کنند.

اتفاقات مختلفی را بلاتشبیه از زمان حضرت امیر تا کودتای ۲۸ مرداد، دوران انقلاب و اغتشاشات اخیر بررسی کردید، تأثیرگذاری روی جامعه توسط این کفر متحدی که اشاره کردید، به چه نحو است و دلیل اینکه بخشی از جامعه از آن‌ها تأثیر می‌پذیرند، چیست؟
برای اینکه جامعه هنوز لمس نکرده و نتوانسته درک کند که عدالت علی (ع) چه می‌گوید، بخشی از جامعه شاید هنوز متوجه کار‌های انجام شده نیست که می‌گوید در این ۴۰ سال هیچ کاری انجام نشده‌است، همینطور تبلیغات می‌کنند که خیلی از چیز‌ها از بین رفته‌است؛ شما نگاه کنید بودجه کشور سال گذشته ۸۵ میلیارد دلار برای حدود ۹۰ میلیون نفر بود، اما مصرف سرانه چه مقدار نسبت به قبل زیاد شده‌است؟ در زمان شاه نان سنگک که می‌گفتند ارزان است تا دانه‌ای یک تومان هم شده‌بود، در حالی که یک کارگر روزی دو تومان مزد می‌گرفت و در بهترین حالت با حقوق یک روزش دوتا نان سنگک می‌خرید، امروز ۳۰۰ هزار تومان می‌گیرد و می‌تواند صدتا نان ۳۰ هزار تومانی بخرد، ولی از سوی دیگر مصرف نیز بالا رفته و توقع جامعه زیاد است، آن هم در حالی که بعد از جنگ و محاصره اقتصادی، با یک غول بزرگ دنیا هم طرف هستید، در طول تاریخ هیچ قدرتی مثل قدرت فعلی امریکا نبوده‌است.
نباید ما را با ژاپن مقایسه کنید، بلکه باید با مصر مقایسه کنید، مصر هم آب دارد، هم توریسم دارد، هم نفت دارد، هم بخش زیادی از تولید پنبه دنیا را داراست، ببینید آن‌ها در چه وضعیتی هستند؟ هر چند الان هم دیر شده‌است، ولی باید برای جامعه توضیح داد، الان افراد یک تلفن همراه در دست دارند از تمام دنیا برای او خبر می‌فرستند و مرتبط با خبرگزاری‌های تمام دنیا هستند؛ شما ببینید حزب توده بعد از ۲۸ مرداد رفته‌بود در باکو رادیویی به نام رادیو پیک ایران گذاشته بود، مقالات آن را هم زاخارف می‌نوشت و از برلین شرقی هدایت می‌شد، چه مقدار علیه ایران حرف می‌زدند، ولی تأثیری نداشت، اما الان ببینید چند رسانه از امریکا، انگلیس و دیگر کشور‌های خیلج فارس علیه ما هستند، علاوه بر این چه مقدار طول می‌کشد که از کوچک‌ترین چیزی که اتفاق افتد، علیه ما استفاده کنند.
الان جنگ، جنگ رسانه است، جنگ خبرگزاری‌ها و جنگ فریاد‌های رسانه‌ای است. هر کسی که رسانه در دست دارد، می‌خواهد طرف مقابل را در هم بکوبد، حتی در مورد جنگ دوم جهانی هم می‌گویند ۸۰ درصد کاری که هیتلر انجام داد، نتیجه تبلیغات بود، الان هم تبلیغ کار خود را کرده‌است و یک اقلیتی شهر را شلوغ می‌کنند، یک اکثریتی در حالی که از نظر مالی در فشارند، در عین حال ساکت هستند؛ در این وضعیت آقای مولوی عبدالحمید هم آن‌گونه ساز می‌زند، البته اشتباهاتی هم در برخورد‌ها شده که مستمسک آن‌ها قرار گرفته‌است و باید این برخورد‌ها را درست کرد.
امیدواریم این جریانات با درایت و عقل، اتمام پیدا کند و الا تمام این کسانی که خودشان این جریانات را ایجاد کرده‌اند، در آتش خواهند سوخت، همچنان که بعد از ۲۸ مرداد همه آن‌هایی که مخالف بودند نیز در آتش سوختند؛ رهبران فدائیان اسلام تیرباران شدند، ۴۸ افسر حزب توده تیرباران شد، ۴۸۰ افسر آن زندانی شدند و خود حزب منحل شد، همه آن‌هایی که در این جریان بودند، زیان کردند. خواهیم دید همه این‌هایی هم که اکنون در این جریان هستند، زیان می‌کنند. هر چند امیدواریم که با درایت مسئولان و عقل سلیم این جریان زودتر خاموش شود.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار