وقاحت را این روزها میتوان به وضوح در رفتار و گفتار برخی مسئولان دید. همانهایی که خود را دلسوز ورزش میخوانند و پایش که بیفتد زمین و زمان را به هم میدوزند که بدون گرفتن ریالی سالهاست که دارند برای ورزش مایه میگذارند، اما از آنجایی که ماه همیشه پشت ابر نمیماند و نمیتوان تا ابد تظاهر و وانمود به خوب بودن و مسئول بودن کرد، همینها چنان روی واقعی خود را به نمایش میگذارند که گویی برایشان کمترین اهمیتی ندارد که دیگران از نیت و طینت آنها باخبر باشند.
کافی است که یک مرتبه در جلسهای نیمهخصوصی یا خصوصی پای حرفهای لیلا صوفیزاده بنشیند تا گمان کنید او یکی از دلسوزترینهای ورزش، به خصوص برای بانوان است و دغدغههایش جز مهیا کردن شرایط برای زنان و بانوان ورزشکار چیز دیگری نیست. اما شناخت هر کسی نیازمند زمان است و امروز به خوبی میتوان دریافت که صوفیزاده هم مانند دیگر مسئولان شباهت زیادی به آنچه میگوید، ندارد که اگر غیر از این بود بعد از دو سال تعلل در پرداخت پاداش قهرمانی فوتسال بانوان مدعی نمیشد که بیشترین زحمت را او کشیده، اما قهرمانی کام کسانی را شیرین کرد که کمترین زحمت را برای این نتیجه کشیده بودند!
به نظر میرسد نایبرئیس بانوان فدراسیون فوتبال خود را بیش از بانوان فوتسال که در رقابتهای قهرمانی آسیا بر سکوی نخست ایستادند و ماهها و سالها برای رسیدن به این موفقیت کار و تلاش کردند برای دریافت پاداش محق میداند!
تأسفبار است؛ نوع نگاه صوفیزاده به عنوان نایبرئیس بانوان فدراسیون فوتبال بسیار تأسفبار است، چراکه نادیده گرفتن واقعیت در مصاحبه او که تأکید دارد «این نوع رفتار ملیپوشان در شرایطی است که آنها پیش از اجرای برنامههای هدفمند فدراسیون پیشبینی نمیکردند که در آسیا پنجم یا ششم هم شوند»، مصداق بارز عدم صداقت است و فریب افکار عمومی. بر کسی پوشیده نیست که فوتسال بانوان مدافع عنوان قهرمانی بود، پس چطور میشود که نتوان حضور بر جایگاه ششم یا پنجم را برای مدافع عنوان قهرمانی متصور شد؟
نایبرئیس بانوان فدراسیون فوتبال در حالی منت تلاشهای خود را برای اعزام فوتسال بانوان به مسابقات قهرمانی آسیا میگذارد که در واقع به وظایفش عمل کرده، نه بیشتر و اینکه پاداش این قهرمانی تصویب هم شده بود، اما حالا بعد از دو سال او با لحنی تأسفبار میگوید که پاداش بانوان فوتسال معنوی است و آنها نباید به دنبال اندک پاداشی باشند که فدراسیون برایشان در نظر گرفته است، چراکه از تبلیغات محیطی دریافتی داشتهاند و با توجه به قهرمانیهایی که کسب کردهاند صاحب موقعیت اجتماعی شدهاند و کم مانده منت تبریکهایی را که بانوان فوتسال بابت قهرمانیهایشان در کوچه و خیابان از مردم دریافت کردهاند نیز بر سر آنها بکوبد و به حساب و کتابهای مالی فدراسیون برای عدم پرداخت پاداش آنها اضافه کند!
تأسفبار بودن صحبتهای صوفیزاده زمانی بیشتر میشود که سابقه گفتوگوی رودررویی با او داشته باشید و از زبان خودش بشنوید که حاضر نشده با رانت فدراسیون وارد ورزشگاه شود، وقتی درهای ورزشگاه روی بانوان بسته بوده و تأکید داشته که به عنوان یک زن در فدراسیون فوتبال تمام هم و غمش را روی برطرف کردن مسائل و مشکلات بانوان گذاشته و در این راستا نیز گام برمیدارد. حالا، اما درست برخلاف تمام آنچه، چون شعاری زیبا، دلفریب و تأثیرگذار از زبان او شنیدید را میشنوید که بانوان فوتسال را به شدت زیر سؤال میبرد که چرا بعد از دو سال خواهان اندک پاداشی هستند که وعدهاش به آنها داده شده بود و مدعی است که هیچ یک از این بازیکنان به این پاداش نیازی ندارند.
اما اینکه نایبرئیس بانوان فدراسیون فوتبال از کجا به زوایای زندگی بانوان فوتسال واقف است و تا این اندازه دقیق میداند که هیچ کدام به این پاداش نیازی ندارد، سؤالی است که تنها خود او میتواند به آن پاسخ دهد، چراکه نه فقط تجربه نشان میدهد که این ورزشکاران به پاداشهایشان نیاز دارند و روی آن حساب کردهاند، بلکه بارها و بارها نیز خودشان به این مسئله اذعان داشتند، اما به نظر میرسد صوفیزاده بهتر از بانوان فوتسالیست به نیازهای آنها واقف است که مدعی میشود هیچ یک از آنها به این پاداش نیازی ندارند!
تأسفبار است؛ صحبتهای به دور از واقعیت نایبرئیس فدراسیون فوتبال تأسفبار است، خصوصاً که کاملاً مشخص است صوفیزاده میخواهد با متشنج کردن جو از اصل ماجرا که تعلل فدراسیون و حتی وزارت در پرداخت پاداش بانوان بوده دور شود.
اما بانوان فوتسالیست که با دو قهرمانی پیدرپی پرچم پرافتخار ایران را بر فراز آسیا به اهتزاز درآوردند امروز باید درددلهایشان را به گوش چه کسی برسانند، وقتی ارکان اصلی فدراسیون صراحتاً حرفهای خلاف واقع میزنند (حتی انتظار پنجم و ششمی آنها هم نمیرفت) و به تأسفبارترین شکل ممکن زحمات این بچهها و نتیجه کارشان را هیچ میگیرند و انتظار دارند پاداش این افتخار به سینه آنها زده شود، نه فوتسال بانوان!