کد خبر: 1064287
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۴۰۰ - ۲۱:۰۰
رئیس کمیسیون ویژه جهش تولید:
در پیشامد مشکلات اقتصادی در دولت روحانی، سه عامل مؤثر بود: خودشیفتگی در حکمرانی، خطای راهبردی در دیپلماسی و سومین مورد هم بحث ناکارآمدی مدیران اجرایی بود که بخشی از آن ناکارآمدی به تعارض منافع برمی‌گشت. به ویژه در دولت یازدهم بخش قابل توجهی از دولتمردان، خودشان از تُجار بزرگ بودند.

در پیشامد مشکلات اقتصادی در دولت روحانی، سه عامل مؤثر بود: خودشیفتگی در حکمرانی، خطای راهبردی در دیپلماسی و سومین مورد هم بحث ناکارآمدی مدیران اجرایی بود که بخشی از آن ناکارآمدی به تعارض منافع برمی‌گشت. به ویژه در دولت یازدهم بخش قابل توجهی از دولتمردان، خودشان از تُجار بزرگ بودند.
سیدشمس‌الدین حسینی که پیش از این و در دولت محمود احمدی‌نژاد وزیر اقتصاد بود و اکنون در مجلس شورای اسلامی، رئیس کمیسیون ویژه جهش تولید است، به نقد و ارزیابی عملکرد دولت سابق در اداره کشور به ویژه در حوزه اقتصاد پرداخت و «خودشیفتگی در حکمرانی، خطای راهبردی در دیپلماسی و ناکارآمدی مدیران اجرایی به دلیل تعارض منافع» را از علل بروز مشکلات گسترده در سال‌های اخیر توصیف کرد.
بخش‌هایی از پرسش و پاسخ او با خبرگزاری فارس را باهم بخوانیم.
اشاره کردید که اشتباه دولت روحانی هم در سیاستگذاری‌های اقتصادی و هم در دیپلماسی، باعث بروز مشکلات معیشتی و اقتصادی شد. حالا سؤال این است که ریشه این دو اشتباه چیست؟
من به شخصه معتقد هستم دولت‌های یازدهم و دوازدهم مخصوصاً دولت یازدهم، با یک نوع خودشیفتگی حکمرانی را به دست گرفتند و آغاز کردند و به پایان بردند! مثلاً برجام را در نظر بگیرید؛ عملاً گفتگو‌ها را از سال ۱۳۹۲ آغاز کردند و قبل از این هم که دولت شکل بگیرد، خبر‌ها حکایت از این داشت که یکسری بگومگو‌هایی داشته‌اند. من از همان روز اول که اولین گفتگو‌ها در سوئیس انجام شد، وقتی چارچوب اولیه رسمی و غیررسمی به دست ما رسید و منتشر شد، اگرچه غرق در شادی بودند، به برخی از دوستان دولت یازدهم گفتم که به نظرم مسئله را یا متوجه نیستید یا زور شما در گفتگو‌ها نرسیده است. گفتند چطور؟! گفتم مشکل ما در بحث ارز، انسداد در تبادلات ارزی است، نه جیره ارزی! شما عوض اینکه انسداد تبادلات ارزی را برطرف کنید، رفته‌اید سهمیه و جیره گرفته‌اید! در حالی که آن چیزی که سبب مشکل شده بود، انسداد در مبادلات ارزی بود که هنوز هم وجود دارد.
یعنی همان اتصال به سوئیفت و موارد مشابه، بله؟!
بله، مسئله سوئیفت، یوترن و امثال این‌ها بوده است، مثلاً یوترن هیچ‌گاه حل نشد. نکته دیگری که اتفاق افتاد، این بود که تیم اقتصادی در مذاکرات جایگاهی نداشت، یکی از دلایلش هم این بود که تیم اقتصادی عوض شده بود و اطلاع چندانی نداشت، ولی دچار خودشیفتگی بود! یعنی اصلاً قائل به این نبودند که از تجربه دیگران استفاده کنند و جالب این بود که قبل از اینکه انسداد‌ها را برطرف کنند، آن راه‌هایی را هم که ایجاد شده بود و این مبادلات انجام می‌شد، بستند! یعنی قبل از اینکه برجام اجرا شود، به فرض بانک مرکزی در یک جلسه‌ای مدیران عامل بانک‌ها را فرامی‌خواند و می‌گوید از این به بعد این نوع فعالیت‌ها ممنوع است. این‌ها نشانه‌ای از خودشیفتگی است که مانع از این شد که هم از تجربه موجود استفاده شود و هم دقت لازم در سیاستگذاری صورت گیرد، لذا ملاحظه کردید، آنچه قرار بود بشود که بالمره همه تحریم‌ها لغو شود، بعد از مدتی آقای سیف، رئیس کل بانک مرکزی گفت «تقریباً هیچ»! البته جالب است بدانید در همان ایام و قبل از ۲۳ تیر ۹۴ که توافق نهایی برجام امضا شود، یک دوستی که از مدیران بانک مرکزی بود و به رئیس کل بانک مرکزی هم دسترسی داشت، آمد با من صحبت کرد، من آن زمان در مرکز تحقیقات راهبردی دفاعی بودم، گزارشی را که تهیه کرده بودیم، به ایشان دادم و گفتم این هدیه من به رئیس کل بانک مرکزی است. گفتم به آقای رئیس کل سلام برسانید و بگویید اگر همه نسبت به برجام خوشبین هستند، شرط عقل ایجاب می‌کند که شما واقع‌بین و بلکه بدبین باشید. به عبارتی، آنچه را که به دست آمده استفاده کنید، اما خوشبین نباشید کمااینکه مرکز مبادله ارزی را که ما راه‌اندازی کرده بودیم و این مرکز در اقتصاد اثر گذاشته بود، آن را تعطیل کردند... به نظر می‌رسید بانک مرکزی خیلی در مذاکرات نقشی نداشت. اینکه در یک مذاکره دستگاه اجرایی کشور را کمرنگ کنید و یک مشاور از بیرون بیاورید، نتیجه‌اش همین می‌شود.
به نظر شما، این نتیجه همان اشتباهات محاسباتی و مذاکراتی است؟
بله، ما همه آن چیزی را که قرار بود انجام بدهیم، به رغم اینکه در آن خطوط قرمزی که رهبری مشخص کرده بودند، باید گام به گام انجام می‌دادیم، انجام نشد. یک زمانی غربی‌ها به ما فشار آوردند و ما تأسیسات هسته‌ای را پلمب کردیم. به راحتی می‌شد پلمب را باز کرد ولی این بار فشار آوردند و ما بتُن کردیم! بتُن را نمی‌توان باز کرد. ترامپ آدم غیرمتعادل و آدمکشی بود، ولی الان نگاه کنیم و ببینیم اگر بایدن بعد از اوباما می‌آمد دست پُرتری داشت یا بعد از ترامپ؟ من معتقدم بایدن بعد از ترامپ دست پُرتری دارد.
چرا؟!
چون او تمام تعهداتی را که در برجام بود، لغو کرد؛ کاری که شاید بایدن به عنوان یک دموکرات نمی‌کرد، ولی او به عنوان یک جمهوریخواه منتقد به سیستم امریکا به ویژه دموکرات‌ها انجام داد و تمام آن تعهدات را زیرپا گذاشت. وقتی تعهدات را زیرپا گذاشت، حالا ما خیلی که تلاش کنیم به برجامی می‌رسیم که قبل از آمدن ترامپ هم برای ما خاصیت چندانی نداشت و به قول آقای سیف، «تقریباً هیچ» بود! حالا در نظر بگیرید که ما الان چه چیزی در دست داریم؟ حداکثر اتفاقی که افتاد و مهم هم بود، قانون اقدام راهبردی بود که مجلس تصویب و قدری خاکریز برای دولت ایجاد کرد، ولی واقعیت امر این است که ترامپ دست امریکا و بایدن را پُر کرد و رفت. از روزی که ترامپ بر سرکار آمد، همه این‌ها را پیگیری کرد، یعنی می‌خواهم بگویم مستقل از آمد و شد‌هایی که جمهوریخواه می‌آید یا دموکرات می‌آید، ظاهراً آن‌ها یکسری سیاست کلی دارند که نانوشته است ولی دارند آن سیاست کلی را دنبال می‌کنند، ولی ما برخلاف اینکه سیاست کلی نوشته شده داریم، آن را دنبال نمی‌کنیم، این هم موضوع دیگری است، پس یکی خودشیفتگی در حکمرانی و دیگری خطای راهبردی در دیپلماسی است و سومین مورد هم بحث ناکارآمدی مدیران اجرایی بود که بخشی از آن ناکارآمدی به تعارض منافع برمی‌گشت. به ویژه در دولت یازدهم بخش قابل توجهی از دولتمردان، خودشان از تُجار بزرگ بودند.
در سطح وزرا هم اینطور بود؟!
بله، در سطح وزرا! آیا غیر از این بود که وزیری داشتیم که بخش قابل توجهی از سهام پتروشیمی متعلق به او بود و در سیاستگذاری صنعت نقش ایفا می‌کرد؟! تعارض منافع یعنی این! آدام اسمیت که خیلی از اقتصاددان‌های ایرانی خواسته یا ناخواسته، شناخته یا نشناخته تن او را در قبر می‌لرزانند، می‌گوید: اجتماع تُجاری که حکومت می‌کنند یا حکمرانانی که تجارت می‌کنند، محال است و جمع نقیضین است. تاجری که حکومت می‌کند یا حاکمی که تجارت می‌کند! این‌ها جمع نقیضین هستند، اما این‌ها وجود دارد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار