درخواست اشد مجازات برای مردان شیطان‌صفت

دو مرد فریبکار که طعمه‌هایشان را به بهانه فعالیت مدلینگ در اینستاگرام فریب و با خوراندن آبمیوه مسموم مورد تعرض قرار داده‌بودند، محاکمه شدند.
به گزارش «جوان»، اواسط تابستان سال۱۴۰۰، دختر جوانی به نام رونیکا با مراجعه به اداره پلیس تهران به مأموران گفت بعد از آشنایی با مردی جوان در اینستاگرام مورد تعرض قرار گرفته‌است. او در توضیح ماجرا گفت: «من دراینستاگرام فعال بودم و خرید و فروش پوشاک انجام می‌دادم. روزی مردی جوان پیام داد و مدعی شد او هم در اینستاگرام فعالیت دارد و به من پیشنهاد کار و مدلینگ داد و خواست برای مذاکره به ملاقاتش بروم. آدرس خواستم، اما او گفت آن مکان شرکت یا اداره نیست به همین دلیل قرار شد حوالی خیابان آیت‌الله کاشانی منتظر بمانم تا خودش با ماشین دنبالم بیاید.»
شاکی ادامه داد: «به محل قرار که رسیدم، کامران با یک خودروی سواری پژو ۲۰۶ دنبالم آمد. سوار ماشین شدم و بین راه او برایم یک آبمیوه خرید. آن را خوردم، اما بعد از دقایقی بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم، فهمیدم کامران و دوستش به من تعرض کرده‌اند. آن‌ها تهدید کردند در این‌باره با کسی حرفی نزنم، سپس مرا از خانه بیرون کردند. وقتی جلوی در ورودی رسیدم، همان موقع یک لوکیشن به خواهرزاده‌ام فرستادم و بعد به خانه برگشتم. خیلی حالم بد بود. خواهرم وقتی حالم را دید، نگران شد و درباره آن لوکیشن سؤال کرد. با گریه موضوع را برایش تعریف کردم. بعد با نامزدم صحبت کردم و همان موقع همراه او به پزشکی قانونی رفتم.»
تحقیقات در این زمینه آغاز شد که این بار دختر دیگری به پلیس خبر داد از سوی دو مرد جوان مورد تعرض قرار گرفته‌است. شاکی وقتی ماجرا را شرح داد، پلیس دریافت شکایت مشابه شکایتی است که قبلاً به پلیس رسیده‌بود.
در حالی که تعداد شکایت‌ها به هفت نفر رسید، مأموران توانستند با اطلاعاتی که از شاکیان به دست آورده‌بودند، کامران را در مخفیگاهش در غرب تهران شناسایی و بازداشت کنند. با دستگیری متهم، مأموران در بازرسی از مخفیگاه وی تعدادی سیمکارت، گوشی موبایل و داروی بیهوشی به دست آوردند. با دستگیری کامران دوستش به نام پرویز نیز ردیابی و بازداشت شد. متهمان در اداره پلیس تحت بازجویی قرار گرفتند، اما جرمشان را انکار کردند، ولی هفت شاکی در مواجهه حضوری با متهمان، آن‌ها را شناسایی کردند. در حالی که پزشکی قانونی آزار و اذیت هفت قربانی را تأیید کرده‌بود، پرونده برای تحقیقات بیشتر به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
جلسه تحقیق و محاکمه
متهمان بعد از تشکیل جلسه تحقیق در شعبه نهم دادگاه، در اولین جلسه محاکمه به ریاست قاضی کشکولی از زندان به آن شعبه منتقل شدند. ابتدا شاکیان یک به یک در جایگاه ایستادند و شکایت خود را مطرح کردند. یکی از آن‌ها گفت: «من ساکن شهرک غرب هستم. همسرم وضع مالی خوبی دارد، اما به دنبال کار خانگی می‌گشتم تا بتوانم فعالیت اجتماعی داشته باشم. با پرویز در اینستاگرام آشنا شدم و قرار شد برای ملاقات کاری به دیدنش بروم، اما او آدرس نداد و قرار شد برایم اسنپ بگیرد. فکر کنم قصد آن‌ها این بود که آدرس خانه‌ام را یاد بگیرند! بین راه پرویز مرا با خوراندن آبمیوه مسموم بیهوش کرد. وقتی به هوش آمدم او و دوستش گفتند حق ندارم از آن‌ها شکایت کنم.» زن جوان در حالی که گریه می‌کرد، گفت: «بعد از این حادثه شوهرم موضوع را فهمید، اما توضیحات من هیچ فایده‌ای نداشت و زندگی‌ام از هم پاشید. برای دو متهم درخواست اشد مجازات دارم.» دومین شاکی نیز بعد از طرح شکایتش که در دادسرا مطرح کرد بود، گفت: «وقتی به اصرار نامزدم به پزشکی قانونی رفتم، کارشناسان، مواد بیهوشی را در خونم تشخیص دادند که حاوی هروئین بود. بر اثر آن مواد مغزم دچار التهاب شده و هنوز بعد از گذشت چند ماه دارو می‌خورم و وضعیت مغز و روانم به هم ریخته‌است. از دو متهم شکایت دارم و برای آن‌ها اشد مجازات می‌خواهم.»
دیگر شاکی نیز به جایگاه رفت و گفت: «بعد از آشنایی با کامران او برایم اسنپ گرفت تا به دیدنش بروم. بین راه او مرا با آبمیوه مسموم کرد و وقتی به هوش آمدم، فهمیدم به من تعرض شده‌است. بعد از ساعتی متهمان مرا سوار ماشین کردند و بین راه به زور رمز کارت عابربانکم را گرفتند و مرا از ماشین پیاده کردند. سه روز گیج بودم و وقتی حالم بهتر شد گوشی موبایلم را بررسی کردم که متوجه شدم اثری از شماره تلفن کامران و پیامک‌های او نیست. برای آن‌ها اشد مجازات می‌خواهم.» بعد از طرح شکایت دیگر شاکیان، دو متهم یک به یک در جایگاه قرار گرفتند در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.