سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: به چند فیلم و سریالی کمدیای که اخیراً دیدهاید فکر کنید و نقشِ پدرها را در آنها به یاد بیاورید. تصویر رایجی که احتمالاً به ذهنتان میآید چنین چیزی است: آدمی بیکفایت، احمق، با رفتارهای بچگانه، نصیحتهای بیثمر و وسواسهای خندهدار. کسی که از مدیریت زندگیاش عاجز است و همه از دستش عذاب میکشند. تحقیقی جدید نشان میدهد در کمدیهای امروزی پدرها بیش از همیشه مسخره میشوند، درحالیکه در واقعیت بیشتر از همیشه برای خانوادههایشان وقت میگذارند. چرا؟
مدت زیادی است که پدر در سریالهای کمدی در قالب آدمی نشان داده میشود که بیعرضه و دستوپا چلفتی است، اما همیشه اینطور نبوده است. اگر کمی انصاف را رعایت کنیم، باید گفت در سریالهای کمدیای که دهههای ۵۰ و ۶۰ میلادی ساخته میشد؛ پدرها اغلب آدمهایی جدی، متین و دانا بودند. پژوهشگران حوزه رسانه چرخش رویکردی را نشان دادهاند که میگوید در همین چند دهه اخیر است که پدرها به آدمهایی ابله و بیلیاقت تبدیل شدهاند. با این حال در سالهای اخیر شاهد آن بودیم که نقشها و انتظاراتی که از پدران میرود، در دنیای واقعی تغییر کرده است. پدران امروزی برای فرزندانشان وقت بیشتری میگذارند و معتقدند انجام این کار بخشی کلیدی از هویتشان است. آیا سریالهای کمدی امروزی هم مطابق همین تصویر واقعی هستند؟ من در رشته جنسیت و رسانه تحصیل میکنم و تخصصم درباره نحوه نمایش مردانگی است. بهتازگی با همکارم تحقیقی انجام دادهایم؛ در این تحقیق به شکلی نظاممند خطوطی را دنبال کردیم که نشان میداد آیا تصویر پدر در سریالهای کمدی تغییر کرده است یا خیر.
چرا شخصیتهای سریالهای کمدی مهم هستند؟ برنامههای تخیلی میتوانند دیدگاه ما را درباره خودمان و دیگران شکل دهند. از آنجا که سریالهای کمدی میباید مورد پسند طیف انبوهی از مخاطبان قرار بگیرند، معمولاً در آنها از پیشفرضهای دمدستیای استفاده میشود که اساس کلیشههای رایج هستند. طنزآمیزی سریالهای کمدی اغلب ناشی از هنجارها و انتظارات ثابتی است که با جنسیت، هویت جنسی و طبقه مرتبط هستند.
در کلیشههایی که سریالهای کمدی از پدران به نمایش میگذارند؛ چنین بهنظر میرسد که گویی مردان به طور ذاتی مناسب فرزندداری نیستند. در نتیجه پدران واقعی نادیده گرفته میشوند، همچنین در خانوادههایی که پدر و مادر هر دو حضور دارند، این ایده را تقویت میکند که مادران باید سهم بیشتری در فرزندپروری بر عهده بگیرند. علاقه اولیهام به تصویر پدر در سریالهای کمدی زمانی برانگیخته شد که نقش تیم آلن در سریال «هوم ایمپرومنت» را تماشا کردم؛ این سریال در دهه ۹۰ میلادی به نمایش گذاشته شد و در آن تیم آلن نقش تیم تیلور، مرد ابزاربه دست را بر عهده داشت. در این سریال تیم آدمی ابله نمایش داده میشود که رفتارهایش بچگانه است. در مقابل، همسرش جیل زنی است که همیشه سعی میکند با اخم و تخمهای منعکننده، تذکرهای نیشدار و مقادیر فراوانی صبر ایوب، او را به راه راست برگرداند. این الگو مطابق اظهارنظری است که مَت راش، منتقد تلویزیون تیوی گاید، بیان کرده است. او در سال ۲۰۱۰ نوشت: «اوایل چنین بود که پدرها همه چیز را میدانستند و بعد کمکم چنین شد که گفتیم نکند پدرها اصلاً چیزی بلد نباشند؟»
اولین تحقیق کمیام در زمینه بازنمایی پدر در سریالهای کمدی را در سال ۲۰۰۱ منتشر کردم. این تحقیق بر جُکهایی متمرکز بود که حول پدرها ساخته میشد. در این تحقیق متوجه شدم که پدر در سریالهای کمدی جدیدتر، در مقایسه با سریالهای کمدی قدیمیتر، بیشتر موضوع شوخی و خنده قرار گرفته است. در سوی دیگر ماجرا؛ هر چه جلوتر آمدهایم، مادرها کمتر مورد تمسخر قرار گرفتهاند. من این نکته را شاهدی میدانم بر اینکه تصویر فمینیستی زنان هر روز پررنگتر شده؛ همچنین این تصویر با حضور بیشتر آنها در میدان کار همزمانی پیدا کرده است.
در پژوهشی که به تازگی در مورد سریالهای کمدی انجام دادیم؛ قصدمان این بود که رابطه پدر و فرزندان را بررسی کنیم. ما از روشی استفاده کردیم که به «تحلیل محتوای کمی» مشهور است؛ روش تحقیق رایجی که در مطالعات ارتباطات از آن استفاده میشود.
ما در تحقیقمان ۳۴ سریال کمدی برتر با محوریت خانواده را شناسایی کردیم. این سریالها از سال ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۷ روی آنتن رفته بودند؛ به طور تصادفی از هر کدام دو قسمت انتخاب کردیم. در آخر به ۵۷۸ صحنه رسیدیم که در آنها پدر موضوع شوخیهای تحقیرآمیز قرار گرفته بود؛ به این معنا که یا پدرها کسی را دست میانداختند، یا فرد دیگری پدرها را دست میانداخت.
سپس به تعداد دفعاتی پرداختیم که در آنها پدران کنار فرزندانشان بودند؛ در این تعاملات باید سه نوع کلیدی از رابطه پدر- فرزندی وجود میداشت: نصیحتکردن، خط و نشان کشیدن و تربیت رفتاری؛ خواه نهیکننده باشد خواه امرکننده. در اینجا قصدمان این بود که بفهمیم آیا این سنخ تعامل باعث میشود که پدران موجوداتی ابله و خندهدار بهنظر برسند یا نه؛ مثلاً پدرانی که در تصمیمگیری ضعیف جلوه میکنند یا بیلیاقت هستند و کودکانه رفتار میکنند. به نحو شگفتانگیزی مشاهده کردیم که در سریالهای کمدی اخیر پدران کمتر در مقام سرپرست ظاهر شدهاند؛ همچنین در سریالهای کمدیای که از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ ساخته شدهاند آنجایی که پدرها در مقام سرپرست بودهاند در ۵۰ درصد موارد آدمهایی ابله و خندهدار نمایش داده شدهاند؛ این درحالی است که این عدد در سریالهای کمدی دهه ۹۰ میلادی ۳۱درصد و در سریالهای کمدی دهه ۸۰ میلادی ۱۸درصد بوده است.
حداقل در صحنههایی که در آن شوخیهای تمسخرآمیز وجود دارد؛ مخاطبان سریالهای کمدی هنوز هم ترغیب میشوند تا به پدرانی بخندند که وظیفه سرپرستی خود را ناشینانه و نابلدانه انجام میدهند. اینکه رسانههای سرگرمکننده چقدر واقعیت را درست بازتاب میدهند یا آن را دستکاری میکنند، سؤالی است که همیشه در رشته ارتباطات و مطالعات رسانه مطرح بوده است. برای پاسخ به این سؤال لازم است که نگاهی به دادههای زیر بیندازیم.
نظرسنجیهای ملیای که توسط مرکز تحقیقاتی «پیو» صورت گرفته نشان میدهند که از سال ۱۹۶۵ تا سال ۲۰۱۶، مقدار زمانی که پدران به فرزندانشان اختصاص دادهاند تقریباً دوبرابر شده است. امروزه پدران تقریباً همانند مادران معتقدند که والد بودن نقشی بسیار اساسی در هویتشان دارد. آنها همچنین والد بودن را نوعی موهبت برمیشمارند.
با این حال شواهدی در میان دادههای «پیو» وجود دارد که نشان میدهد این تغییرات چالشهایی را نیز ایجاد کرده است. اکثر پدران احساس میکنند که زمانی کافی برای فرزندانشان اختصاص نمیدهند و دلیل اصلیاش را هم اغلب مسئولیتهای شغلی ذکر میکنند. تنها ۳۹درصد پدران احساس میکنند که در پرورش فرزندانشان موفق عمل کردهاند. احتمال دارد محتوای سریالهای کمدی که در آنها پدر آدم ابله و بازندهای است، این حس خودانتقادی را تقویت کرده باشد. البته در همه سریالهای کمدی هم پدران والدین بیلیاقتی نشان داده نمیشوند. به هر صورت از آنجا که تصاویر تلویزیونی هرگز نخواهند توانست گستره و پیچیدگی پدر بودن را به تصویر بکشند، حداقل نویسندگان سریالهای کمدی این امکان را دارند که بهتر عمل کنند و از استعاره پدر ابله که هر روز بیشتر از مد میافتد، فراتر بروند.
* نقل از ترجمان/ نوشته: اریکا شارر
/ ترجمه: مهدی صادقی/ تلخیص: سیمین جم/ مرجع:Conversation