سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: ۲۶ شهریور ۱۳۵۹، صدام حسین، رئیسجمهور عراق بعثی رسماً اعلام کرد که قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را دیگر به رسمیت نمیشناسد و تمام اروندرود را در حاکمیت مطلق خود دارد. حاکمیت این رودخانه از زمان عثمانی مورد اختلاف ایران و عراق قرار داشت و بعدها رضا خان حاکمیت آن را به عراقیها واگذار کرد. از آن زمان تا سال ۱۳۴۸ که پهلوی دوم حاکمیت عراق بر این رود را لغو کرد، هر کشتی ایرانی که میخواست از خلیجفارس وارد اروند و سپس کارون شود، باید مورد بازرسی عراقیها قرار میگرفت و حتی به آنها مبلغی بهعنوان حق عبور و مرور پرداخت میکرد. شهریور ۱۳۵۹، جنگ به شکل عملی آغاز شده بود. هرچه به روزهای پایانی این ماه نزدیکتر میشدیم، تعداد حملات زمینی عراقیها به پاسگاههای مرزی بیشتر و بیشتر میشد. آنها غیر از اروندرود، روی برخی از مناطق مرزی مثل میمک هم اختلافاتی با ایرانیها داشتند.
حتی پس از قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر و میلهگذاریهای مرزی، عراق روی حل و فصل اختلافات در برخی از مناطق در سومار و میمک قانع نشده بود و خصوصاً در منطقه میمک، ملیهگذاریها را نیمهکاره رها کرد و نمایندگان به حالت قهر منطقه را ترک کردند. در شهریور ۱۳۵۹، حتی پیش از آنکه صدام قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کند، ارتشش روی زمین و در عمل حملات بسیاری را به مناطق مرزی ایران خصوصاً در غرب کشور که روی مالکیت آنها ادعا داشت، انجام میداد. چنانچه روز ۱۶ شهریور ۵۹ حمله گستردهای در منطقه خان لیلی انجام دادند و پاسگاه این منطقه را به تصرف خود درآوردند. اهمیت حمله بعثیها به خان لیلی غیر از گسترده بودن این حمله، تأکید خود صدام بر شروع جنگ از همان روز است. جالب است درحالیکه برخی از سیاستمداران اهل مماشات داخلی همچنان آغاز جنگ را روز ۳۱ شهریور ۵۹ میدانند، خود صدام حسین پس از سقوط و دستگیری توسط امریکاییها، در بازجوییهایش گفته بود جنگ تحمیلی علیه ایران را از اواسط شهریور ۱۳۵۹ آغاز کرده، اما نمیداند چرا ایرانیها اصرار دارند اواخر این ماه جنگ آغاز شده است! اگر نقل قول صدام که یک طرف جنگ بود را بپذیریم، جنگ از ۱۶ شهریور دیگر علنی آغاز شده بود. تنها سه روز بعد نیز بعثیها از زمین و هوا به پاسگاه طلائیه و جاده شماره ۶، واقع در ۳۰ کیلومتری غرب جاده اهواز-خرمشهر حمله کردند و همچنین هواپیماهای عراق حریم آسمان ایران را در دهانه اروند شکستند.
در همین روز درگیری مرزداران ایران با مهاجمان ارتش عراق در پاسگاههای مرزی صالحآباد، ایلام، مهران، نفت شهر، طلائیه، قصر شیرین؛ با شدت ادامه یافت و عراق به میمک که روی مالکیت آن ادعا داشت، نیز حمله کرد و آنجا را به تصرف خود درآورد. در همین روز ۱۹ شهریور ۵۹ صدام گفته بود: «عراق مصمم است حتی یک وجب از خاک خود را که در اشغال ایران باشد از تصرف این کشور خارج کند. این کار مبتنی بر قانون و به منزله تجاوز نیست. ما در بین ملت ایران دوستان زیادی داریم!» سردار غلامپور بهعنوان یکی از رزمندههای حاضر در جبهه خوزستان در مقطع شروع جنگ میگوید: در تاریخ ۱۶ و ۱۹ شهریور عراق دوبار به مرزهای ما حمله کرد و دو ارتفاع را که قرار بود در قرارداد الجزایر به عراق داده شود، اشغال کرد. وقتی عراق حمله میکند و مناطق مرزی ما را اشغال میکند، آیا این نشانه جنگ نیست؟ باز هم مسئولان هنوز این را جنگ تلقی نکردند. به هر حال نه تجاوزات مرزی محدود و مداوم دشمن به مرزهای هوایی و دریایی و نه تجاوز آشکار و نسبتاً وسیع او به مرزهای زمینی و تصرف یا نابودی یکی پس از دیگری پاسگاههای مرزی نظیر آنچه در خان لیلی و میمک رخ داد، باعث نشد تا تحرک خاصی از سوی کشورمان برای حفظ مرزها یا مقابله با دشمن صورت گیرد. حتی پاره کردن قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر توسط صدام در روز ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ نیز زنگهای خطر را برای این عده از سیاستمداران به صدا درنیاورد تا اینکه عراق بعثی روز ۳۱ شهریور ۵۹ به ۱۰ فرودگاه کشورمان حمله هوایی کرد. حالا دیگر بهانهای برای مماشات با دشمنی که علاوه بر حمله گسترده هوایی، ۱۲ لشکر و بیش از ۴۰ تیپ خود را روانه خاک کشورمان کرده بود، وجود نداشت.