سالهای سال است که باشگاههای فوتبال پیشوند فرهنگی را کنار عنوان ورزشی خود گذاشتهاند. پیشوندی که کوچکترین کاربرد عملی برای فوتبال و باشگاههای آن نداشته و صرفاً به عنوان یک کلمه برای خالی نبودن عریضه در کنار نام باشگاههای فوتبال ایران قرار گرفته است.
فرهنگ در فوتبال ایران، یعنی چیزی شبیه همان مدیر فنی که روزگاری علی پروین گفت؛ یعنی کشک. هر چقدر هم نام باشگاه بزرگتر باشد بیفایده بودن پیشوند فرهنگیاش بیشتر به چشم میآید. اوضاع امروز فوتبال کشور و باشگاههای بزرگ آن مؤید این نکته مهم است، جایی که به فرهنگ کوچکترین بهایی داده نمیشود و حتی آدمهای باشگاهیاش حاضر نیستند در جلسه و نشست فرهنگی آن هم شرکت کنند. اینها واقعیتی است که دیروز حتی داد کامرانیفر، نایبرئیس فدراسیون فوتبال را هم درآورد تا جایی که صراحتاً گفت: «فوتبال در بخش فرهنگی نیاز به رقم خوردن اتفاقات خوب دارد. فدراسیون و سازمان لیگ برنامهریزی کردند در خدمت معاونان فرهنگی باشگاهها باشند تا راهکارهایی ارائه شود. نیاز است در بخش فرهنگی، اتفاقات خوب فرهنگی باشگاهها در استادیومها رسانهای شود تا افرادی که کار و رفتارهای خوبی انجام میدهند و اثر بیشتری در جامعه میگذارند مورد توجه قرار بگیرند.»
حرفهای کامرانیفر کاملاً درست است، اما سؤال اینجاست که وقتی آب از سرچشمه آلوده است، چطور میتوان توقع داشت که اوضاع درست شود. در خود فدراسیون فوتبال چقدر به مسائل فرهنگی اهمیت داده میشود که حالا سئولنشینان از باشگاهها توقع رقم زدن یک اتفاق خوب فرهنگی را دارند. درست در روزهایی که کامرانیفر این توقع را از باشگاههای فوتبال دارد، جلوی چشم همه علاقهمندان به فوتبال، رئیس قبلی فدراسیون در رسانه ملی هرچه دلش خواست به هیئت رئیسه گفت و جالب اینکه یکی از اعضای هیئت رئیسه هم بعد از او به تلویزیون رفت و با اندکی مراعات بیشتر با همان ادبیات پاسخش را داد.
در چنین شرایطی کامرانیفر از فرهنگی بودن فوتبال سخن میگوید، آنهم در جلسهای که برای خیلی از فوتبالیها حتی برگزاریاش اهمیتی نداشت، تا جایی که باز هم کارمرانیفر به زبان بیاید و بگوید: «گله ما همین است؛ اینکه وقتی مراسمی برگزار میشود، انتظار میرود تمام دوستان بیایند. از باشگاههایی که نماینده فرهنگیشان را معرفی نکردهاند، توضیح خواهیم خواست. امیدوارم عزیزان در بخش فرهنگی بیشتر وقت بگذارند و برنامهریزی کنند.»
اوج کار همین است، امیدواری کامرانیفر به اینکه اتفاقی رخ دهد، آنهم از سوی کسانی که حتی حاضر نیستند در جلسه فرهنگی شرکت کنند! راستی چطور میتوان با انجام یک تحول فرهنگی از سوی چنین طرز تفکری امیدوار بود؛ اصولاً دل بستن به چنین رؤیای دوردستی کار عاقلانهای نیست.
به نظر میرسد با توجه به حرفهای کامرانیفر و اتفاقات روزهای اخیر فوتبال و غایبان جلسه فرهنگی دیروز پاسخ کاملاً روشن و معلوم باشد، پاسخی که از سوی فوتبال سالهاست داده شده و دیروز هم عملاً نشان داده شد و آن اینکه کار فرهنگی در فوتبال، یعنی پوچ!