سرویس حوادث جوان آنلاین: ۲۳تیرسال۹۴، مأموران پلیس پایتخت از مرگ مشکوک مرد جوانی در یکی از بیمارستانهای شهر باخبر و راهی محل شدند. با حضور مأموران در محل اولین بررسیها نشان داد ابراهیم ۳۰ساله در درگیری در روستای پلایین مرتضی گرد با ضربه شمشیر زخمی، اما بعد از انتقال به بیمارستان بر اثر شدت خونریزیها فوت کرده است.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، تحقیقات در این زمینه آغاز شد و در تحقیق از شاهدان حادثه مشخص شد مرد ۲۷ساله به نام مصطفی عامل قتل است. بنابراین مصطفی که بعد از حادثه به مکان نامعلومی گریخته بود با تلاش مأموران شناسایی و بازداشت شد. او در اظهاراتش گفت: «آن روز همراه دوستانم در خیابان بودیم که مقتول و دوستانش را دیدیم. آنها به ما فحاشی کردند. از آنجائیکه همه مست بودیم و حال طبیعی نداشتیم، همین بهانه درگیری شد تا اینکه مجتبی را دیدم. مجتبی یکشمشیر سامورایی در خانه داشت. از او خواستم به خانه برود و آنرا بیاورد. او قبول کرد و بعد از لحظاتی با شمشیر وارد درگیری شد. در آن درگیری شمشیر را از دست او گرفتم و یک ضربه به کتف مقتول زدم. اما تیغه شمشیر کند بود و فکر نمیکردم مرتکب قتل شوم.»
با اقرارهای متهم، مجتبی و دو نفر از دوستان متهم بازداشت شدند. متهمان به جرمشان اقرار کردند سپس مجتبی در اظهاراتش گفت: «روز حادثه از محل کارم در میدان ترهبار به خانه برمیگشتم که متوجه درگیری دوستانم شدم. مصطفی دوست صمیمیام بود به همین خاطر از او خواستم وارد درگیری نشود، اما قبول نکرد سپس از من خواست دست خالی وارد درگیری نشویم. قبول کردم و به خانه رفتم و شمشیر سامورایی تزئینی را که روی دیوار آویزان بود برداشتم. در آن درگیری مصطفی شمشیر را از من گرفت و یک ضربه به کتف مقتول زد. همان لحظه مقتول و مصطفی روی زمین افتادند. بلافاصله مصطفی را از روی زمین بلند کردم و سوار بر موتور از محل فرار کردیم.»
با اقراهای مرد جوان، دو متهم دیگر نیز تحت بازجویی قرار گرفتند و گفتند: «یکی از دوستان مقتول با کاتر به پشت یکی از دوستان مصطفی زد. همان موقع مصطفی گفت مقتول باید تنبیه شود. این شد که با شمشیر به آنها حمله کرد، اما ندیدیم چه کسی ضربه را به مقتول زد.»
با اقرار متهمان، پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و در دیسال گذشته روی میز هیئت قضایی شعبه دهم دادگاه قرار گرفت. در آن جلسه اولیایدم گفتند پسرشان تازه عقد کردهبود به همین خاطر برای عامل قتل درخواست قصاص دارند. در ادامه متهم که با قرار وثیقه آزاد بود، وکیل وی تبرئه موکلش را درخواست کرد. سپس دیگر متهمان نیز از خودشان دفاع کردند. در پایان هیئت قضایی با توجه به مدارک موجود در پرونده مصطفی را به قصاص و دیگر متهمان را به حبس محکوم کرد. این حکم با اعتراض متهم به دیوان عالی کشور رفت و با نقض رأی صادره بار دیگر به همان شعبه ارجاع داده شد.
با نقص حکم قصاص، اما متهم توانست با پرداخت دیه رضایت اولیایدم را جلب کند. به این ترتیب مرد جوان این بار از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه قرار گرفت. او در آخرین دفاعش گفت: «باور کنید ضربهای که به مقتول زدم کشنده نبود، اما تلاش کردم تا رضایت اولیایدم را جلب کنم. حالا از دادگاه درخواست تخفیف در مجازاتم را دارم.»
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.