کد خبر: 1020604
تاریخ انتشار: ۰۲ مهر ۱۳۹۹ - ۰۶:۳۰
مردم می‌گویند وقت و پول برای خوردن غذای سالم ندارند
قبل‌تر خانواده‌ها روز تعطیل یا شاید ماهی یک بار به رستوران فست فود می‌رفتند و خوردن ساندویچ یا پیتزا یک تفریح و تنوع محسوب می‌شد، ولی حالا برعکس شده و راه افتادن بوی غذا‌های اصیل میان چندین شب غذای حاضری خوردن، استثنا شده است؛ این یعنی مرگ عادت‌های غذایی درست؛ این یعنی خداحافظی با بوی سبزی سرخ شده در خانه. بوی پختن رب یا حتی کز دادن کله پاچه!
مرضیه بامیری
سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: در دنیای پرشتاب امروز که همه‌چیز به سرعت برق می‌گذرد و زندگی‌ها به واسطه تأمین معاش دشوارتر از قبل شده، افراد به یک زندگی ماشینی با دور تند دچار می‌شوند.

حالا دیگر کمتر زنی ساعت‌ها پای گاز می‌ایستد یا درکمتر خانه‌ای پیدا می‌شود که بتوان در آن به واسطه تأمین موادغذایی خانگی رایحه‌های مختلف ایجاد کرد. زندگی‌های آپارتمان‌نشینی تحمل این کدبانوگری‌ها را ندارد.

گرایش مردم در سال‌های اخیر به سمت مصرف غذا‌های آماده و کنسروی به حدی شده که آمار چاقی، ابتلا به دیابت و سایر بیماری‌های قلبی عروقی مانند سکته رو به افزایش است، اما آیا تحلیل و علت‌یابی این پدیده اجتماعی و تغییر فرهنگ غذایی مردم با حرف و نظریه قابل تغییر است؟ آیا آپارتمان‌نشینی و گرایش به شهرنشینی، کمبود وقت و گرانی محصولات غذایی موجب این وضعیت شده است؟ زنان به عنوان عامل اصلی سفره ایرانی، از جمله مهم‌ترین مشتریان فست‌فود‌ها هستند و اگر قرار باشد علت تغییر ذائقه‌ها را جویا شویم باید پای حرف‌های بانوان بنشینیم. البته گفتگو با مرد‌ها را هم به عنوان یک طرف دیگر این وضعیت نباید فراموش کرد.
 
فرصتی برای غذا درست کردن ندارم
فاطمه سلیمی/ کارمند/ ۳۷ ساله

با کیسه‌ای پر از سوپر مارکت بیرون می‌آید که حاوی کنسرو و سوسیس کالباس و نوشابه است. در پاسخ به این سؤال که چرا اینقدر سوسیس کالباس خریده‌اید، می‌گوید: من یک زن شاغل در شرکت خصوصی هستم. ساعت چهار و نیم پایان ساعت کار من است، ولی اغلب مواقع ما مجبور به ماندن در تایم اضافه‌کاری تا شب هستیم. حالا تصور کنید من ساعت هشت و نیم به خانه می‌رسم و تازه وظایف مادری من آغاز می‌شود. باید به امور خانه، درس و مشق بچه‌ها و مهم‌تر از آن تهیه غذا بپردازم. واقعاً چه چیزی می‌شود در نیم ساعت آماده کرد جز یک غذای یک سرهم‌بندی شده با مواد آماده؟ کافی است نظرسنجی کنیم، بی‌شک همه پیشنهاد سوسیس سیب‌زمینی، سوسیس بندری و ژامبون و... می‌دهند. یا در بهترین حالت مجبورم خورشت‌های آماده داغ کنم. حالا به لطف تکنولوژی انواع غذا‌ها به صورت کنسروی در دسترس مردم است و بیشترین مشتری این محصولات آن‌هایی هستند که مثل من وقت برای آشپزی سنتی ندارند. اصلاً وقتی همه‌چیز به صورت آماده در بازار موجود است چرا باید به خودمان زحمت بدهیم غذا‌های پر درد سر تهیه کنیم؟ قورمه سبزی محبوب‌ترین غذای ایرانی‌هاست که از کوچک و بزرگ همه دوستش دارند، ولی پروسه تهیه مواد و پختش بسیار طولانی است. می‌رویم فروشگاه و با یک قیمت نسبتاً مناسب خورش آماده می‌خریم. یا هر غذایی که تهیه آن دشوار است. البته خودم از این وضعیت راضی نیستم و گاهی برای عطر و طعم غذای خانگی دلم تنگ می‌شود و روز‌های تعطیل سعی می‌کنم این کمبود را جبران کنم.
تهیه غذای آماده از کدبانوگری به دور است

سیده کبری حسینی / مادر بزرگ

او را در فروشگاه با نوه‌اش می‌بینم. نوه اصرار دارد از آن غذا‌هایی که در تبلیغ تلویزیون دیده است، برایش بخرد، ولی مادر بزرگ شیرین زبان به او وعده می‌دهد که خودش آن غذا را درست کند. می‌گوید: این بچه گناهی ندارد. ذائقه‌اش به مصرف مواد آماده عادت کرده است. زمان ما اگر کسی برای مهمانی غذا از رستوران سفارش می‌داد، سعی می‌کرد مهمان‌هایش بو نبرند. چون از آداب کدبانوگری به دور بود که برای مهمان غذای بیرون سرو کنند. یا عروس‌ها خجالت می‌کشیدند بگویند غذا پختن بلد نیستند، ولی حالا زن‌ها در مصرف غذای آماده با هم مسابقه می‌دهند. برایشان تبدیل به یک فرهنگ شده است. متأسفانه اگر کسی بگوید دو روز مشغول تهیه سبزی قورمه بودم یا ساعت‌ها داشتم پیاز داغ آماده می‌کردم مورد تمسخر قرار می‌گیرد. اگر زنی بگوید خودش ترشی درست می‌کند همکارهایش او را دست می‌اندازند. زن‌های جوان عار می‌دانند که خودشان موادغذایی را تهیه کنند. می‌دانم از حرف من دلخور می‌شوند، ولی خیلی‌هایشان راحت طلب شده‌اند. خب شرکت‌ها هم می‌بینند که نیاز جامعه چه چیز‌هایی است و دست به تولید همان محصولات می‌زنند و اتفاقاً پرفروش هم می‌شود. فکرش را بکنید یک زمانی در خانه‌ای که میررزا قاسمی درست می‌شد عطر سیر و بادمجان‌های کبابی کوچه را پر می‌کرد، ولی حالا تبدیل شده به یک غذای کارمندی یا آماده که هیچ طعمی ندارد. مگر می‌شود طعم تخم‌مرغ را برای مدت طولانی حفظ کرد؟ جز با مواد نگهدارنده که عین خوردن سم است و تدریجی مردن. او از زن‌ها می‌نالد و می‌گوید: آن‌هایی که آشپزی را تحقیر شخصیت زن می‌دانند معده و ذائقه کودکان را با طعم‌های پوشالی موادی که به زور طعم‌دهنده‌ها قابل تحمل هستند عادت داده‌اند. بچه‌ها به نسبت گذشته بدغذا شده‌اند و کم‌کم دارند طعم غذا‌های اصیل و سنتی را از خاطر می‌برند. در عوض از هر کدام بپرسید غذای مورد علاقه‌اش چیست از بچه سه ساله تا ۳۰ ساله بی‌معطلی پاسخ می‌دهد، پیتزا!

در جست‌وجوی کنسرو کله‌پاچه
رضا احمدی/ کارمند/۴۳ ساله

مردی کودکش را در سبد خرید گذاشته و آن را در فروشگاه می‌چرخاند. نگاهش به قفسه غذا‌های آماده است. به سمتش می‌روم. کمی که خیره می‌شوم می‌فهمم دنبال کنسرو کله پاچه می‌گردد. همین بهانه گفت‌وگوی ما می‌شود. رضا احمدی می‌گوید: گرانی محصولات غذایی و دشوار بودن تأمین مواد ارگانیک آن‌ها را به سمت مواد کنسروی یا فست‌فود سوق داده است.

فرض کنید بچه‌ام هوس کباب کرده باشد، آیا من یا بسیاری والدین دیگر قادریم گوشت سالم با قیمتی کمتر از ۱۰۰ هزار تومان پیدا کنیم؟ کباب را باید با یک برنج ایرانی خورد. آیا می‌شود برنج کیلویی ۳۰ هزار تومان خرید؟ پس اگر فرزندم هوس کباب کند، راحت‌تر است که یک بسته کباب آماده بخرم و هوسش را فرو بنشانم.

می‌دانم طعم آن‌ها فرقشان از زمین تا آسمان است، ولی همیشه این هوس‌ها قابل برآوردن نیست. اگر یکی مثل همسر من هوس کله پاچه کند چه باید کرد؟

وقتی کنسرو آن با قیمت مناسب در دسترس است کیفیت را فدای قیمت می‌کنیم و آن را می‌خریم. وقتی تهیه غذا‌های محلی هزینه پیش پخت آن بیشتر از تهیه کنسرو آن است خب آدم راه دوم را انتخاب می‌کند. وقتی تهیه مرغ یا گوشت برای خیلی از خانواده‌ها دشوار است، با خرید دو تا سوسیس و کمی کالباس کیفیت پایین، شکم خانواده چند نفری‌شان سیر می‌شود.

وقتی غذای اصیل ایرانی تهیه‌اش از غذای آماده شرکتی ارزان‌تر است، طبیعی است که بین مردم طرفدار پیدا می‌کند. او در لابه‌لای صحبت‌هایش از تبلیغات رسانه‌ها گلایه کرده و می‌گوید: تبلیغات خوش‌رنگ و لعاب تلویزیون همه را مسحور خود کرده است.

هر روز از یک محصول جدید رونمایی می‌شود و آنقدر تشریفات و هنر میز آرایی‌شان دقیق است که هر مخاطبی را وسوسه می‌کند. گاهی کودکم زنگ می‌زند که بابا آمدی فلان غذا را برایم بخر. حتماً هم فلان برند باشد. خیلی‌ها دوست دارند تمام خوراکی‌های تبلیغ شده را تجربه کنند و همین تحریک مخاطب، هدف اصلی سازندگان است.
آن‌ها برای نیل به اهداف اقتصادی خود فرهنگ غذایی مردم را قربانی خواسته‌هایشان کرده‌اند و کم‌کم غذا‌های اصیل وسالم رنگ می‌بازد. ادامه این روند می‌تواند صدمات جبران‌ناپذیری به فرهنگ غذایی خانواده‌ها و سلامتشان وارد کند. گرانی بیش از حد محصولات اولیه غذایی از دیگر علت‌های رو آوردن مردم به غذای کنسروی و آماده است. احمدی همچنین معتقد است: یک چشم و هم‌چشمی میان بانوان در حال شکل‌گیری است که اگر کسی فلان غذای آماده را با فلان برند تست نکرده باشد، گویی از تمدن جا مانده است. او معتقد است قبل‌تر خانواده‌ها روز تعطیل یا شاید ماهی یک بار به رستوران فست فود می‌رفتند و خوردن ساندویچ یا پیتزا یک تفریح و تنوع محسوب می‌شد، ولی حالا برعکس شده و راه افتادن بوی غذا‌های اصیل میان چندین شب غذای حاضری خوردن، استثنا شده است؛ این یعنی مرگ عادت‌های غذایی درست؛ این یعنی خداحافظی با بوی سبزی سرخ شده در خانه. بوی پختن رب یا حتی کز دادن کله پاچه! او نظرش را تکمیل می‌کند و ادامه می‌دهد: زندگی شهری هم دلیل مهمی برای این تغییر است. مردم اغلب آپارتمان‌نشین هستند و برای پختن غذا‌های مورد علاقه‌شان قدرت مانور ندارند.

مثلا نمی‌شود در آپارتمان بوی کله‌پاچه یا سیرابی راه انداخت، چرا که هر کسی دوست ندارد یا بسیاری از غذا‌های کبابی را به دلیل مراعات حال اقتصادی همسایه‌ها تهیه کرد. بنابر این یا باید با جیبی پر از پول به رستوران رفت یا همان غذا‌ها را نیمه آماده تهیه کرده و در خانه درستشان کرد.

تهیه غذای سالم هزینه زیادی دارد. فرض کنید یک خانواده سه نفره بخواهند یک پرس ماهی بخورند. خدا می‌داند همان یک وعده چند هزار تومان برایشان آب می‌خورد. ولی با پول همان ماهی می‌شود چند پرس غذای آماده تهیه کرد. هم متنوع‌تر است هم به صرفه‌تر. البته تمام این‌ها که گفتم دلیل نمی‌شود غذای فست فود را به غذای سنتی ترجیح بدهیم، بلکه شرایط اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی این جبر را به ما تحمیل کرده و قورمه سبزی و قیمه بادمجان را در جدال با پیتزا و لازانیا مغلوب کرده است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار