کد خبر: 1070730
تاریخ انتشار: ۰۸ آذر ۱۴۰۰ - ۲۱:۰۰
شهید علی چیت‌سازیان در آیینه کلام همرزمان
آرمان شریف

شهید علی چیت‌سازیان به عنوان فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر انصارالحسین (ع) در دوران دفاع مقدس، مجاهدت‌های زیادی از خود نشان داد و حضورش موجب دلگرمی دیگر نیرو‌ها بود. مردم شهر همدان ارادت خاص و ویژه‌ای به فرمانده بزرگ شهرشان دارند و به وجودش افتخار می‌کنند. شهید چیت‌سازیان در روز چهارم آذر ۱۳۶۶ حین انجام یک مأموریت گشت شناسایی به شهادت رسید و داغ بزرگی را بر دل مردم ایران گذاشت. همرزمان شهید به مرور خاطراتی از این فرمانده بزرگ می‌پردازند که در ادامه می‌خوانید.

رزمنده رضا میرزایی
علی روحیه بسیار بالایی داشت و اصلاً ترس برایش هیچ معنایی نداشت. البته مطالبی درباره ایشان گفته می‌شود که خانواده شهید را ناراحت می‌کند. مثلاً می‌گویند می‌رفت در عمق خاک عراقی‌ها و سر و گوش می‌برید، در‌حالی‌که اصلاً اینطور نبود. این آدم آنقدر رئوف و مهربان بود که خودش وقتی عطش امانش را بریده بود، آب را به اسیر عراقی داد. وقتی با دشمن درگیر می‌شد با همه توان مردانه می‌جنگید و وقتی دشمن اسیر می‌شد، بیشتر از نیرو‌های خودش به آن اسیر محبت می‌کرد.
خاطرم است وقتی در شلمچه تعدادی از اسرا را گرفته و تخلیه نکرده بودیم به اسرا خیره شده بود و با ناراحتی نگاهشان می‌کرد. وقتی می‌گفتیم چرا ناراحتی، می‌گفت چرا این‌ها باید چنین وضعیتی پیدا کنند و‌ای کاش می‌فهمیدند و ما هر دو قوا با هم می‌شدیم و سراغ دشمن اصلی یعنی اسرائیل می‌رفتیم. ضمن اینکه محکم مقابل دشمن می‌ایستاد، وقتی دشمن تسلیم می‌شد، او دلش برایشان می‌سوخت. فرد متفکری هم بود. قبل از اینکه فیزیکی کار کند با فکرش کار می‌کرد. با فکر نقاط کور را طراحی و گره‌ها را باز می‌کرد. به طراحان عملیات هم کمک می‌کرد.
رهبر‌انقلاب از قول شهید چیت‌سازیان این جمله ماندگار را فرموده که «کسی می‌تواند از سیم‌های خاردار دشمن عبور کند که در سیم‌های خاردار نفس خود گیر نکرده باشد.» سال ۶۰ که اوج درگیری منافقین بود و در همدان بحران ایجاد کرده بودند و ترور داشتند، علی چیت‌سازیان با آن سن کم یکسره به خیابان می‌آمد و گروهی را با خودش می‌آورد و با منافقین درگیر می‌شد. اگر در همدان خیلی از منافقین سرکوب شدند، به خاطر وحشتی بود که از علی چیت‌سازیان داشتند. علی چیت‌سازیان در دو جبهه کار می‌کرد؛ یکی در دفاع‌مقدس و در جبهه‌هایی که دشمن به ما تحمیل کرده بود و دیگری هم در داخل و با منافقین درگیر بود.
رزمنده اکبر امیرپور
یک روز یکی از نیرو‌ها از من پرسید علی چیت‌سازیان چطور چیت‌سازیان شده است؟ گفتم از علی‌آقا در جنگ شجاع‌تر، مدیرتر و خط‌شکن‌تر زیاد دیدم، ولی دو ویژگی اخلاقی شهید چیت‌سازیان، ایشان را ماندگار کرده است. اولین خصیصه‌اش این بود که همیشه به خدا توکل می‌کرد. اگر به شناسایی می‌رفتیم و به مین و مانع می‌خوردیم و برمی‌گشتیم و به ایشان می‌گفتیم نشد، علی آقا می‌گفت نشد یعنی چه؟ اگر به خدا توکل کنید تمام گره‌ها از پیش پایتان برداشته می‌شود. اولین ویژگی‌اش توکل بر خدا بود و بعدی توسل بر اهل‌بیت (ع). برادر و دوستانش شهید شده بودند و شرایط خیلی سختی داشتند. کار جنگ کار آسانی نیست. در کار شناسایی هر شب با مرگ سر و کار داشتیم. باید روحیه نیرو‌ها حماسی باقی بماند تا به خوبی کار را انجام دهیم. هر زمان روحیه‌ها خراب می‌شد می‌گفت ذکر توسل بخوانید.
رزمنده مصطفی عبدالعلی‌زاده
رزمندگان عاشق دیدن شهید چیت‌سازیان بودند. خیلی از روی چهره ایشان را نمی‌شناختند، ولی نامش را زیاد شنیده بودند. علی‌آقا وارد هر محوری می‌شد وقتی بچه‌ها متوجه حضورش می‌شدند روحیه مضاعفی می‌گرفتند. یک لحظه بیسیم‌چی ایشان، علی‌آقا را شناخت و از پایین شیار فریاد زد آقای چیت‌ساز، آقای چیت‌ساز. چون صدای آب زیاد بود چند بار نام شهید چیت‌سازیان را فریاد زد. همه رزمندگانی که اسم ایشان را شنیده و مشتاق دیدنشان بودند خیال کردند این آدم از جای خاصی بیرون خواهد آمد. ناگهان شهید چیت‌سازیان از زیرپای رزمندگان بلند شد. نمی‌دانید چه محشری به پا شد. نیرو‌ها همه گریه می‌کردند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار