فرهنگ ضمانت در جامعه ما سابقه طولانی دارد، اما اعتمادهای نابجا به دوستان، همکاران و نزدیکترین افراد نیازمند یک آسیب شناسی جدی است. نبود مادر در خانه میتواند مشکلات زیادی به دنبال داشته باشد، به خصوص مادرانی که سرپرست خانواده بوده و خرج خانه و زندگی را میدهند. مشکلاتی که زندان برای زن سرپرست خانواده به بار میآورد نه فقط سلامت اخلاقی در آن خانواده، بلکه سلامت اجتماعی یک محله را هم تهدید میکند.
خوشبختانه دستگاه قضا به موضوع مجازاتهای جایگزین حبس از شعار عبور کرده و به مرتبه عمل رسیده است و تعداد قابل توجهی از افرادی که هیچ سوء سابقهای ندارند و صرفاً بر حسب یک سهلانگاری گرفتار زندان شدهاند، توانستهاند با استفاده از عفو به خانه برگردند.
در خصوص زندانیانی که مرتکب جرائم غیرعمد شدهاند و اکثر زنان زندانی از این دست هستند، قضات باید وضعیت زندانیان را بررسی کنند و مشخص شود که آیا ادامه ماندن آنها در زندان بر اساس قوانین و مقررات لازم و ضروری است یا خیر؟ و اگر واقعاً لازم است که در زندان بمانند، در غیر این صورت زمینه خروج از زندان با استفاده از تسهیلات و عفوهای دورهای فراهم شود.
از سوی دیگر صدور احکام پابند الکترونیکی هم در حال گسترش است و برای زنان زندانی ایدهآل است، چون بهترین محل و مکان برای این افراد در خانه و نزد فرزندانشان است. با صدور بیشتر احکام پابند الکترونیکی هم فرد زندانی تحت نظارت سازمان زندانها قرار میگیرد و هم خانواده زندانی از هم نمیپاشد و از بسیاری از آسیبهای اجتماعی پیشگیری میشود. مخصوصاً زنان زندانی که سرپرست خانواده هم هستند، به شدت به این وضعیت نیازمندند. مشغول به کار کردن زندانیان زن هم میتواند مشکلات و تنشهای ناشی از حبس را برای آنان کاهش دهد و باید زمینه اشتغال این زندانیان که تعداد کمی هم هستند، فراهم شود.
درآمدزایی برای زنان زندانی و به ویژه زنانی که سرپرست خانوار هستند، ضروری است. کارگاههای بند زنان باید گسترش یابد و بهبود وضعیت معیشتی و اشتغال زندانیان زن در اولویت برنامهها قرار گیرد. تعداد بسیار زیادی از زنان زندانی پس از خروج از زندان ممکن است از سوی خانواده و اجتماع طرد و درگیر آسیبهای مختلف اجتماعی شوند و دوباره به زندان بازگردند، به همین دلیل توانمند کردن زنان زندانی به نفع تمام جامعه است.
مریم جعفری زاده / حقوقدان