شهید حسن اقارب یکی از شهدای شهیر ارتش در دفاع مقدس است که رهبر انقلاب وی را به خوبی میشناختند و توصیفات جالبی نیز از این شهید گرانقدر داشتند؛ «افسر ارتشی بسیار متعهد» صفتی است که رهبری، اقاربپرست را با این عنوان خطاب کردهاند. اقاربپرست کسی بود که حضور در جبهه و نبرد در خط مقدم را بر سمتهای مدیریتی، چون پذیرش وزارت دفاع ترجیح داد و عاقبت در ۲۵ مهرماه ۱۳۶۳ در حالی به شهادت رسید که جانشین لشکر ۹۲ زرهی اهواز بود. برگهایی از زندگی این امیر شهید را در سی و هفتمین سالروز شهادتش پیش رو دارید.
همدوره کلاهدوز
امیرحسن اقاربپرست متولد اول اردیبهشت ماه ۱۳۲۵ در اصفهان بود. وی که در خانوادهای مذهبی رشد کرده بود، از همان دوران دبیرستان در جلسات مذهبی شرکت میکرد و زمینههای فعالیت انقلابی در همین جلسات در وجود وی شعلهور شد. اقاربپرست پس از پایان دوره دبیرستان به دانشکده افسری رفت و در آنجا با اشخاصی، چون شهید یوسف کلاهدوز همدوره بود. کلاهدوز شبکهای از افسران انقلابی را هدایت میکرد و به این ترتیب، اقاربپرست نیز با اندیشههای حضرت امام و نهضت اسلامی ایشان بیش از پیش آشنا شد. چنانکه در هنگام تشریففرمایی امام در ۱۲ بهمن ماه ۱۳۵۷، شهید اقاربپرست در ستاد استقبال از امام نقش پررنگی ایفا کرد.
نابغه نظامی
حسن اقاربپرست همواره در دوران آموزشی جزو نیروهای نخبه به شمار میرفت. این موضوع باعث شده بود از او به عنوان یکی از نوابغ ارتش یاد شود. این نابغه نظامی که با سلاح ایمان تواناییهای خود را افزایش داده بود، بلافاصله پس از شروع دفاع مقدس در جبههها حاضر شد و در نبرد خرمشهر حماسههای بسیاری خلق کرد. در خاطرات مقام معظم رهبری آمده است: «خرمشهر در واقع هیچ نیروی مسلّحی نداشت؛ نه که ۱۲۰ هزار نداشت بلکه ۱۰ هزار، ۵ هزار هم نداشت. چند تانک تعمیری از کار افتاده را شهید اقاربپرست - که افسر ارتشی بسیار متعهّدی بود - از خسروآباد به خرمشهر آورده بود، تعمیر کرد...» در خرمشهر اقاربپرست از ناحیه گردن مجروح شد، اما پس از بهبودی نسبی خیلی زود به جبهه برگشت و در محور آبادان، گردان المهدی را با همکاری بسیجیان سازماندهی کرد.
جانشین لشکر ۹۲
در زندگی جهادی شهید اقاربپرست نکات عجیبی به چشم میخورد. از آنجایی که وی یک افسر انقلابی، جوان و باهوش بود، بسیاری از فرماندهان و حتی سیاستمداران او را میشناختند و از تواناییهایش آگاهی داشتند. این مسئله باعث شده بود در دورههای مختلف، فرماندهی ستاد مشترک ارتش و همچنین سمت وزارت دفاع به اقاربپرست پیشنهاد بشود. اما او به خاطر حساسیتی که روی مسئله جنگ داشت، به خواست خودش به نیروی زمینی ارتش رفت و جانشینی لشکر ۹۲ زرهی اهواز را برعهده گرفت. اقاربپرست همیشه میگفت: «نور الهی در آنجا [جبهه]متجلی است، آنجا جایگاه تزکیه نفس است.»
شهادت در مجنون
صبح روز بیست و پنجم مهرماه ۱۳۶۳ تیمسار اقاربپرست هنگامی که به همراه عدهای از فرماندهان از جزایر مجنون بازدید میکرد، مورد اصابت یکی از گلولههای خمپاره دشمن قرار گرفت و به همراه سرهنگ عملیاتی و سروان صدیقی به فیض شهادت نائل آمد. وی در بخشی از وصیتنامهاش نوشته بود: «سفارشم چنگ زدن به دامان اهلبیت (ع) و پیروی از نائب اوست که انشاءالله خداوند به همه شما ملت عزیز کمک خواهد کرد تا نام اسلام عزیز اعتلا یابد و به زودی امر فرج مهدی (عج) عزیز را اصلاح نماید... خدمت به مسلمین بالاخص رهبر عزیز فراموش نشود. به فرزندان، تلاش در حفظ اسلامیت خودشان و حفظ دستاوردهای انقلاب را سفارش میکنم. نوکری آستان اهلبیت (ع) فراموش نشود.»