سرویس سیاسی جوان آنلاین: روز دوشنبه مقام معظم رهبری به صورت ویدئو کنفرانس برای فارغ التحصیلان دانشکده افسری سخنرانی کردند، که دربخشی ازسخنان خود فرمودند: «بعضیها اسم عقل وعقلانیت را که میآورند منظورشان ازعقلانیت ترسیدن است وقتی میگویندعاقل باشید یعنی بترسید، یعنی منفعل باشید، یعنی ازمقابل دشمن فرار کنید. نه این درست نیست، ترسوها حق ندارند اسم عقلانیت را بیاورند. اسم ترسیدن و فرار کردن ومیدان را خالی کردن عقلانیت نیست اسمش همان ترس و فرار و مانند اینهاست. عقلانیت یعنی محاسبه درست، و البته دشمن سعی میکندعقلانیت به آن معنای غلط را تلقین کند بعضی هم نادانسته گاهی حرفهای دشمن را تکرار میکنند.»
این مطالب در حالی در صحبتهای رهبری آمده است، که برداشت میشود، در پاسخ به سخنان شیخ حسن روحانی رئیس جمهورآمده باشد، ایشان چند روزپیش درتوجیه لغو جلسه سران قوا بیان کرده است. آنجا آقای رئیس جمهور میگوید: «خداوندبه ماعقل داده ما باید حفظ جان خودمان را بکنیم و حفظ جان دیگران راحالا قبل از شرع، یک کسی نمیتواند برود وسط مسیل بایستد صدای سیل را هم دارد میشنود بگوید آقا میترسی وسط رودخانه بایستد. خوب نترس وایستید تا آب بیاد ببردت. خوب آب میآید میبردت، زلزله دارد میآید میگوید آقا میترسید زیر این سقف باشید خوب برو بیرون زلزله دارد تکون میدهد، خوب باش این سقف میآید روی سرت و...»
توجه به اصل مبحث از لحاظ تبیین و توضیح علمی در جای خودش قابل تامل است، اما آنچه در اینجا مورد نظر است اینکه متاسفانه خط تحریف در نظام جمهوری اسلامی به شدت قوت و توان پیدا کرده و آنچنان در بدنه حاکمیت توانمند شده است که به راحتی هر روز یک چالشی را پیش روی نظام قرار میدهد و هل من مبارز میطلبد. امروز رئیس جمهور منتخب مردم آنچنان غرق در خودخواهیهای خود قرار دارد که حتی در کلام نیز سعی نمیکند که با آلام مردم هم دردی بنماید. بلکه بالعکس مرتب درسخنان خود نیز زخم زبانها به مردم و جبهه مقاومت و جریان وفادارانقلاب میزند، تا جایی که حتی بدیهیات را هم نادیده میگیرد و هتاکی میکند و دست به تحریف آموزههای دینی و علمی میزند و تخریب میکند.
البته جریان تحریف، تخریب وترسودرکشورهرروزعلی رغم تذکرات مرتب مردم وبرخی دلسوزان وبه خصوص رهبری بازهم بی توجه به همه اینها، خط دشمن را دنبال میکنند و طرح آشوبهای مردمی در خیابان را در دستور کارخود دارند. وجالب این است هر چه با تورم و گران کردن کالاها برگرده مردم فشار را افزایش میدهند تا یک جایی سرباز کند و کشور را با بحران روبه رو سازند، اما مردم با نجابت ایران، چون اطمینان پیدا کرده اند به اینکه دولت مستقر برخلاف شعارهای انتخاباتی اش دولت دروغگویان است همچنان مقاومت میکنند و تمام سختیها را تحمل میکنند تا جایی که رهبری علی رغم همه صبر و حوصلهای که به خرج میدهند و تلاش میکنند در امور دولت دخالت نکنند، اما گاهی اوقات چارهای نمیبینند جزاینکه ورود کنند ودرمقابل این یاوهها به صراحت و یا به اشاره بر آیند وپاسخ مختصری را جهت روشنگری برای هدایت جامعه بیان بنمایند، تا درجهت ایفای نقش هدایت و رهبری خودبعمل آورند.
آنچه دراینجا مورد نظر نگارنده میباشد ودغدغه دلسوزان نظام میباشد این است که اینگونه چالشها عادت شوند و براساس ضرب المثل معروف خدایی ناکرده برسیم به جایی که خلیفه کشی رسم شود.
نفوذیها آگاهانه وعدهای هم ازسرنادانی وبدون توجه به خواست مردم ورهبری خط دشمنی خود را با نظام و مردم وکشورتحت فرمان اربابان استعماری خود و جریان فراموسونری جهانی براساس آموختههای خوداز سرویسهای اطلاعاتی دشمن هر روز دروغی بزرگتر را بیان میکند تا آنجا که به گونهای با اعتماد به نفس وارد میشود که هم خود فکر میکند و مطمئن هست که راست میگوید و هم تعدادی از اطرافیانش چنین فکر میکنند و به خیال خام خودشان سعی میکنند دروغهای خودشان را به مردم بقبولانند.
گوبلز وزیرتبلیغات تبلیغات جنگ هیتلردرجنگ جهانی دوم گفته است که دروغ هر چه بزرگتر باشد قبول آن به عنوان راست توسط مخاطبین راحتتر میباشد. رئیس دولت دروغگویان نیز براساس همین درس و آموزشی که از آنان گرفته است. هر روز یک دروغ تازهای را در زمینههای مختلف به خورد ملت میدهد. گوبلز درجریان اوج درگیریهای رایش سوم درمسئولیت تبلیغات جنگی خود میگفت دروغ هر قدر بزرگتر باشد باور آن برای تودههای مردم راحتتر است.
ترسوها درچهار دهه پس ازانقلاب با لطایف الحیلی متاسفانه بر مسند امورنظام اسلامی ایران تکیه زده اند و مردم را فریب داده اند وبااعتمادی که برای مردم و رهبری به آنها بوجود آمده است موفق شده اند تا خسارات زیادی را به نظام و کشور وارد کنند. هرگاه به خسارتهای وارد شده توسط این ترسوهای مدعی عقلانیت نگاهی از سر تعمق داشته باشیم متوجه میشویم که چه آگاهانه و چه نا آگاهانه دست دشمنان ایران اسلامی پشت پرده این ترسوها بوده است که قابل انکارهم نیست. دشمن از بیرون و این نفوذیهای ستون پنجمی از درون همانند لبههای یک قیچی درحال ضربه زدن به ارکان نظام ومردم با ایمان و شجاع هم وطن بوده و خواهند بود. برخی از خساراتی که مهرهای نفوذی دشمن در درون نظام به ترفندهای مختلف وارد کرده اند به اختصار عبارتند از:
ترسوها ازاداره کشور پس از پیروزی انقلاب باعث شدند تا دولت موقت روی کاربیایند و با ترس خوداز اربابان اجازه ندادند که امام یک دولت انقلابی و مردمی را حاکم بگرداند، امام را مجبورکردند تابه دولتی تن دهند که هیچ اعتقادی به آن نداشتند.
ترسوها قبل ازانقلاب هم درصفوف مبارزین نفوذ میکردند وعملیاتهای مبارزین و برنامههای انقلابی را دودستی تحویل ساواک میدادند و با خیانت خود به آنها باعث شکنجه وشهادت بسیاری از مبارزین انقلابی به دست مزدوران ساواک میگردیدند.
ترسوها ازصدام و حزب بعث واستکبار جهانی ترسیدند و با اسم عقل گرایی شعار صلح دادندکه نتیجه آن پذیرش قعطنامه وصلح با صدام شدند وبه قول حضرت امام خمینی ره جام زهری شد که نوشیدند وبا اطمینان دشمن از ترس ترسوها درآن وضعیت شاهد حمله گسترده وهمه جانبه وهمزمان عراقیهای بعثی و منافقین را درسال ۱۳۶۷ به دنبال داشت.
ترسوهای مدعی عقلانیت از ناوهای آمریکایی ترسیدند و زمانی که خواسته امام این بود تا به ناوها حمله شود، ولی اینها درجواب امام از سر ترس ومرعوب بودن خود درمقابل تحرکات آمریکا بامواضع به اصطلاح عاقلانه از دستورامام سرپیچی کردند که نتیجه آن این شد که همین ناو آمریکایی با حمله موشکی هواپیمای مسافربری ایران را زدند و منهدم کردند و بیش از ۲۹۸ مسافر و خدمه آن را شهید کردند.
ترسوها ازاخم آمریکاییها ترسیدند و با ژستهای به ظاهر عاقلانه تمام دستاوردهای هستهای را به ثمن بخس فروختند ونتیجه اش عقب افتادن صنعت هستهای و خسارتهای زیادی به کشور گردید. دردولت اصلاحاتی سید محمد خاتمی صنعت هستهای را ازترس آمریکا تعطیل کردند و زمینههای تهاجم وشبیخون فرهنگی را در کشور فراهم کردند؛ که در سالهای بعد چه فجایعی درفرهنگ کشوربوجود آمده است.
ترسوها پس از اینکه در یک مقطع در دولت احمدی نژاد دیدند که با جسارت مدیران انقلابی دوباره شاهد رشد و توسعه درصنعت هستهای وسایر تکنولوژیها بوده و با دور زدن تحریمها منافع زیادی را وارد کشور کردند تا چرخ زندگی مردم بچرخد، تلاش گستردهای را علیه پیشرفتهای کشورشروع کردند وتا آنجا که درتوانشان بود مانع ایجاد کردند تا دردولت بعدکه باهزاران وعده ووعید دروغ روی کار آوردند یعنی دولت ترسوها از دور زدن تحریمها و ناراحتی و عصبانیت آمریکا ترسیدند و با روشهای به ظاهر عقلانی زحمتهای دولت قبل را کنار گذاشتند و روشهایی از سر ترس و جلب رضایت کدخدا را جایگزین نمودند که نتیجه آن هزاران میلیارد خسارت در سوخت و انرژی طی این سالها گردید وآخرش به دلار بالای سی ودوهزار تومان رسیدیم وهمین ترسوها با ترس و دلهره همچنان بر مردم فشار وارد میکنند.
ترسوها انقدراز کدخدا ترسیدند تا حاضر شدند همه مملکت را تقدیم دشمن کنند با خیانت برجام زمینه حضور دشمن را در ایران فراهم نمودند و با نشان دادن سراب، دولت مردان ترسوی ایران را به آنجا بردند که از برجام به عنوان آفتاب تابناک و درخت گلابی و ... نام بردند، اما آنگاه که تمام اطلاعات دستگاههای کشور و به خصوص دور زدن تحریمها را گرفتند وایران بعنوان یک طرف مذاکرات تمام تعهدات برجامی اش را اجرایی کرد و درقلب رآکتور هستهای اراک بتن ریختند. کدخدایشان وبقیه کشورهای همراهش خیلی راحت از زیر بار اجرای تعهدات شانه خالی کردند واز در زمان لازم ازبرجام خارج شدند.
ترسوها آنقدر ازدشمن یعنی آمریکا ترسیدند و ترسشان را به نمایش گذاشتند و بروزدادند وآنقدرآلارم از ضعف و ترس خود را به دشمن نشان دادن وکد دادند ازنیازخود به دشمن تا آمریکا جرات پیدا کرد و در یک اقدام تروریستی دولتی، سردار دلها حاج قاسم سلیمانی و المهدی المهندس سردار مجاهد جریان مقاومت در منطقه را ترور وبه شهادت رساندند.
اینها مختصری بصورت اشاره از مشت نمونه خرمن از خسارتهای ناشی از ترس ترسوهای مدعی عقلانیت بود که دراین وجیزه آمده است. اما زیانهای وارد شده به کشورتوسط این ترسوها آنقدرزیاد است که برای بیان آنها نیاز به هفتاد من کاغذ داریم که در این مقال جای پرداختن به همه آنها نیست و ان شا الله در مجالی دیگر به آنها باید بپردازیم.
و از همین روست که لبهای مبارک پیرمراد انقلاب و مردم شروع به درفشانی کرد و تشخیص شان در فاصله کوتاهی که یکی از این ترسوها باز هم از عقل و عقلانیت سخن رانده بود این بود که موضع گرفته ونسبت به روشنگری امت راهنمایی کرده باشندکه فرمودند: ترسوها حق ندارند اسم عقلانیت را بیاورند.