سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: روحالله رشیدی در این کتاب دارد به ما یادآوری میکند جایگاه مردم را؛ مردمی که با آنها به این انقلاب و به اینجا که الان هستیم رسیدیم ولی متأسفانه گاهی فراموششان میکنیم و جایگاهشان در برنامههایمان کمرنگ شده است. آسیبشناسیها به همراه پیشنهاداتی سازنده است و همراه شدنش با مثالهایی ناب، دمدستی و کارآمد، ارزشی خاص به کتاب داده است. کتاب بسیار روان و خوشخوان و از دستهبندی محتوایی و خوبی برخوردار است. یکی از ویژگیهای کتاب، تبیین دقیق مطالب است. در بسیاری از موارد وقتی یک مطلب را طرح میکند، مطلب مخالفش را نیز بیان میکند، به طور مثال در اصل عملیات محوری، به تبیین جایگاه اندیشه میپردازد. کتاب در عین روان بودن، از ادبیات خوبی برخوردار و حاوی نوعی «اصطلاحسازی» بسیار مفید و دقیق است، مانند اتاق فکرزدگی، کار محفلی، تهدیدمحوری در مقابل فرصتمحوری یا اصطلاحی مانند «دوست فراموشی». در بخشهایی از کتاب توجیههایی که برای آسیبهای فرهنگی انجام میدهیم، آمده است و این از خود آسیبشناسی با اهمیتتر است، زیرا ما را از فریب خود نجات میدهد. شاید بسیاری، بارها و بارها با این توجیهات خود را قانع کرده باشیم، اما نویسنده میآید ما را با خودمان مواجه میکند و وجدان را قاضی میکند. روح حاکم بر کتاب «روح امید» است؛ روح به یادآوردن گذشتهای پر از قدرت و توان و اینکه ما همانیم، فقط تواناییهای خود را از یاد بردهایم. نویسنده دعوت میکند به بازگشت به استعدادهای خود به فرصتهای ریز و درشتی که در اطرافمان ریخته و به آن بیتوجهیم! کتاب برخی نکات و تحلیلهای نوآورانه قابل توجهی دارد، از جمله آنجا که میگوید «کار هنری- فرهنگی فقط به ابزاری دیدن هنر نیست بلکه هنر یعنی زیبایی تناسب و خلاقیت که باید در همه کارها حاکم باشد.» این کتاب، جام جمی است از حرفهای پراکنده که در فضای فرهنگی در تبادل است. نویسنده دانههای پراکنده تسبیح را گرد هم آورده است. نکات بسیار ریز و کاربردی که قابل توجه است. به نظر میرسد انتقاد اصلی به کتاب، کلیگویی در برخی موارد یا تکرار برخی مثالها و تعریف کردن ضمنی کار فرهنگی به یک مصادیق خاص است؛ مصادیقی که نویسنده بیشتر با آن سر و کار داشته است.