مراسم رونمایی از سردیس ۹ قهرمان المپیک و پارالمپیک کشورمان در حالی روز سهشنبه برگزار شد که وقتی پای درددل این قهرمانان و پیشکسوتان نامدار و مدالآور ورزش کشورمان مینشینیم متوجه میشویم که هرچند یادآوری خاطرات قهرمانی آنها و تجلیل و گرامیداشت زحمات آنها بسیار بجا و درست است، اما کافی نیست.
حقیقت این است که ما هنوز نمیدانیم از سرمایههای ورزش و از پیشکسوتان نامدار و عنواندار ورزش کشورمان چگونه باید استفاده کنیم. چگونه باید تجربیات و دانش فنی آنها را به نسل امروز ورزش منتقل کنیم. وقتی پای حرفهای قهرمان پنج پارالمپیک مینشینی و متوجه میشوی که بعد از خداحافظی دیگر کسی سراغی از او نگرفته و تمام داشتههایش از دوومیدانی به جای انتقال به نسل بعدی در گوشه خانه خاک میخورد، آن وقت است که متوجه میشوی درد ورزش کجاست. وقتی پیشکسوت کشتی اعتراض میکند بابت المپیکی نبودن فضای ورزش کشور و اینکه انتظاری از وزیر ورزش بابت درست شدن این فضا ندارد، آن وقت است که به اوضاع آشفته ورزش کشور پی میبریم.
نکته اینجاست که رونمایی از سردیس و تقدیر از قهرمانان، پیشکسوتان و مدالآوران اقدامی بسیار شایسته است، اما شایستهتر این است که از تفکر، تجربه و دانش آنها برای ارتقای ورزش کشور هم استفاده شود. نسل آینده ورزش کشور بهطور حتم زیر نظر این قهرمانان و مدالآوران موفقتر و بهتر رشد میکند و برنامهریزان و مدیران آینده ورزش کشور هم بدون تردید با بهرهگیری از راهنماییها و نقطهنظرات این استخوان خردکردههای ورزش میتوانند خیلی بهتر از قبل برای آینده ورزش کشور برنامهریزی کنند. آنچه مهم است اینکه در کنار رونمایی از سردیس و تجلیل از افتخارآفرینیهای گذشته آنها از دانش و معلومات و تجربیاتشان به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم و شأن قهرمانانمان را فقط در حد تندیس، بنر و چند جشن و برنامه پایین نیاوریم. آنها هیچ مشکلی بابت انتقال تجربیاتشان ندارند، فقط این مسئولان امروز و فردای ورزش کشور هستند که باید برای استفاده بهتر از این گنجینههای ورزش آغوش باز کنند.