جوان آنلاین: هر سال با پایان تابستان، کوچهها و خیابانها دوباره میزبان دانشآموزانی میشوند که با کولههای تازه و لباسهای فرم یکشکل راهی مدرسهاند. صحنهای که در نگاه اول پر از رنگ و شور بهنظر میرسد، در پس خود طیف وسیعی از احساسات پنهان دارد؛ از دلدردهای عصبی صبحگاهی گرفته تا بیخوابیهای شب قبل و حتی اشکهایی که پشت در کلاسها فرو میریزند. برای بسیاری از دانشآموزان و حتی دانشجویان، آغاز سال تحصیلی نه فصل شاد یادگیری، که نقطه شروع اضطراب و نگرانی است. «جوان» در گزارشی به بررسی دلایل این اتفاق و راهکارهایی که موجب میشود دانشآموزان و دانشجویان به جای اضطراب از آغاز سال تحصیلی، آن را پیامآور امید و انگیزه بدانند پرداخته است.
روانشناسی آغاز سال تحصیلی
تعطیلات تابستانی ریتم زندگی کودکان و نوجوانان را دگرگون میکند که از جمله آنها بیدار ماندن تا نیمهشب، خوابهای طولانی روزانه و برنامههای آزادانه است. در این میان بازگشت ناگهانی به نظم مدرسه، بیدارشدن ساعت ۶ صبح و نشستن چندساعته در کلاس نوعی «شوک زیستی» است. روانشناسان میگویند این تغییر ناگهانی، تمرکز و خلقوخو افراد را بهشدت تحتتأثیر قرار میدهد.
از سوی دیگر برای کودکان دبستانی، جدا شدن از والدین همچنان چالشبرانگیز است. برخی از آنها با دلدرد، گریه یا بهانهگیری واکنش نشان میدهند. در مقاطع بالاتر، مسئله بیشتر جنبه اجتماعی پیدا میکند، سؤالاتی مانند اینکه دوستانم در مورد من چه فکری میکنند!، آیا ظاهر و لباس من پذیرفته میشود! معلم سختگیر خواهد بود یا مهربان! پرسشهای است که زمینهساز اضطرابهای اجتماعی در میان نوجوانان و جوانان است.
بسیاری از والدین روزهای اول مدرسه را با جملاتی مثل امسال باید معدلت ۲۰ باشد یا کنکور نزدیک است، آغاز میکنند. چنین انتظاراتی موجب میشود ذهن نوجوان به جای تجربه سالی تازه، درگیر ترس از شکست شود. تحقیقات نشان میدهد فشار برای عملکرد بهتر یکی از عوامل اصلی دلزدگی از مدرسه است.
از سوی دیگر در مورد نوجوانان دوران بلوغ همراه با تغییرات هورمونی، نوسانات خلقی و حساسیتهای عاطفی است. بازگشت به فضایی رقابتی مانند مدرسه، این تغییرات را تشدید میکند. بسیاری از نوجوانان با خاطرات تلخ سال گذشته مانند نمرههای پایین یا روابط پرتنش پای به سال جدید میگذارند.
با وجود همه اینها، در حالی که برخی از کودکان ذاتاً برونگرا و ماجراجو هستند و مدرسه را فرصتی برای تعامل میدانند، برای درونگراها، هر روز مدرسه میتواند میدان اضطراب باشد. نادیدهگرفتن این تفاوتها در سیاستهای آموزشی، حس منفی را تشدید میکند.
جامعهشناسی اول مهر
مدرسه در ایران بیش از آنکه فضایی برای تجربه و یادگیری خلاق باشد، محل سنجش و آزمون است. در گذشته نهچندان دور از همان سالهای ابتدایی، دانشآموزان میآموختند که «نمره» معیار ارزشمندی آنهاست و این نگاه آزمونمحور، استرس را به بخشی جداییناپذیر از آغاز سال تحصیلی بدل کردهبود، روندی که البته در سالهای اخیر به شکل جدی تعدیل شدهاست.
با وجود این تغییرات، اما فرهنگ نمرهگرایی هنوز در خانوادهها وجود دارد و بسیاری از خانوادهها آموزش را مساوی با آینده اقتصادی و اجتماعی میدانند. در بسیاری از خانهها، مهر آغاز فصل مطالبهگری است، سؤالاتی مانند اینکه چند تا ۲۰ گرفتی! یا مبادا امسال مثل پارسال باشد! نوعی فشار فرهنگی است که اضطراب را مخصوصاً در کودکان چند برابر میکند.
یکی دیگر از مشکلات مدارس از دسترفتن نشاط در مدارس است. کلاسهای خشک، تکالیف انبوه و نبود فعالیتهای هنری و ورزشی، مدارس را به فضایی ملالآور تبدیل کردهاست. دانشآموزان کمتر فرصتی برای تجربه لذت از یادگیری دارند. وقتی مدرسه فقط محل تکلیف باشد، طبیعی است که مهر حس خوشایندی ایجاد نکند. همچنین نابرابری اجتماعی و اقتصادی نیز در فضای مدرسه خود را نشان میدهد. برای خانوادهها، مهر با خرید کیف، کفش، لباس فرم و کتاب آغاز میشود که هزینههای خود را دارد و این هزینهها فشار اقتصادی قابلتوجهی را برای برخی از خانوادهها ایجاد میکند. کودکانی که توان خرید لوازم دلخواه را ندارند، از همان روز اول با حس محرومیت وارد کلاس میشوند. این نابرابری، احساس بیعدالتی و دلزدگی از مدرسه را تقویت میکند.
در این میان هرچند هر سال رسانهها مهر را با تصاویر شور و شوق نمایش میدهند، اما کمتر از اضطرابها و نگرانیهای پنهان میگویند و این دوگانگی میتواند موجب شود تا والدین و معلمان از واقعیتهای روانی دانشآموزان دور شوند.
تجربه جهانی
بسیاری از کشورها برخی از روندهای ساختاری را در نظام آموزشی خود نهادینه کردهاند که موجب علاقه دانشآموزان برای حضور در مدارس میشود. از جمله این کشورها فنلاند است که جزو کشورهای پیشرو در نهادینه کردن مدرسه برای زندگی است. در این کشور مدارس از ساعت ۹ صبح آغاز میشوند، تکالیف محدود است و ارزیابی بیشتر فرآیندی است تا آزمونمحور. نتیجه اینکه دانشآموزان بازگشت به مدرسه را نه با ناراحتی، بلکه با کنجکاوی تجربه میکنند.
سال تحصیلی در ژاپن با مراسمی رسمی و شاد شروع میشود. خانوادهها همراه فرزندان در جشن شرکت میکنند و هر دانشآموز با هدیهای وارد مدرسه میشود. این سنت، مدرسه را به خاطرهای مثبت پیوند میزند. بازگشت به مدرسه در امریکا، اما با کمپینهای تبلیغاتی، خرید لوازم نو و عکسهای یادگاری همراه است، اما پژوهشها نشان میدهد نوجوانان امریکایی نیز مدرسه را بهویژه بهدلیل رقابتهای ورزشی و فشار نمره خستهکننده و استرسزا میدانند.
از سوی دیگر، اما نظام آموزشی کره جنوبی به فشار طاقتفرسا و سختگیری مشهور است. ساعات طولانی مدرسه و کلاسهای خصوصی، موجبشده دانشآموزان این کشور از همان آغاز سال تحصیلی احساس خستگی کنند و به همین دلیل آمار افسردگی نوجوانان در کره بالاست، اما مدارس فرانسه روش دیگری را پیگیری میکنند، در این کشور، هفته اول بیشتر به آشنایی، بازی و فعالیتهای گروهی اختصاص دارد. معلمان تلاش میکنند دانشآموزان جدید را در محیطی دوستانه جای دهند. این رویکرد باعث میشود مهر با آرامش همراه باشد.
راهکارهایی برای نظام آموزشی کشور
بسیاری از کارشناسان با تأکید براینکه مدارس ما نیاز به برنامههای حمایتی دارند، خاطرنشان میکنند که وقتی کودک با اضطراب وارد مدرسه میشود، اگر مشاور و معلم آگاه نباشند، این اضطراب به تجربهای منفی تبدیل میشود. از سوی دیگر به گفته جامعهشناسان آغاز سال تحصیلی فقط موضوع فردی نیست، بلکه ما با یک پدیده اجتماعی مواجهیم که بازتاب ساختار آموزشی و فرهنگی است. به گفته آنها اگر مدرسه را به محیطی شاد و یادگیرنده تبدیل کنیم، اول مهر هم به تجربهای مثبت بدل خواهد شد.
از جمله راهکارهای تربیتی که برای والدین در خصوص مواجه با آغاز سال تحصیلی وجود دارد، این است که مثلاً از دو هفته قبل، ساعت خواب فرزندان را تنظیم کنند، درباره نگرانیهایشان صبورانه با فرزندشان گفتوگو داشته باشند، تلاش کنند خرید لوازم مدرسه تبدیل به تجربهای خانوادگی و هیجانانگیز شود و همچنین فرزندان را با جملات مثبت، نه با یادآوری شکستهای گذشته تشویق کنند.
در این میان، لازم است مدارس نیز برخی از اقدامات را انجام دهند از جمله اینکه مثلاً هفته اول را به فعالیتهای شاد، بازیهای گروهی و جشن اختصاص دهند، همچنین حضور مشاوران فعال و گروههای همیار الزامی باشد و از سوی دیگر کلاسها متنوعتر شوند و تلاش شود هنر و ورزش بهاندازه ریاضی و علوم اهمیت یابند و شاید مهمتر از همه اینکه معلمان آموزش ببینند که چگونه اضطراب دانشآموزان را مدیریت کنند.
از سوی دیگر سیاستگذاران میتوانند با اصلاح ساختار آزمونمحور و کاهش فشار کنکور، افزایش امکانات ورزشی و هنری مدارس، حمایت اقتصادی از خانوادههای کمبرخوردار در ابتدای سال و سرمایهگذاری بر آموزش معلمان برای مهارتهای ارتباطی و روانشناختی در این امر به خانوادهها و مدارس کمک کنند.
در مجموع اینکه اول مهر میتواند بهجای اضطراب، آغاز امید باشد، اما این تغییر تنها با همکاری والدین، مدارس و سیاستگذاران ممکن است. تجربه کشورهایی، چون فنلاند و ژاپن نشان میدهد که بازگشت به مدرسه میتواند جشن یادگیری باشد. در ایران نیز با بازنگری در ساختار آموزش، توجه به نیازهای روانی کودکان و کاهش فشارهای بیهوده میتوان این روز را به خاطرهای شیرین بدل کرد.