کد خبر: 1050290
تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۴۰۰ - ۲۰:۰۰
مروری بر چگونگی و مختصات نخستین تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی
در پنجاه‌وهشتمین سالروز قیام تاریخی ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، اشاره به نخستین تاریخ‌نگاری نهضت اسلامی ایران بهنگام به نظر می‌رسد. عالم خبیر زنده‌یاد حجت‌الاسلام والمسلمین علی دوانی، نخستین چهره‌ای بود که پس از آغاز نهضت اسلامی، به نگارش کتاب «نهضت دوماهه روحانیون ایران» دست زد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آن را به مجموعه ۱۱ جلدی «نهضت روحانیون ایران» مبدل ساخت. در مقال پی آمده، فرزند آن فرزانه فقید، به بازگویی ماجرای تألیف این اثر و ارزیابی پاره‌ای از داوری‌ها درباره آن پرداخته است.
محمدحسن رجبی دوانی

سرویس تاریخ جوان آنلاین:
در پنجاه‌وهشتمین سالروز قیام تاریخی ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، اشاره به نخستین تاریخ‌نگاری نهضت اسلامی ایران بهنگام به نظر می‌رسد. عالم خبیر زنده‌یاد حجت‌الاسلام والمسلمین علی دوانی، نخستین چهره‌ای بود که پس از آغاز نهضت اسلامی، به نگارش کتاب «نهضت دوماهه روحانیون ایران» دست زد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آن را به مجموعه ۱۱ جلدی «نهضت روحانیون ایران» مبدل ساخت. در مقال پی آمده، فرزند آن فرزانه فقید، به بازگویی ماجرای تألیف این اثر و ارزیابی پاره‌ای از داوری‌ها درباره آن پرداخته است.

آیا تاریخ نهضت اسلامی، در خلال مبارزات به رشته تحریر درآمده است؟
در طول چهار دهه پس از انقلاب اسلامی کتاب‌ها، مقالات و سخنرانی‌های فراوانی در داخل و خارج از کشور درباره ابعاد گوناگون انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی (ره) توسط موافقان و مخالفان انقلاب و امام نوشته یا ایراد شده و هر کس از منظر خود، در تأیید و اثبات یا رد و نفی این رویداد مهم تاریخی به یک سلسله علل و عوامل فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مذهبی تشبت کرده است، لکن با وجود روایت‌های گوناگون و بعضاً متعارضی که پیرامون علل وقوع و گستره انقلاب وجود دارد، در چند مطلب، همه مورخان و صاحب‌نظران اتفاق نظر دارند:
۱. روحانیت در جنبشی که به انقلاب اسلامی منجر شد، نقش اصلی و مهمی ایفا کرد.
۲. صلابت، قاطعیت و آشتی‌ناپذیری امام خمینی با رژیم استبدادی وابسته پهلوی، ایشان را به عنوان برجسته‌ترین چهره مذهبی، سیاسی روحانی به مردم معرفی نمود.
۳. جنبشی که با پیشگامی امام خمینی و از سال ۱۳۴۱ در اعتراض به «لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی» آغاز گردید، به تدریج از مطالبه‌ای کوچک به مطالبه‌ای بزرگ- که همان براندازی رژیم شاه بود- تبدیل شد.
بدین ترتیب جای این پرسش است که آیا رویداد‌های سیاسی مهم این دوره ۱۶ ساله (۱۳۵۷- ۱۳۴۱) یا حداقل فراز‌های مهم آن در پیش از انقلاب، توسط نویسندگان و مورخان روحانی و غیر روحانی، به نگارش در آمده است یا خیر؟ اگر چنین بوده، چه کسی یا کسانی بدان کار مبادرت کرده‌اند؟ و اگر چنان نبوده، علل آن چیست؟

استاد علی دوانی نخستین تاریخ‌نگار نهضت اسلامی
مورخان و صاحب‌نظران تاریخ انقلاب اسلامی، همگی بر این نظرند که به سبب برخورد شدید و خشن رژیم شاه با مخالفان سیاسی روحانی و غیر روحانی و سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و دستگیری و تبعید امام خمینی و بازداشت و حبس گروه کثیری از انقلابیون و فعالان سیاسی مخالف رژیم و سلطه‌جویی، سانسور و اختناق سیاسی، عملاً کمترین امکان ثبت و ضبط و انتشار آن رویداد‌ها وجود نداشت، تا اینکه در فضای نسبتاً باز سیاسی سال‌های ۵۶ و ۵۷ زمینه آن فراهم شد. این مطلب، گرچه از یک منظر درست است، اما از منظر دیگر درست به نظر نمی‌رسد و بیانگر عدم اطلاع بسیاری از مورخان و صاحب‌نظران و کاهلی آن‌ها در جست‌وجوی بیشتر پیشینه است یا اینکه اغراض شخصی و سیاسی در کار بوده که هر دو نظر به نوبه خود صحیح است. توضیح آن که حدود یک ماه پس از پایان غائله انجمن‌های ایالتی و ولایتی (آذرماه ۱۳۴۱) - که به عقب‌نشینی و تسلیم دولت و پیروزی روحانیت انجامید- مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین استاد علی دوانی (پدر نگارنده) که در آن زمان از فضلا و نویسندگان شناخته شده حوزه علمیه قم و از شاگردان آیت‌الله بروجردی و امام خمینی به شمار می‌رفت، جریان کامل اعتراض جمعی مراجع، علما، فضلا و طلاب حوزه‌های علمیه ایران و عراق و نیز وعاظ، اهل منبر، اصناف و بازرگانان مذهبی تهران و شهرستان‌ها را بر اساس اسناد و مدارک متقن و معتبری، چون اعلامیه، نامه، تلگراف، سخنرانی و... در کتابی در ۱۹۲ صفحه تحت عنوان «نهضت دو ماهه روحانیون ایران، به منظور دفاع از اصول مقدس اسلام» در دی ماه همان سال به رشته تحریر درآورد و منتشر ساخت که البته از چشم مأموران ساواک به دور نماند و با یورش آن‌ها به محل چاپ و نشر (چاپخانه حکمت قم)، همه نسخه‌های آماده انتشار، جمع‌آوری و به شهربانی قم منتقل گردید، اما تعدادی از آن قبلاً توسط مؤلف، در میان برخی از مراجع، علما، فضلا و دوستان نزدیک توزیع شده بود. استاد دوانی در این باره می‌نویسد: «انتشار این کتاب، انعکاس وسیعی یافت و چنان که باید، در داخل و خارج، همه را در جریان نهضت روحانیون قم به پیشگامی حضرت امام خمینی گذاشت. ساواک تا توانست آن را جمع‌آوری کرد و بعضی از فروشندگان آن هم دستگیر و به زندان افتادند.»

واکنش ساواک به نخستین تاریخ نگاری نهضت اسلامی
تألیف این کتاب از نظر رژیم شاه، جرم بزرگی بود، زیرا رژیم سعی داشت تا با تبلیغات سوء فراوان و شدت عمل، آن حرکت عظیم را مخدوش جلوه دهد و از اذهان عمومی بزداید، ولی پدرم با تدوین مستند و جامع آن واقعه، آن را برای همیشه در تاریخ ثبت کرد. میزان حساسیت و عصبانیت رژیم، از تألیف این کتاب را مؤلف، با نقل خاطراه‌ای از وزیر مشاور نخست‌وزیر وقت (اسدالله علم) نشان داده است: «روزی مرحوم آقا سید رضا برقعی - که با شهید دکتر باهنر، دفتر نشر فرهنگ اسلامی را اداره می‌کردند- مرا دید و گفت مواظب خودت باش! گفتم چطور؟ گفت برای کاری نزد دکتر عاملی وزیر دادگستری بودم که دکتر باهری وزیر مشاور وارد شد. وزیر دادگستری از او پرسید از آقایان قم چه خبر؟ دکتر باهری گفت آقا! چیز عجیبی است، تمام تلگرافات و اعلامیه‌های آقایان و حوادثی که در دو ماه گذشته به خاطر «لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی» بوده و بعضی را با هم جمع‌آوری کردیم، طلبه جوانی به نام علی دوانی با شرح و بسط، به صورت کتابی درآورده و چاپ و منتشر کرده است. دکتر عاملی زنگ زد به رئیس دفترش و گفت در اسرع وقت، دو سه جلد از این کتاب را تهیه کرده و بیاورد.»
تألیف این کتاب موجب شد تا در فردای روز حمله ددمنشانه کماندو‌های رژیم شاه به مدرسه فیضیه (۲ فروردین ۱۳۴۲)، پدرم به عنوان نخستین روحانی سرشناس قم توسط شهربانی آن شهر دستگیر و بازداشت گردد. در بازداشتگاه شهربانی، پدرم از علت دستگیری خود آگاه شد و کتاب‌های سوخته شده نهضت دو ماهه روحانیون ایران را به چشم خویش مشاهده کرد: «دو سه روز بعد که قرار شد آزاد شوم، سرهنگ بدیعی (رئیس ساواک قم) گفت آقای دوانی! آنجا را نگاه کنید! در گوشه انتهای حیاط (شهربانی)، جایی سیاه بود! گفت در اینجا تعدادی از کتاب‌های شما (نهضت دو ماهه روحانیون ایران) را آتش زده‌ایم! این چه کاری بود که کردید؟ هنوز کار تمام نشده، شما یک کتاب در تاریخ دو ماهه درگیری آقایان با دولت نوشته‌اید؟ بفرمایید! نتیجه، اینکه بازداشت شدید و از این به بعد هم تحت نظر هستید! مگر می‌شود با دولت جنگید؟ بیرون می‌روید، آقایان [مراجع]را ببینید و کاری کنید که سر و صدا‌ها بخوابد. لابد راجع به درگیری اخیر [فیضیه]هم تاریخ دیگری خواهید نوشت؟!»

ضرورت‌های تألیف تاریخ نهضت اسلامی از منظر استاد دوانی
درست است که سانسور و شدت عمل رژیم، مانع بزرگی برای ثبت و ضبط نهضت روحانیون ایران به پیشگامی امام راحل بود، ولی واقعیت آن است که در گذشته، روحانیون به ندرت رغبت و علاقه‌ای به مطالعات و پژوهش‌های غیر حوزوی از جمله مطالعات تاریخی و تاریخ‌نگاری از خود نشان داده‌اند و اشتغال به آن را دون شأن علمی و دینی خویش می‌دانسته‌اند و پژوهش تاریخی، امری ذوقی و فردی به شمار می‌رفته است! با این همه پدرم هم از جهت احساس فقدان تحقیقات رجالی و تاریخی و هم به دلیل علایق شخصی، تراجم رجال، تاریخ اسلام و سیره معصومین (ع) را رشته اصلی مطالعات و تحقیقات خود برگزید و در کنار آن با علاقه تمام به مطالعه تاریخ عمومی و سیاسی ایران و جهان و جنبش‌های سیاسی در جهان اسلام، به ویژه ایران پرداخت و آثاری، چون «نهضت دو ماهه روحانیون ایران» و بعد‌ها در ادامه آن «نهضت روحانیون ایران» را در ١١ جلد تألیف کرد. پدرم مطالعه تاریخ اسلام و ایران و حتی تاریخ جهان را نه امری ذوقی و تفننی، بلکه ضرورتی برای همه علما، فق‌ها و روحانیون می‌دانست که علاوه بر وسعت بینش سیاسی، اجتماعی و توانمند ساختن آنان در تحلیل رویداد‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور و جهان، در بینش فقهی و صدور احکام و فتاوای آنان نیز می‌توانست مؤثر باشد. از سوی دیگر به همان اندازه که شخصیت‌های روحانی بزرگی چون: آیت‌الله بروجردی، علامه طباطبایی، حجت‌الاسلام والمسلمین فلسفی، شهید آیت‌الله مطهری، شهید آیت‌الله بهشتی و افرادی از آن قبیل - که خود از مردان علم و عمل بودند و برخی از آنان، مقام استادی پدرم را داشتند- از شخصیت علمی و اجتماعی وی تجلیل می‌کردند، به همان میزان مورد طعن و کم لطفی تنگ‌نظران بدون علم و عملی قرار داشت که اطلاعات و دانسته‌های فرهنگی و سیاسی‌شان، عمدتاً شفاهیات بود و مواضع و عملکرد سیاسی آن‌ها فاقد چشم‌انداز و راهبرد روشن و ناشی از شور و احساسات و هیجانات زودگذر سیاسی و تنها فضیلت و تفاخرشان نزدیکی به برخی بیوت بود!
استاد دوانی در کمتر از یک ماه و با کمال عجله به تدوین کتاب «نهضت دو ماهه روحانیون ایران» پرداخت که شرح آن پیش از این آمد. این کتاب شامل دو بخش است: بخش اول، مقدمه و بخش دوم، متن که حاوی اعلامیه‌ها، نامه‌ها، تلگراف‌ها و سخنرانی‌های مراجع، علما و فضلا، صنوف بازار و هیئت مذهبی در اعتراض به انجمن‌های ایالتی و ولایتی و حمایت از مواضع روحانیت است. اگر از ویژگی‌های بارز هر متن تاریخی: ١) نزدیکی زمان نگارش به وقوع رویداد و حضور و اِشراف مؤلف بر رویداد‌های زمان و٢) صداقت و بی‌طرفی در بیان و ثبت رویداد‌ها باشد، به جرئت می‌توان گفت متن کتاب نهضت دو ماهه، به نحو کامل و جامع از این دو ویژگی برخوردار است، زیرا گذشته از تدوین و انتشار این اثر در کمترین زمان ممکن، حتی المقدور همه اسناد و مدارک سیاسی شخصیت‌های روحانی و نیز اصناف و بازرگانان، در این کتاب آمده و تنها کتابی است که تا آستانه انقلاب، به شرح مبسوط آن نهضت پرداخته است. استاد دوانی خود به این امر اذعان داشته و می‌نویسد: «نمی‌دانم اگر من این کتاب را در آن فرصت کوتاه تألیف نمی‌کردم، کسی به فکر می‌افتاد درباره نهضت روحانیون [ایران]، کتابی تألیف کند؟ و آیا پس از حدود ۱۵ سال که دیگران به فکر افتادند، جزئیات قضایا درست به خاطر می‌ماند که به عنوان وقایع مسلّم، ثبت و ضبط شود؟»

قدرناشناسی‌ها در باب اولین تاریخ نگاری نهضت
نکته تأسف‌آور اینکه نه تنها کتابی که ۱۵ سال بعد، مورخ محترم حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحمید روحانی با نام نهضت امام خمینی (جلد اول) در خارج از کشور و در عراق و لبنان چاپ و منتشر کرد، کمترین اشاره‌ای به کتاب نهضت دو ماهه روحانیون ایران ندارد، بلکه نویسندگان و مورخان دیگر، اعم از روحانی و غیر روحانی که پس از وی درباره تاریخ نهضت امام، انقلاب اسلامی یا حتی ماجرای انجمن‌های ایالتی و ولایتی کتاب نوشتند، هرگز نام و یادی از کتاب نهضت دو ماهه روحانیون ایران به میان نیاوردند و حق تقدم را مرعی نداشتند! برخی نیز حتی اظهار داشتند ایشان از نزدیک با مسائل نهضت آشنایی نداشت و اطلاعاتشان دقیق نبود! بعضی نیز در نخستین سال‌های پس از انقلاب، به ویژه پس از غائله آفرینی حزب مسلمان و حوادث جنبی آن اثر ۱۱ جلدی «نهضت روحانیون ایران» را تاریخ‌سازی به نفع مخالفان خط امام معرفی کردند!


قدرشناسی‌ها در باب اولین تاریخ‌نگاری نهضت
به رغم سکوت و حتی کتمان این کسان، بزرگانی از علما و فضلا - که خود از آغاز، در صحنه نهضت حضور فعالی داشتند- به نقش استاد دوانی در جریان نهضت و فضل تقدم ایشان در تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی تأکید کرده‌اند. حضرت آیت‌الله جعفر سبحانی در این باره می‌فرماید: «ایشان در انقلاب اسلامی هم سهم عظیمی دارند. تاریخ انقلاب را بهترین کسی که نوشته است، اوست. خیلی‌ها تاریخ انقلاب را نوشته‌اند، ولی در نوشتن تاریخ، گاهی عقاید خود و حب و بغض شخصی را مدخلیت داده‌اند. ایشان آنچه را نوشته‌اند، واقع و نفس‌الواقع است. نوشتن تاریخ انقلاب توسط ایشان، از تألیف کتاب نهضت دوماهه روحانیون ایران شروع شد و اولین کسی که در این باره قلم زد، ایشان بود، اما به صورت مختصر. بعد‌ها آن را در چند جلد منتشر کردند و من برخی از آن‌ها را مطالعه کرده‌ام. با توجه به اینکه من در متن وقایع بوده‌ام، انصافاً نفس واقع را بیان و حق همه را ادا کرده‌اند. در مسائل انقلابی، باید زحمات افراد را گفت و اگر هم نویسنده مطلبی دارد، ارتباطی به تاریخ انقلاب ندارد. امانت در نقل تاریخ، یکی دیگر از ویژگی‌های آن مرحوم است.»
آیت‌الله عمید زنجانی، مؤلف دانشمند کتاب معروف «انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن» نیز می‌نویسد:
«یکی از تاریخ نگاران پاک سرشت معاصر «علامه علی دوانی» است که، چون سلف خود علامه [جلال‌الدین محمد]دوانی، شجاعت قلم را تا آنجا رسانید که به روزگار خزان هم آنجا که از سرنیزه‌ها خون می‌چکید، او از تاریخ نهضت روحانیت سخن گفت و یاران را به کمک امام و رهبر نهضت فراخواند... علامه علی دوانی، پیش از آن که یک سخنور توانا و در زمره سخنوران بنام به شمار آید، یک مورخ شجاع و تاریخ‌نگار توانمند بود که شجاعت قلمش چه قبل از پیروزی انقلاب و چه بعد از آن همواره در خدمت نهضت و انقلاب اسلامی بوده است. شخصیت امام خمینی در آیینه نهضت [روحانیون ایران]قابل رؤیت است، آیینه‌ای که علامه علی دوانی در ۱۱ جلد، آن را به وجود آورد و به شیفتگان نهضت و انقلاب تقدیم کرد. روایت نهضت روحانیون [ایران]و تاریخ انقلاب اسلامی در قلم وی، ساده‌تر، عینی‌تر و مردمی‌تر دیده می‌شود. تاریخ‌نگاری او، بدون پیرایه و بدون آب و رنگ، با قلمی شبیه به گفتار است، گویی خواننده پای صحبت سخنوری نشسته و دل و گوش جان به بیان او سپرده است.»
حجت‌الاسلام والمسلمین استاد سیدهادی خسروشاهی، صاحب نظر و پژوهشگر نامی تاریخ معاصر ایران و جهان اسلام نیز بر پیشگامی استاد دوانی در تاریخ‌نگاری نهضت روحانیون ایران تأکید کرده و اظهار می‌دارد: «مرحوم دوانی (مانند بقیه استادان و فضلای حوزه علمیه قم)، از آغاز نهضت با آن همگام بود و نخستین و تنها کسی بود که پس از ماجرای انجمن‌های ایالتی و ولایتی، کتاب نهضت دو ماهه روحانیون ایران را در کوتاه‌ترین زمان، تألیف و منتشر ساخت و به دنبال همین امر، دچار مشکلات و پرونده‌سازی از سوی ساواک شد.» ایشان در ادامه، تاریخ‌نگاری استاد دوانی را «بی‌طرفانه، به دور از غرض‎های شخصی، کاملاً مثبت و ارزشمند» ارزیابی نموده و از «عزت، کرامت، آزادمنشی» وی که موجب گردید تا در تحقیقات تاریخی «حقیقت را فدای مصلحت زودگذر دنیوی نکرد» تمجید می‌کند.
محقق مدقق و فاضل، حجت‌الاسلام رسول جعفریان، نهضت روحانیون ایران استاد دوانی را در کنار مجموعه ١١جلدی مفاخر اسلام «از کار‌های ماندگار» و نیز «شاهکار‌های ایشان» برمی‌شمرد.

نگاهی بر پاره‌ای از خرده‌گیری‌ها بر تاریخ‌نگاری استاد دوانی
گرچه هیچ‌گاه منتقدان و مخالفان دو اثر برشمرده پدرم، انتقادات خود را روشن و آشکار بیان نکرده‌اند، اما آنچه به طور تلویحی گفته یا نوشته شده، آن است: چرا وی در کنار اعلامیه‌ها، تلگراف‌ها، نامه‌ها و سخنرانی‌های امام، موارد مشابهی را از سایر مراجع، به ویژه آیت‌الله شریعتمداری - که از نظر آنان، در مظان اتهام همفکری یا همکاری با رژیم شاه قرار داشت و دارای موضعی محافظه‌کارانه بود- درج کرده است و حال آن که وی، اصولاً انگیزه‌ای برای مبارزه با رژیم شاه نداشت و همان مقدار نیز از سر ناگزیری بوده است. علت دوم: عضویت پدرم در هیئت تحریریه مجله مکتب اسلام (تأسیس: ١٣٣٧) بود که ریاست عالیه آن را آیت‌الله شریعتمداری برعهده داشت. علت سوم: تلاش و فعالیت پیگیر پدرم در تأسیس «دارالتبلیغ اسلامی» و تدریس در آن مؤسسه دینی، از بدو تأسیس و شروع به کار رسمی در بهمن سال ١٣۴٣ تا اواخر ١٣۴٩ بود که پدرم مشروح آن را در خاطراتش نقد عمر بیان کرده است. اما آنچه بر این بدبینی می‌افزود، مواضع سیاسی آیت‌الله شریعتمداری پس از انقلاب و در مقابل تصمیمات امام خمینی و انتقاد‌های پی‌درپی از نظام نوپای جمهوری اسلامی و نیز حمایت همه جانبه از حزب خلق مسلمان بود که به پشتوانه ایشان در آذربایجان فعالیت داشت و به صورت کانون همه مخالفان جمهوری اسلامی درآمده بود! با این وجود استاد دوانی همانند استاد شهید آیت‌الله مطهری، با آن نظر موافق نبود که برای برجسته کردن نقش تاریخی امام در نهضت و تداوم نام و یاد و راه ایشان در دوران تبعید، باید از هرگونه همکاری با سایر مراجع- که مشی‌ای متفاوت و محافظه‌کارانه داشتند- خودداری کرد یا به باور برخی، آنان را طرد نمود و کوبید. با این همه و دست‌کم تا آنجا که مربوط به تاریخ‌نگاری نهضت روحانیون در سال ١٣۴١ می‌شد، استاد دوانی سخت با این نظر مخالف بود و آن را خلاف شرع، امانت تاریخی و اخلاق حرفه‌ای می‌دانست. در این باره نظر پدرم همان نظر و سفارش امام خمینی راجع به وظیفه شرعی و اخلاقی مورخان بود: «شما باید خود را وادار کنید و عادت بدهید که در نوشتن تاریخ، حب و بغض را کنار بگذارید و واقعیت‌ها را بنویسید، هرچند به ضرر خودتان یا به ضرر کسانی باشد که به آنان علاقمندید. من هم ممکن است اشتباه کنم. شما نباید از کنار اشتباهاتم، یا آنچه به نظر شما اشتباه می‌آید، بی‌سروصدا بگذرید و سرپوش روی آن بگذارید. این کار، خلاف وظیفه‌ای است که برعهده گرفته‌اید. مورخی که برای خدا قلم می‌زند، نه گزاف می‌گوید و نه کتمان حقایق می‌کند. اگر می‌خواهید تاریخی که می‌نویسید برای اسلام و مسلمین مفید باشد، باید به دور از غرض‌ورزی باشد....»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار