مداح ۱۵ ساله
حمید رمضانپور سال ۶۲ برای اولین بار به مناطق جنگی اعزام شد و همانجا بین رزمندگان دعای توسل و کمیل خواند و مداحی را اجرا کرد. آن روزها نوجوان ۱۵ سالهای بود که مداحیاش مورد استقبال قرار گرفت و بهانهای شد تا او کار را جدیتر دنبال کند. خودش میگوید: اوج کارم به عنوان یک مداح در عملیات والفجر ۸ بود که یک ساعت قبل از آغاز عملیات داخل سنگر برای رزمندهها برنامه داشتم. نوحهای که قبل از عملیات والفجر ۸ برای بچهها خواندم و نوار کاستش را هنوز به یادگار دارم:
آمدند رزمندگان در کنارت یا حسین (ع)
لالهها آوردهاند بر مزارت یا حسین (ع)
حضور مداحان و نوحهخوانیهایشان باعث تقویت روحیه بچهها میشد. این مداح دوران دفاع مقدس در این خصوص میگوید: «روضهخوانی مداحان تأثیر بیبدیلی در بین بچهها داشت. اکثر شهدا از بچههای مجالس روضه و هیئتهای معتبر شهرهای خودشان بودند. اجراهای حاج صادق آهنگران و حاج غلام کویتیپور شور و حال خاصی بین بچهها ایجاد میکرد که قابل کتمان نیست. در آن دوران رزمندگان «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» را به منصه ظهور رساندند. بچهها ارادت زیادی به اهل بیت (ع) داشتند و همین باعث میشد تا پای مداحی و روضهخوانیهای مداحان بنشینند و در بحبوحه عملیات و زمانهای حساس جنگ همین توسلها و مراسم باعث تقویت روحیهشان شود.»
حاج حمید میافزاید: «در ادامه مجاهدتهای دوران دفاع مقدس، حضور مدافعان حرم در جبهه مقاومت اسلامی به خوبی مؤید این موضوع است که این شهدا و رزمندگان درسآموختگان مکتب عاشورا بوده و هستند. بسیاری از این مراسم و هیئتهای روضه و عزای اهل بیت (ع) به راحتی هدایتگرو نشاندهنده راهی شد که سالها بعد مدافعان حرم در آن قدم گذاشتند.»
دستیابی دشوار به اشعار
این مداح دفاعمقدس در ادامه به سختی دستیابی به اشعار پر محتوا در زمان جنگ تحمیلی اشاره میکند و میگوید: «ما در آن دوران امکانات امروزی را نداشتیم. چقدر باید این در و آن درمیزدیم که بتوانیم یک نوحه یا شعری را پیدا و یادداشت یا از روی نوار کاست گوش دهیم و پیاده کنیم. برخی مواقع که شعری در روزنامه یا مجله از شاعری چاپ میشد، آن قطعه را میبریدیم و با خودمان برمیداشتیم و به جبهه میآمدیم. گاهی هم در جلسات روضه و هیئت حضور پیدا میکردیم و همزمان که مداح میخواند، ما سعی میکردیم آن نوحه را بنویسیم و بعدها استفاده کنیم، اما امروزه با شرایطی که در فضای مجازی و اینترنت ایجاد شده کار راحتتر شده است. یادم است با منزل استاد سازگار تماس تلفنی میگرفتم و ایشان در کمال محبت و خوشرویی شعری که سروده و هنوز خودشان نخوانده بودند را به ما میدادند. آن زمان آقای مردانی رحمتالله بودند و ایشان هم شعرهای زیادی میگفتند و ما از آنها استفاده میکردیم.»
شهید محمد دژگانی
فضای گفتگو، جانباز رمضانپور را به یاد خاطرهای از فرماندهاش شهید محمد دژگانی میاندازد و بیان میکند: «ایشان فرمانده من بودند. یکی دو ساعت قبل از شروع عملیات صدایم کرد. در چاله سنگر مانند نشسته بود. رو به من کرد و گفت تا لحظه رهایی، لحظات زیادی باقی نمانده، چند خطی برایمان بخوان. گفتم چی بخوانم، گفت: روضه حضرت علی اصغر (ع). همان لحظه شعری از آقای سازگار در ذهنم بود که شروع به خواندن کردم:
غم مخورای کودک خاموش من
قتلگاهت میشود آغوش من
غم مخورای کودک دردی کشم؟
من خودم تیر از گلویت میکشم
شهید دژگانی خیلی اشک ریخت و سه ساعت بعد به شهادت رسید. جا دارد یادی کنم از رفقای شهیدم؛ شهیدمسعود خسروینژاد، شهیدآرش صبوری، شهید مرتضی حیدری، شهیدمهرداد حبیبی، شهید حسن امیریفر و شهیدحسین دستواره برادر کوچک شهید دستواره و خیلی از شهدای دیگر.»
مداح شهیدمحسن گلستانی
حاج حمید رمضانپور از مداح اول گردانشان شهیدمحسن گلستانی اینطور یاد میکند: «محسن ۲۴ بهمن ۱۳۶۴ به شهادت رسید. در مداحی سبک بسیار جالبی داشت. ایشان یک اذان بسیار منحصر بفردی داشت که با یک شور و حال عجیبی صبحگاه در بین بچهها قرائت میشد. در این سالها صوت اذان صبح ایشان در پادگان دو کوهه و مقر گردان حمزه به گوش بسیاری از رزمندگان و شهدا رسید. محسن دعا میخواند و بچهها همه تکرار میکردند. صبحگاههای دو کوهه ایشان دعای «اللهم اجعل صباحنا صباح الابرار و لا تجعل صباحنا صباح الاشرار» را برای رزمندهها میخواند. شهید گلستانی نوحهای داشت که بسیار تکرارش میکرد و بچهها هم با ایشان زمزمه میکردند:ای سنگرای سنگر به جا میمانم تا نبینم کربلا به جا میمانم
مداحی در محضرحضرت آقا
این جانباز دفاع مقدس از روزهای بعد از جنگ و ادامه کار مداحیاش به شکل حرفهای میگوید: «بعد از جنگ سعی کردم مداحی را به شکل حرفهای ادامه بدهم. محضر اساتیدی، چون آقای سازگار، استاد حاجعلی آقا انسانی و دایی عزیزم حاج محمد آقا صادقی را درک کردم و در جلسات آقای ارضی شرکت داشتم. اولین بار با همان چشم مجروحم در سال ۶۵ در مسجد لاله زار ۳۰ شب ماه مبارک رمضان حضور پیدا میکردم و دو بار در محضر استاد سازگار اجرا داشتم که ایشان بسیار استقبال و مرا تشویق کردند. در این مسیر خانواده و اساتید عزیزم مشوق من بودند و الحمدلله توانستم مسیر خوبی را طی کنم تا جایی که لطف خدا شامل حال من شد، در حسینیه امام خمینی (ره) در محضر حضرت آقا شش بار اجرا داشتم. یک مرتبه هم روضه خصوصی خودشان من را دعوت کردند که اجرای برنامه داشتم و بسیار برایم خاطرهانگیز بود و ایشان چفیهشان را به من هدیه کردند.»
نوآوری در مداحی
باور حمید رمضانپور بر این است که استخوانبندی مداحیهایش از همان دوران دفاع مقدس در سنگرها و در حضور رزمندهها شکل گرفت. او در ادامه میگوید: «هنوز اگر سوز، شور و حالی در صدای من است، فکر میکنم متأثر از همان روزهاست. میان جلسات و مداحیهایم هر بار که یاد شهدا و رفقای عزیزم را زنده میکنم، جلسات شور و حال بهتری پیدا میکند. حضور من در دوران دفاع مقدس و در کنار رزمندگان و شهدا باعث شده است از این طریق نوکری با جدیت و معنویات خاصی برنامه اجرا کنم. همه اینها الحمدلله بهانهای شد که ما از انحرافات و لغزشها مصون بمانیم.»
مداح جانباز حمید رمضانپور در پایان برای آنها که علاقهمند مداحی و نوحه خوانی هستند، توصیههایی دارد و میگوید: «به عنوان یک خادم توصیهای به عزیزانی که میخواهند وارد عرصه مداحی بشوند، دارم. توصیه اول این است که حتماً استاد و همیشه ممارست داشته باشند. من بعد از این همه سال همچنان خودم را شاگرد میدانم و همچنان میآموزم. بعد هم اینکه مقالات مختلف را بخوانند و مطالعه داشته باشند. خبرهای روز را دنبال کنند و اطلاع داشته باشند. محضر اساتید زانو بزنند و با علما معاشرت داشته باشند. در جلسات سخنرانی حضور پیدا کنند. به لطف اهل بیت (ع) من در مداحی نوآوری دارم. همانطور که حضرت آیتالله خامنهای، ابتکار و نوآوری در امر مداحی را خوب و مفید برشمردند و تصریح کردند: «نوآوری نباید به هنجارشکنی و تغییر هویت مداحی منجر شود و اجرای مداح را به سمت اموری که مداحی نیست، بلغزاند، چراکه مداحی، موسیقی پاپ نیست.» مداحان باید به قرائت ادعیه اهتمام ویژه داشته باشند که این گوهرهای گرانبها از اهل بیت (ع) به ما رسیده و باید قدرشان را بدانیم.»