یک شاعر پیشکسوت شعر بیوزن را سراب میداند و میگوید: راهی که احمد شاملو پیشنهاد کرد باعث شد شاعران به سراب بسیار دردناکی هدایت شوند، همه فکر میکنند با چند کلمه زیر هم نوشتن شعر میسرایند.
علیرضا طبایی، شاعر و ترانهسرا در سالگرد تولدش درباره وضعیت کتابها به ویژه کتابهای شعر با اشاره به شمارگان پایین کتابها به ایسنا گفت: زمانی تیراژ کتابها به هزار و ۲ هزار رسیده بود، میگفتم این خیلی اسفناک و تلخ است، اگر امروز را تصور میکردم، روزی که تیراژ کتاب به ۱۰۰، ۲۰۰ رسیده، شاید چنین چیزی نمیگفتم. نمیدانم چه میشود کرد و این خیلی فاجعهآمیز است.
او درباره اینکه تعداد عناوین شعری که منتشر میشود در ظاهر بسیار زیاد است و این موضوع از چه چیزی نشئت میگیرد، گفت: در روزگار ما متأسفانه تعداد کتابها و کسانی که مدعی شاعری هستند، زیاده شد و هم تعداد مجموعههایی که به نام «مجموعه شعر» منتشر میشوند که من آنها را مجموعه شعر نمیدانم. تعداد شاعران واقعی روزگار ما بسیار کم شده است، دلیل اولش همان عامل شعردوستی است، شعر همواره برای ایرانیان عزیز است، شاعران احترام داشتند و دارند و همیشه یک نوع تشخص برای شاعر وجود دارد، بنابراین همه دلشان میخواهد شعر بگویند، در گذشته معیارها و ضوابطی بود، کسانی بودند که سره را از ناسره تشخیص میدادند، کارهای خوب را چاپ کرده و کارهای ضعیف را کنار میگذاشتند، نقایض شعر را میگفتند و ایرادها را برطرف میکردند و این باعث میشد شعر خوب نضج بگیرد و شعر خوب پرورده شود، اما حالا با فضای مجازی و رسانههایی که در این روزگار خیلی راحت در اختیار مردم هستند، از بچههای مدرسهای تا پیرمردها و پیرزنهای کمسواد و باسواد که سودای شاعری دارند، به خود اجازه میدهند کارهای خود را منتشر کنند، بدون اینکه هیچ نظارتی بر کارشان باشد و کسی آنها را راهنمایی کند.
این شاعر ادامه داد: متأسفانه راهی که مرحوم احمد شاملو پیشنهاد کرد، باعث شد برخی به سراب بسیار دردناکی هدایت شوند، همه فکر میکنند با چند کلمه زیر هم نوشتن شعر میسرایند. شعر سپید و شعر آزاد و دیگر مکتبهای خودساخته که به وجود آمدند، همه ویرانگری را در ادبیات آغار کردند و شعر را به سرنوشت تلخ امروز کشاندند. تصور نمیکنم هیچ کدام از اینها که زیر عنوان شعر درمیآیند بمانند، مگر شعرهایی که از غربال زمانه بگذرند و به دست نقاد زمانه بررسی شوند و در کوتاهمدت یا درازمدت حقانیت خود را ثابت کنند و مهر ماندگاری به خود بزنند، اما بقیه مانند رودخانهای که پر از خار و خس است، رد میشوند و خواهند رفت.