سرویس حوادث جوان آنلاین: هر چند آتش کلینیک پزشکی سینای اطهر مدتهاست خاموش شده است، اما شعلههای سرکش آن تا پایان عمر از دل ۱۹خانواده قربانی حادثه آتشین زبانه خواهد کشید. حادثهای که شامگاه دهم تیرماه امسال در این ساختمان پنجطبقه خیابان شریعتی، مقابل بیمارستان طالقانی اتفاق افتاد و ۱۵زن و چهارمرد را به کام مرگ کشاند و عدهای را هم مجروح و روانه بیمارستان کرد. تحقیقات گسترده در این باره نشان داد که آتشسوزی از سقف اتاقک انبار ملزومات و اتاقک سانترال اکسیژن آغاز شده و منجر به انفجار سیلندرهایی شده که در فضای نامناسب نگهداری میشد. در جریان تحقیقات قضایی قصور ۱۷سازمان، وزارتخانه و شخص حقیقی و حقوقی محرز شد. حالا با گذشت پنجماه از حادثه مقصران این اتفاق مرگبار با سپردن وثیقه آزاد هستند و خانوادهها در بهترین حالت باید برای مطالبه دیه عزیزانشان پلههای ۱۷سازمان مقصر شناخته شده را تا سالهای بعد بالا و پایین کنند. محمدرضا زمانی علویجه، وکیل خانواده قربانیان به خبرنگار ما گفت که به رأی کارشناسی اعتراض کرده و امیدوار است برای احقاق حق موکلانش تدبیری به کار گرفته شود تا خانوادههای داغدیده رنجی بیش از سوگواری برای عزیزانشان نداشته باشند. روزگذشته خانوادههای سوگوار با حضور در محل حادثه یاد عزیزان از دست رفتهشان را گرامی داشتند.
داغ تازه
پنج ماه و ۱۵روز از حادثه دلخراش آتش سوزی کلینیک سینای اطهر شمیران که در جریان آن ۱۹نفر از کادر درمان و بیماران به کام مرگ رفتند گذشته است و امروز سهشنبه ۲۵آذر خانوادههای داغدیده به محل حادثه آمدهاند تا یاد و خاطره آنها را با روشن کردن شمع زنده نگهدارند.
ساعت نزدیک ۱۵بعد از ظهر است و زنان و مردان زیادی در حالی که عکس عزیزانشان را همراه دسته گل در دست دارند، وارد کوچه ماهروزاده در نزدیکی میدان تجریش میشوند. کمکم به تعداد خانوادهها افزوده میشود و تعدادی هم از همسایهها با دیدن این صحنه در آنجا تجمع میکنند. دقایقی بعد نگهبان ساختمان سینا اطهر، ساختمانی سوخته که به همان شکل رها شده از داخل اتاقک آهنی نگهبانیاش بیرون میآید و گونی پلاستیکی آبی رنگ و رنگ و رو رفتهای که پس از روز حادثه آنجا نصب شده است کنار میکشد تا خانوادههای داغدیده این حادثه از نزدیک محل کشته شدن عزیزانشان را تماشا کنند. خانوادهها یکایک از زیر گونی آبی وارد محوطه پر از آهنآلات دود گرفته و باران خورده میشوند و عکس فرزندان، مادران؛ همسران خود را در میان آهن پارهها میگذارند.
سوگواری خانوادهها
صدای ضجهها و گریههای زنان و دختران در میان آهن پارههای به هم پیچیده که در جریان آتشسوزی همچون کلاف سر در گم شدهاند به آسمان بلند میشود. یکی صدا میزند «دخترم فدایت شوم کاش میمردم و این روز را نمیدیدم» یکی دیگر میگوید «عمهجان کجایی؟ نزدیک شش ماه است که روی ماهت را ندیدهام» صدای مردی هم به گوش میرسد که میگوید «دکتر بابا مگه قرار نبود هنگام پیری برای من مادری کنی، پس کجایی؟» زنی که صدایش با گریه آمیخته شدهاست میگوید «دخترم از شیراز کوبیدهام و به تهران آمدهام تا از نزدیکی محل پرپر شدنت را ببینم و در فراغ تو گریه کنم. وی در حالی که عکس دخترش به نام پرستو مهر علی را در دست داشت به خبرنگار ما گفت: «دخترم ۲۱ساله بود و تازه دانشگاهش را تمام کرده بود که در این کلینیک مشغول به کار شد. او کارشناس تکنولوژیست و عاشق کارش بود، اما نمیدانست که مسئولان کلینیک به خاطر ثروت اندوزی قرار است جان او و همکارانش را بگیرند. مسئولان کلینیک به خاطر منافع مالی تعداد زیادی کپسول در آنجا دپو کردهبودند و از طرفی هم به فکر ایمنی آنجا نبودند و در نهایت هم ما را سیاهپوش فرزندانمان کردند.»
فرهاد دیبایی که در این حادثه دخترش را از دست داده بود، گفت: «دخترم شبنم تکنیسین اتاق عمل بود. من از مقصران حادثه گله دارم و امیدوارم که به سزای اعمالشان برسند هر چند که به نظر من مقصران این حادثه تا کنون هیچ تاوانی ندادهاند. آن شب وقتی رسیدم آتشنشانان سرگردان بودند و کاری نمیکردند. آنها میگفتند که جک خودروشان خراب است و کاری از دست آنها ساخته نیست و از طرفی هم فکر کنم شیلنگ آب خودروشان هم ایراد داشت. برای من عجیب بود که آنها با خودروی ناقص و مشکل دار به صحنه حادثه آمده بودند و در حالی که عزیزان ما جلوی چشمانمان در حال ذوب شدن بودند، آنها دست روی دست گذاشته بودند. در صورتی که آنها میتوانستند با تخریب آپارتمان کناری وارد آنجا شوند و افراد گرفتار شده را نجات دهند.»
آن شب شوم
آقای علایی در حالی که عکس دختر جوانش را که روی آن نوشته دخترم دلتنگ آخرین نگاهتم، میگوید: «شب حادثه دخترم با من تماس گرفت و از من خواست به کمکش بروم و او را نجات دهم. وقتی رسیدم متوجه شدم که دیر رسیدهام و دخترم در میان دود و آتش جان خودش را از دست داده بود و آتشنشانان و عوامل اورژانس هم هیچ و پوچ در آنجا حضور داشتند و این طور ۱۹نفر از کادر درمانی پر پر شدند.»
هر چقدر که به ساعت۱۶ نزدیکتر میشویم تعداد افراد حاضر در محل حادثه بیشتر میشود. همه حرفشان و درخواستشان یکی است و با صدای بلند از آیت الله رئیسی، رئیس قوه قضائیه میخواهند که زودتر تکلیف پرونده این حادثه مشخص شود و عاملان و مقصران حادثه هم به سزای اعمالشان برسند. کمکم عکسهای جان باختگان روی گونی آبی که نقش دیوار کلینیک را دارد، نصب میشود و بعضی از عکسها هم روی زمین گذاشته و روی زمین پراز گلهای پرپر شده میشود و افراد حاضر برای زنده نگه داشتن خاطره آنها شمع روشن میکنند به امید اینکه هر چه زودتر مقصران حادثه مجازات شوند.