بداخلاقیهای ورزش نه تنها کاهش پیدا نکرده است، بلکه از شکلی به شکل دیگر و از فردی به فرد دیگر منتقل میشود. تا پیش از این اگر فقط در مستطیل سبز و اطرافش از حواشی متعدد پر بود، اما این روزها شاهد گسترش آن به سایر رشتهها و
همچنین بخشهای مدیریتی هستیم. ورزشکار، مربی یا مدیر فرقی ندارد، شرایط بطلبد
هر کدام از آنها میتوانند در قامت یک بیاخلاق
به تمام معنا درس عبرت سایرین باشند.
دعوا سر پول
جدال لفظی دو مدیر ورزشی سروصدای زیادی به پا کرد و صحبتهای ردو بدل شده بین آنها برای خیلیها شوکه کننده بود. داستان از جایی شروع شد که رئیس فدراسیون کشتی نسبت به قطع شدن بودجه این فدراسیون از سوی وزارت ورزش شاکی بود. علیرضا دبیر با همان ادبیات طلبکارانه همیشگی جنگ لفظی را در جلسهای که با پولادگر داشت آغاز کرد و در روز برگزاری مجمع عمومی این جنگ به سمع و نظر همگان رسید. اگرچه نحوه برخورد وزارت با ورزش اول کشور جای دفاع ندارد، ولی به کار بردن کلمات توهینآمیز علیه معاون وزیری که هم سنش از دبیر بیشتر است هم تجربهاش، به هیچوجه قابل دفاع نیست. آش آنقدر شور شده که متأسفانه رئیس جوان فدراسیون و معاون موسفید کرده وزیر در جریان برگزاری مجمع بارها با متلک و توهین یکدیگر را خطاب کردند و از آنجا که آتش دبیر تندتر بود، پولادگر ترجیح داد جلسه را نیمهکاره رها کند و اینگونه غائله خاتمه پیدا کرد. دعوا و درگیری لفظی آن هم سر پول ورژن جدید و منحصربهفردی بود در ورزش ایران که در تاریخ ثبت شد و باید صبر کنیم ببینم چه کسی یا کسانی روی دست دبیر و پولادگر خواهند زد.
کمیسیون پرحاشیه
تشکیل کمیسیون ورزشکاران در کمیتهملی المپیک چالش جدیدی برای ورزش کشور بود که متأسفانه این بار نیز چیزی جز حاشیه عاید ورزش نشد. پس از رایزنیهای فراوان پاییز سال گذشته همه قهرمانان و مدالآورانی که خود را لایق عضویت در این کمیسیون میدانستند، وارد گود انتخابات شدند و بعد از کشوقوسهای فراوان بالاخره ۱۵ نفر از ۵۶ نفر بیشترین رأی را به خود اختصاص دادند. پنج نفر بعدی نیز طبق قانون از سوی رئیس کمیتهملی المپیک تعیین شدند و همین مسئله جرقه اختلافات بزرگتر را زد. اهالی کشتی به ویژه رئیس فدراسیون معتقد بودند صالحیامیری برای ارج نهادن به ورزش اول کشور باید نام حداقل یک کشتیگیر را در بین پنج انتخابش قرار میداد. این اعتراض به جایی رسید که حسن یزدانی و محمدرضا گرایی از حضور در جلسات انصراف دادند. فدراسیون کشتی در بیانیه رسمی خود صراحتاً از مهندسی انتخابات کمیسیون ورزشکاران به IOC شکایت کرد! بعد از زدن این اتهام بزرگ حواشی کمیسیونی که قرار بود زمینه اتحاد، همدلی و همکاری قهرمانان دیروز و امروز را فراهم سازد، تداوم یافت. تا جاییکه در اولین جلسه رسمی آن، هادی ساعی با زهرا نعمتی، هادی ساعی با بهداد سلیمی، احسان حدادی با بهداد سلیمی و سجاد گنجزاده به تندی و با کنایه زیاد حرف زدند، رفتاری که هیچ سنخیتی با منش پهلوانی و قهرمانی ندارد.
توهین به سبک ژنرال
در بین مربیان هم هستند عدهای که جدا از جنجالهای ورزش، سردمدار حاشیهسازی خارج از زمین هم هستند. امیر قلعهنویی به عنوان مربی افتخارات زیادی در کارنامه کاریاش دیده میشود، اما بارها منتقدانش را با اظهارات زشت و توهینآمیز خطاب کرده است. انتشار خبری مبنی بر درگیری یکی از دوستان قلعهنویی با فتحاللهزاده باعث شد تا این مربی فوتبال خبرنگار منتشرکننده خبر را با الفاظ رکیک مورد خطاب قرار دهد: «وقتی کسی قلم دستش میگیرد و بد قلم میزند باید روی نطفه و لقمهاش شک کرد.» عدم برخورد جدی با قلعهنویی موجب شده تا او ابایی از به کار بردن سخنان توهینآمیز نداشته باشد. سرمربی گلگهر سال گذشته بعد از شکست تیمش در نیمهنهایی جامحذفی مقابل استقلال، در نشست خبری بعد بازی باز هم جمله زشت دیگری را به زبان آورد: «میتوانستیم وقتی یک بر صفر جلو بودیم خیلی کارها انجام بدهیم، اما هم لقمه و هم نطفه ما سالم است و مثل خیلیها نیستیم که این نانها را خورده باشیم.» بهرغم واضح بودن ماجرا، هنوز هم کسی با مربی گرانقیمت گلگهر برخوردی نکرده و در مورد اظهارات اهانتآمیزش جوابگو نبوده است!
نگران آینده
ورزش ما پر است از درگیری و جدلهای رودرو یا رسانهای. بسیاری از مدیران فوتبالی و غیرفوتبالی برای بازکردن گره کارشان یا فریب افکار عمومی، با لفاظی و منحرف کردن اذهان از طریق رسانههای مکتوب و تصویری وارد عمل میشوند و اتهاماتی را مطرح میکنند که راست و دروغش هیچوقت مشخص نمیشود. آقایان مدیر فقط از این طریق برای خود زمان میخرند و با تحت فشار قراردادن طرف مقابل به هدفشان میرسند. وگرنه این سطح از سوءمدیریت، بیکفایتی و هرجومرج با چند مصاحبه و اظهار نظر قابل جبران نیستند. تا زمانی که اهمیتی به ریشهکن کردن حاشیه از کل ورزش کشور داده نشود و متخلفین سزای بیحرمتی و توهین را نبینند، اوضاع نه تنها بهتر نخواهد شد بلکه باید منتظر موارد جدیدتر و البته شدیدتر بیاخلاقیها نیز باشیم.