جوان آنلاین: مهمترین اقدام در پاسخ به فعالسازی مکانیسم ماشه تمرکز بر تقویت اقتصاد مبتنی بر تقویت همکاریهای اقتصادی با بلوک مقابل غرب است. این بلوک در قالب کشورهای عضو پیمان شانگهای و همچنین بریکس است. ایران در حال حاضر با عضویت در پیمان شانگهای و بریکس، این امکان را دارد که ذیل این توافقات بینالمللی مهم فشار حداکثری غرب و اروپا را ختثی کند و در طرف مقابل حتی بتواند تجارت خود را با کشورهای درون این توافق گستردهتر کند.
در شرایطی که ایران همواره بر صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای خود تأکید داشته و آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز استفاده غیرنظامی ایران از انرژی هستهای را تأیید کرده است، اقدام اروپا در فعالسازی مکانیسم ماشه را میتوان اقدامی غیرقابل قبول، سیاسی و مغایر با روح برجام دانست. این در حالی است که امریکا سالها پیش به صورت یکجانبه از برجام خارج شد و اروپا نیز هیچگاه نتوانست منافع اقتصادی وعده دادهشده به ایران را محقق سازد.
از منظر عملی، فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامههای سازمان ملل اثر چندانی ندارد و تمامی فشارهای اقتصادی به ایران را تحریمهای اولیه و ثانویه امریکا به کشور وارد کردهاند. فشار اقتصادی اصلی بر ایران طی سالهای اخیر از سوی خزانهداری امریکا اعمال شده است؛ بنابراین بازگشت تحریمهای سازمان ملل اثر جدیدی نخواهد داشت و تنها ممکن است برای مدتی کوتاه انتظارات تورمی در داخل ایران را تحریک کند.
دو دسته اقدام سیاسی و اقتصادی نیاز است که ایران شوک حاصل از فعالسازی مکانیسم ماشه را به راحتی خنثی کند. در بعد سیاسی، ایران باید تمرکز خود را بر ایجاد مذاکرات حول خروج از NPT استوار و مسئله غنیسازی صفر را به طور کل از مذاکرات خود حذف کند. حالا ایران بر سر ماندن یا نماندن در توافق NPT با غرب مذاکره خواهد کرد و در صورت پایان زمان ۳۰ روزه و بازگشت خودکار تحریمها و قطعنامههای سازمان ملل، عملاً ایران به سمت خارج شدن از NPT خواهد رفت. این اولین و مهمترین اقدام سیاسی در قبال فعالسازی مکانیسم ماشه و تحمیل جنگ به ایران در شرایط مذاکره است.
مهمترین اقدام در پایخ به فعالسازی مکانیسم ماشه تمرکز بر تقویت اقتصاد مبتنی بر تقویت همکاریهای اقتصادی با بلوک مقابل غرب است. این بلوک در قالب کشورهای عضو پیمان شانگهای و همچنین بریکس است. ایران در حال حاضر با عضویت در پیمان شانگهای و بریکس، این امکان را دارد که ذیل این توافقات بینالمللی مهم، فشار حداکثری غرب و اروپا را ختثی کند و در طرف مقابل حتی بتواند تجارت خود را با کشورهای درون این توافق گستردهتر کند.
ایران در شرایط کنونی با اتکا به روابط راهبردی با چین و روسیه میتواند آثار اقتصادی و سیاسی فعالسازی مکانیسم ماشه را خنثی کند. چین خریدار اصلی نفت ایران است و روسیه نیز در تقابل مستقیم با غرب قرار دارد. همگرایی سهجانبه تهران، مسکو و پکن میتواند در برابر فشار غرب جبههای قدرتمند ایجاد کند. ایران در سالهای اخیر با عضویت در پیمان شانگهای و بریکس، عملاً خود را به بلوک شرق متصل کرده است. این عضویتها فرصتهای گستردهای برای تجارت و همکاری اقتصادی فراهم میکنند که میتواند جایگزین مناسبی برای بازارهای غربی باشد.
از آنجا که اثر مکانیسم ماشه عمدتاً روانی است، مهمترین وظیفه دولت ایران، کنترل و مدیریت انتظارات تورمی است. اطلاعرسانی شفاف درباره تداوم صادرات نفت، انعقاد قراردادهای بلندمدت با شرکای آسیایی، تقویت تجارت غیردلاری و نشان دادن ثبات در بازار ارز میتواند از شکلگیری موج تورمی جلوگیری کند.
یکی از گامهای مهم ایران در قالب همکاری با کشورهای عضو پیمان شانگهای، تمرکز بر تقویت روابط بین روسیه و هند است. این دو کشور در قبال تقابل با غرب با یکدیگر همکاری نزدیکی داشتند و همین همکاری نزدیک، امریکا و ترامپ را عصبانی کرده است. برای تحقق بیشتر همکاری بین روسیه و هند از مسیر ایران، باید ترانزیت کالا و به خصوص گاز از روسیه به سمت هند از مسیر ایران تقویت شود. ایران باید در پاسخ به فشارهای غرب، نقشآفرینی خود در کریدورهای منطقهای را افزایش دهد. یکی از اقدامات مهم، اتصال مستقیم گازی ایران به روسیه و هند است. این پروژه میتواند ایران را به پل انتقال انرژی بین روسیه و هند تبدیل کند. هر چقدر میزان نقش ایران در این مسیرها پررنگتر شود، بازدارندگی اقتصادی و امنیتی کشور افزایش خواهد یافت. در این زمینه، گاز بهعنوان کالای استراتژیک روسیه و نیاز مبرم اقتصاد هند، نقطه اتصال مهمی برای ایران محسوب میشود.
حذف اروپا و امریکا از تأثیرگذاری بر ایران با تکیه بر گسترش همکاریها با چین، روسیه و هند
سیدسجاد حسینیوفا، در ابتدای صحبتهای خود با غیرقانونی خواندن فعالسازی مکانیسم ماشه از سوی سه کشور اروپایی خاطر نشان کرد: فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامههای پیشین شورای امنیت علیه ایران، در شرایطی اتفاق افتاده است که تقریباً تمامی فشارهای اقتصادی مؤثر بر ایران طی سالهای اخیر، ناشی از تحریمهای اولیه و ثانویه امریکا بوده است. خزانهداری ایالات متحده با شبکهای پیچیده از سازوکارهای بانکی، مالی، بیمهای و تجاری، مهمترین حلقه فشار بر اقتصاد ایران را شکل داده است. از این رو، بازگشت تحریمهای سازمان ملل عملا اثر تازهای بر اقتصاد ایران ندارد و صرفاً به لحاظ روانی میتواند برای مدتی کوتاه انتظارات تورمی را تحریک کند. در این چارچوب، ایران برای مقابله با تبعات سیاسی و روانی این اقدام اروپا و غرب، نیازمند اتخاذ دو دسته اقدام اساسی است؛ نخستین گام در حوزه سیاسی است و اقدامات سیاسی در سطح کلان و بینالمللی باید انجام بپذیرد و دوم اقدامات اقتصادی در راستای تعمیق پیوند با بلوک شرق و مدیریت بازار داخلی که بتواند شوک انتظارات تورمی و توهم کاهش تجارت نفت ایران را دمپ کند.
وی در ادامه افزود: مهمترین اقدام سیاسی ایران در برابر فعالسازی مکانیسم ماشه، تغییر زمین بازی از برجام به موضوع عضویت در معاهده عدم اشاعه (NPT) است. اروپا و امریکا طی ماههای اخیر همواره موضوع غنیسازی صفر یا محدودیتهای سنگین در حوزه هستهای را بهعنوان نقطه اصلی مذاکرات مطرح کردهاند، اما ایران باید با ابتکار عمل سیاسی، این محور را بهطور کامل از دستور کار مذاکرات خود حذف کند و به جای آن، مسئله ماندن یا نماندن در توافق NPT را به موضوع اصلی تبدیل کند. در این صورت معادله تغییر خواهد کرد؛ غرب بهجای بحث درباره جزئیات سطح غنیسازی یا سانتریفیوژها، با این پرسش اساسی مواجه خواهد شد که آیا میتواند ایران را در چارچوب NPT نگه دارد یا خیر. در صورت پایان زمان ۳۰ روزه و بازگشت خودکار تحریمها، ایران این امکان را خواهد داشت که خروج از NPT را در دستور کار قرار دهد و این امر بهعنوان پاسخی در سطح بالا به اقدام خصمانه اروپا و امریکا تعبیر خواهد شد. چنین اقدامی نه تنها یک واکنش سیاسی قاطع محسوب میشود، بلکه بازدارندگی دیپلماتیک ایران را نیز افزایش و طرف مقابل را در موقعیتی ضعیفتر قرار میدهد.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به لزوم تقویت همکاریهای ایران در حوزه کشورهای عضو پیمان شانگهای خاطرنشان کرد: مهمترین مسیر اقتصادی ایران برای خنثیسازی فشار غرب، تقویت همکاریهای اقتصادی با بلوک شرق است. ایران امروز با عضویت در سازمان همکاری شانگهای و بریکس، در موقعیتی قرار گرفته که میتواند از ظرفیتهای این پیمانهای چندجانبه برای بیاثر کردن فشارهای غرب بهره گیرد. کشورهای عضو این پیمانها، از جمله چین، روسیه، هند، برزیل و سایر اقتصادهای نوظهور، ظرفیتهای گستردهای برای همکاری تجاری، مالی و انرژی دارند. ایران میتواند با اتکا به این ظرفیتها، تجارت خود را از چارچوبهای دلاری خارج کرده و مبادلات را بر پایه ارزهای ملی و پیمانهای پولی دوجانبه سامان دهد. به این ترتیب، حتی در صورت بازگشت تحریمهای شورای امنیت، کانالهای اصلی اقتصادی ایران از طریق بلوک شرق حفظ خواهد شد و اثرگذاری تحریمهای غرب به حداقل خواهد رسید.
وی ادامه داد: یکی از ابزارهای مهم ایران برای افزایش بازدارندگی اقتصادی و امنیتی، تقویت نقشآفرینی در کریدورهای منطقهای است. هر میزان نقش ایران در این کریدورها پررنگتر شود، هزینه تحریمپذیری کشور افزایش یافته و فشار غرب بیاثرتر خواهد شد. در این زمینه، پروژه اتصال مستقیم گازی ایران به روسیه و هند اهمیت راهبردی دارد. این پروژه ایران را به پل انرژی بین روسیه و هند تبدیل میکند؛ مسیری که هم نیاز مبرم هند به انرژی را تأمین میکند و هم امکان فروش گاز روسیه را در شرایط تحریمی فراهم میسازد.
حسینیوفا در پایان گفت: بازگشت تحریمهای شورای امنیت در قالب مکانیسم ماشه، هیچ اثر جدیدی بر اقتصاد ایران ندارد، چراکه فشار اصلی سالهاست از سوی تحریمهای اولیه و ثانویه امریکا اعمال میشود. این اقدام اروپا صرفاً جنبه روانی دارد و با مدیریت انتظارات داخلی و تقویت همکاریهای بینالمللی، به راحتی قابل خنثیسازی است. ایران باید با تغییر زمین بازی و مذاکره حول موضوع ماندن یا نماندن در NPT، پاسخ سیاسی قاطعی به غرب بدهد. در بعد اقتصادی نیز با تعمیق همکاری با چین، روسیه، هند و سایر اعضای شانگهای و بریکس، فشارهای غرب بیاثر خواهد شد. پروژه اتصال مستقیم گازی ایران به روسیه و هند، بهعنوان نماد این همکاریهای منطقهای، میتواند جایگاه ایران را بهعنوان پل انرژی آسیا تثبیت کرده و بازدارندگی امنیتی و اقتصادی کشور را افزایش دهد.