مقصر خودی است
میتوان مقصران خوبی پیدا کرد. مهمترین آن هم کنفدراسیون فوتبال آسیاست که برکسی پوشیده نیست دستهای پشت پرده در هر تصمیم گیری آن دخالت مستقیم دارد. عدم بخشیدن محرومیتهای پرسپولیس در فینال را هم نادیده بگیریم، از محرومیت عیسی آل کثیر و رد درخواست پرسپولیس برای بخشش او با وجود ارائه مدارک قابل استناد و انتخاب داور فینال نمیتوان به سادگی گذشت. انتخابی که بوی گرفتن انتقام از پرسپولیس به دلیل برد الدحیل و السد را میداد. با این وجود، اما به رغم تمام انتقادهای به جایی که میتوان به AFC کرد پرسپولیس نه به حریف کرهای باخت و نه به تصمیمات ناعادلانه و موضع گیریهای جانبدارانه کنفدراسیون آسیا که به اشتباهات و بی انگیزگی خودش باخت!
تصمیمات اشتباه
تعیین کنندهترین تصمیم یحیی و کادر فنی پرسپولیس در فنیال لیگ قهرمانان آسیا به انتخاب گزینه دفاع راست تیم و خط هافبک برمی گشت. جایی که سیامک نعمتی میتوانست در دفاع راست سرخپوشان به میدان برود و کمال کامیابی نیا هم با توجه به حضور سه عنصر هجومی شناخته شده و زهردار در ترکیب اولسان، باید گزینه اصلی خط میانی در ترکیب اصلی تیم میبود برای کنترل حملات حریف. یحیی، اما تعیین کنندهترین تصمیم در کوچ کردن تیمش را با گذاشتن شیری در دفاع راست و استفاده از نور الهی به بدترین شکل ممکن گرفت. آذنهم در شرایطی که با حضور کمال در مقابل مدافعان، بشار آزادی عمل بیشتری برای بازیسازی داشت. اشتباه چیدمان خط دفاعی را یحیی در دربی حذفی نیز انجام داده بود. آن زمان هم یحیی مجبور به تعویض شیری در چی اشتباهی که مرتکب شده بود با کمال شد، اما در بازی با اولسان برای جبران اشتباه دیگر خیلی دیر بود و یکی از عمده دلایل شکست پرسپولیس نه قدرت یا حتی جنگندگی حریف، که دقیقا عدم درک برخی بازیکنان پرسپولیس از جایگاهی که در آن لحظه در آن حضور داشتند بود. عدم درک درستی که با چند اشتباه فاحش ورق را به سود حریف کرهای برگرداند!
انگیزه گم شده.
اما داستان دیگری که نه فقط در بازی با اولسان که در نخستین بازی سرخپوشان در لیگ بعد از بازگشت از قطر نیز به وضوح به چشم آمد بی انگیزگی تیم در طول ۹۰ دقیقه بود. پرسپولیس در ادامه رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا اگر چه به دلیل ضعف خط حمله اکثر بازیهای خود را با حداقل گل به پایان برده بود، اما بازیهای جذاب و دیدنی به نمایش گذاشته بود. اتفاقی که، اما در ادامه نه در فینال رخ داد و نه در رقابتهای لیگ. در واقع آنچه که در بازی فینال باعث شد تا سرخپوشان یک بار دیگر دستشان از جام قهرمانی کوتاه بماند جدا از برخی تصمیم گیریهای اشتباه کادر فنی و اشتباهات فردی برخی بازیکنان عدم انگیزه این تیم برای کسب پیروزی بود. پرسپولیسی که تا پای فینال عطش برد داشت و توانسته بود تیمهایی به مراتب سرسختتر از اولسان را از سد راه بردارد، برابر حریف کرهای هیچ عطشی برای کسب پیروزی نداشت. حال آنکه ترکیب این تیم تا قبل از فینال تنها یک تغییر داشت و آن هم نبود شجاع بود. اما بی انگیزگی سرخپوشان در فینال لیگ قهرمانان، در نخستین بازی این تیم در بازگشت از قطر برابر نساجی نیز نمود پیدا کرد و اگر چه پرسپولیس به لطف سیامک نعمتی توانست از باخت فرار کند و همچنان تیم بدون شکست لیگ باشد، اما نه تنها بازی جذابی به نمایش نگذاشت که گویا علاقهای هم برای برتری در میدان نداشت و این مسئله کوچکترین ارتباطی به شرایط جوی بازی یا حتی زمین گل آلود مازندران نداشت!
اشتباهات ادامه دار
عدم موفقیت در فنیال لیگ قهرمانان میتوانست درس خوبی باشد برای یحیی تا با ایجاد تغییرات در برخی پستهای تیمش پرسپولیسی جنگندهتر را روانه میدان نبرد با نساجی کند. اما باز هم این اتفاق رخ نداد و یحیی به استفاده از احمد نورالهی اصرار داشت. بازیکنی که در زمان برانکو به دلیل بازی فانتزی که داشت بیشتر نیمکت نشین بود. هرچند آن زمان استفاه از یک هافبک دفاعی در پرسپولیس بهانه عدم بکارگیری نورالهی در ترکیب سرخپوشان بود که دست آخر باعث کوچ این بازیکن به تراکتور برای گذراندن خدمت مقدس سربازی شد. اما حالا بار دیگر به نظر میرسد یحیی برای مدتی هرچند کوتاه باید نورالهی که نامش در زمین کمتر شنیده میشود را به روی نیمکت تبعید کند تا هم تغییراتی در انگیزههای این بازیکن استفاده شود و هم تیم با حضور کمال کامیابی نیا در ترکیب جانی تازه بگیرد. نورالهی در بازی با نساجی بارها میتوانست با شوت زنیهای خود خط دفاع حریف را مضطرب کند، اما به نظر میرسید او محتاطانهتر از این حرفها بازی میکند که قصد شوت زنی در آن زمین گل آلود را داشته باشد و این مشکل حل نمیشود مگر آنکه یحیی به روند اشتباهات خود در چیدمان ترکیب تیمش ادامه ندهد و با ایجاد تغییرات فنی و استفاده از بازیکنان قدرتی به جای بازیکنان فانتزی بر قدرت تیمش به خصوص در مبارزههای تن به تن افزوده و با بالا بردن فرصتهای شوت زنی و ایجاد سراسیمگی در خط دفاع حریف به خواسته خود که گلزنی است و کسب برتری دست یابد. اتفاقی که دست یابی به آن با این چیدمان شدنی نیست که اگر بود نه بازی با اولسان با شکست به پایان میرسید و نه سوت بازی با نساجی در حالی به صدا در میآمد که امتیازها بین طرفین تقسیم شده بود!
عدم تمرکز یحیی و شاگردانش
معضل اصلی پرسپولیس، اما امروز بیش از آنکه فنی باشد انگیزشی و روحی است و این مشکل را نه فقط در لایه لایههای تیم که روی نیمکت مربیگری هم میتوان دید. یحیی گویی دیگر آن مربی با انگیزه و حتی صبور نیست و این مضطرب بودن او عدم داشتن تمرکز روی پیروزی به تک تک نفرات تیم نیز سرایت کرده و باعث شده پرسپولیس در طول بازی سردرگم و بی انگیزه بازی کند. به ط وریکه صحنههایی را در طول بازی شاهد هستیم که بازیکنان توپ را رها کرده و علاقهای برای دنبال کردن آن ندارند یا در ۱۸ قدم حریف دو بازیکن چنان به هم چسبیده اند که برای تصاحب توپ با هم قاطی میکند و یک بازیکنان با فاصلهای بسیار از آنها قرار دارد و فضای خالی ایجاد شده بین آنها نه فقط فرصتی برای دادن پاسهای مفید را از بین میبرد که باعث پر کردن فضا توسط مدافعان حریف و تنگ شدن زاویه برای گلزدن تیمی میشود که به خودی خود در امر گلزنی مشکل دارد!
این پرسپولیس آن پرسپولیس نیست
این پرسپولیس همان تیمی است که تا پای فینال رفت. تنها با دو تفاوت در بازی با نساجی و اولسان. اما خوب که به نحوه بازی آن نگاه میکنید میبینید این تیم کوچکترین شباهتی به آن تیم ندارد و دیگر خبری از شور و جذابیت و سرزندگی در بازیهای آن نیست و با ادامه این روند یحیی با ید قهرمانی در پنجمین فصل پیاپی را فراموش کند. مگر آنکه سرمربی تیم در راس کار با یافتن تمرکز سابق و همان انگیزه قبلی شاگردانش را کمافی سابق ترغیب کند به ارائه بازیهای جذاب تا بار دیگر به مسیر موفقیت بازگردد. چرا که در غیر این صورت تساوی در بازیهایی که فاصلهای تا باخت نداشتند نمیتواند پرسپولیس را به سرمنزل مقصود برساند و سرخپوشان را از مسیر موفقیت منحرف میکند. مگر آنکه یحیی با چند تغییر اساسی و تاکتیکی و دادن شوک فنی به تیمش پرسپولیس را به مسیر موفقیت بازگرداند تا بتواند برای کسب پنجمین قهرمانی پیاپی حرفی برای گفتن داشته باشد وگرنه با ادامه سلسه اشتباهاتی که پیش گرفته باید از همین امروز بپذیرد که دوران اوچ پرسپولیس رو به افول است