کد خبر: 1116616
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۴۰۱ - ۲۲:۵۲
ایمان عظیمی

اکنون قریب به سه ماه است که از آغاز اغتشاشات می‌گذرد و ما جز مواردی انگشت‌شمار هنوز شاهد موضع‌گیری صریح سلبریتی‌ها و به اصطلاح نخبگان کشور علیه این اتفاقات نبوده‌ایم. گویا موج‌سواری این افراد از وقایع اخیر کشور به کامشان شیرین افتاده و قصد ندارند سفره را ترک کنند. اغتشاشات و حواشی‌اش همان لقمه‌ی چربی بود که پس از افتضاح دولت موردعلاقه‌شان در اداره‌ی مملکت از آن‌ها دریغ شده بود؛ اما اتفاقات اخیر فرصت مغتنمی را برایشان فراهم کرد تا با عرض بندگی به ضدانقلاب شرایط جیب خود را سر و سامانی دهند.
اما چه می‌شود که این افراد اینگونه با خیال راحت جو را علیه نظام و مردم ملتهب می‌کنند و همچنان طلبکارانه بر مواضع خویش استوارند؟ پشت این برج‌عاج‌نشینی به کجا گرم است که هیچ وقعی برای قانون قائل نیست؟
با توسعه‌ی فضای مجازی، افزایش شبکه‌های تلویزیونی، کم‌تر شدن فاصله‌ی مردم و سلبریتی‌ها در محیط اینترنت و حضور گسترده‌ی این جمع در کمپین‌های انتخاباتی رفته‌رفته مرجعیت فکری سلبریتی‌ها بر مردمی که پیش‌تر به سبب جذابیت‌ها دنبالشان می‌کردند ایجاد شد؛ به‌طوریکه کنترل این افراد از دست نظام در رفت و آن‌ها به پشتوانه‌ی صفحات مجازی دنبال‌کننده‌ی خود احساس کردند که بالاتر از قانون و قانونگذار هستند. اگر زمانی حضور برجسته‌ی سلبریتی‌ها در ستاد فلان نامزد ریاست‌جمهوری می‌توانست تنور انتخابات را گرم کند، اکنون هر اظهارنظر کودکانه‌ی آن‌ها به تهدیدی علیه امنیت کشور بدل شده است.
باید از سلبریتی‌هایی که روزی هشتگ اعدام نکنید را داغ می‌کردند و حال بی‌اهمیت به خواست مردم مبنی بر برخورد با اغتشاشگران، مشغول تهیه‌ی هیزم برای آتش افروخته شده توسط سعودی، آمریکا و اسراییل هستند پرسید که شما در چه دانشگاهی درس خوانده‌اید و سر چه سفره‌ای نشسته‌اید که اینطور راجع به هر چیزی بدون تحقیق اظهارنظر کرده و جو را علیه مردم و انقلاب متشنج می‌کنید؟ بازیگری که نمی‌داند قانون اساسی متشکل از چند اصل است چطور به خود اجازه می‌دهد تا با ارائه‌ی اطلاعات غلط مخاطبان خود را گمراه کند و همچنان با سری افراخته به فعالیت علیه کشور بپردازد؟
پس از بمب‌گذاری در استانبول هیچ یک از سلبریتی‌های ترکیه‌ای که چندی پیش در مورد حوادث ایران حرف می‌زدند به خود جرات ندادند که حتی کلمه‌ای علیه کشور خود بگویند و سکوت را به ارائه‌ی اخبار نادرست و جعلی ترجیح دادند.
حال در خوش‌بینی کامل باید به سلبریتی‌های بی‌بصیرت و کم‌اطلاعات داخلی خود گفت که بهتر است به نظامی که شما را به آب و نانی رسانده و موجبات دریافت گرین‌کارتتان را فراهم کرده احترام بگذارید و فقط در ظاهر هم که شده کمی از ترک‌ها یاد بگیرید.
آیا می‌توان همچون جمهوری‌اسلامی نظامی را در دنیا پیدا کرد که اینگونه اجازه‌ی فحاشی علیه خود را بدهد و روادارانه با معاندین خویش مواجه شود؟
سلبریتی‌ها چشم خود را به روی اقدامات سنگ‌دلانه‌ی مشتی اوباش -که امنیت مردم را لگدمال می‌کنند- بسته‌اند، امّا در خصوص نیروی خدوم فراجا که حقوق ماهیانه شان کفاف یک روز این‌ها را نمی‌دهد مو را از ماست بیرون می‌کشند.
این جمع اگر از مدرنتیه‌ی غربی تنها ظواهر آن را فرا می‌گرفتند اینگونه در باتلاق فرو نمی‌رفتند. با رجوع به عقل خود هم می‌شود تکلیف خیلی از مسائل را روشن کرد و از قرار گرفتن در بلاتکلیفی دوری گزید.

مرد پرتغالی ایرانی‌تر از جماعت مدعی

باز هم گلی به جمال کارلوس کی‌روش که با رفتار حرفه‌ای خود در نشست مطبوعاتی پاسخ کوبنده‌ای به سوال خبرنگار وراج انگلیسی داد و او را سر جایش نشاند. می‌توان به کریم انصاری‌فرد و علیرضا جهانبخش هم آفرین گفت که در جو مسموم فعلی لباس عافیت به تن نکردند و همچون مربی خود جواب خوبی به رسانه‌های سمج انگلیسی دادند تا فضا را به سود تیم ملی تلطیف کنند. تیم ملی کشور ما بیش از هرچیز به آرامش نیاز دارد و افراد حرفه‌ای می‌دانند که چطور باید این شرایط را برای کسب نتایج مناسب مدیریت کنند. تصور کنید اگر تیم ملی کشور توسط یکی از این افراد پرمدعا و پوچ اداره می‌شد؛ افرادیکه پول ملت را می‌بلعند و نه‌تن‌ها پاسخگوی هواداران خود به وقت شکست نیستند، بلکه با فرار به جلو باخت‌های خود را پشت نظرات شبه سیاسی‌شان پنهان می‌کنند.
مسئولان فدراسیون فوتبال و سازمان تربیت بدنی در دوران دولت نهم به علی دایی با آن رزومه‌ی نحیف اعتماد کردند و وی را به‌عنوان سرمربی تیم ملی برگزیدند. کافی‌ست نتایج آن زمان ایران در مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۰ با هدایت بازیکن سابق صباباتری را به‌همراه حرف‌های این مربی پس از باخت به عربستان سعودی در استادیوم آزادی به یاد بیاوریم و با مسئولیت‌پذیری کی‌روش در این روز‌ها مقایسه کنیم تا پرده‌ها کنار رفته و عیار آدم‌ها برایمان مشخص شود.
مثال برجسته‌تر، امّا علی کریمی‌ست که بدون حتی یک ثانیه سابقه در انجام امور مدیریتی و عدم بهره‌مندی از سواد لازم قصد داشت بر صندلی ریاست فدراسیون فوتبال تکیه بزند و شخص اول تصمیم‌گیر در این زمینه لقب بگیرد!
این جماعت باید به‌خاطر اعتماد مسئولان کشور به ایشان کمال امتنان را به جا بیاورند؛ زیرا نیک می‌دانند که با این سطح از سواد و رزومه، در هیچ کجای دنیا به‌جز کشور خود نمی‌تواند به اموری بپردازند که نیاز به تخصص و تجربه‌ی فراوان دارد.
حال که بازار این جماعت به دلیل اغتشاشات کشور کساد شده و گاه و بی‌گاه به مسئولین کشور حمله می‌کنند تا همچنان از یاد‌ها فراموش نشوند و بر موج زودگذر اغتشاشات سوار شوند.
باید دید با فروکش کردن التهابات کشور این جماعت همچنان بر مواضع خود استوار می‌مانند یا در لاک دفاعی فرو می‌روند و با حالتی برافروخته هشتگ می‌زنند که تروریست‌های نازنین را اعدام نکنید!

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار