کد خبر: 1007450
تاریخ انتشار: ۰۱ تير ۱۳۹۹ - ۰۰:۳۷
نگاهی به رمان «سمندر»
نویسنده رمان «سمندر» در روایت این داستان سراغ خاطرات خود در دوران جنگ رفته است؛ زمانی که او نوجوان بود و در روز‌های جبهه، مسئولیت نگهبانی از یک پل سوق‌الجیشی در یکی از مناطق جنوبی کشور را که دقیقاً در مرز میان ایران و عراق قرار داشت به او سپرده بودند؛ پلی که رودخانه‌ای از پایین آن در حال گذر بود. بخش اعظم ماجرا‌های این رمان در همان مکان اتفاق می‌افتد.
رامین جهان‌پور
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین:  در این داستان نویسنده از قالب مستندگویی و خاطره‌نویسی بیرون آمده و به نوشته‌اش درونمایه و ساختار داستانی داده است. یک پاراگراف محوری در این داستان وجود دارد که سرشار از ایماژ است و تصویری که نویسنده از این پل و شخصیتی به اسم «اصفهانی» می‌دهد، به مخاطب کمک می‌کند تا به بهترین نحو با فضا و مکان داستان آشنا شود: «عجیب‌ترین واقعه همین دیدن اصفهانی بود. ۱۷ روزی که پاس‌ها طول کشیده بود، چند روز یک بار می‌آمد و با وانتش از روی پل می‌گذشت. آن ۱۷ روز‌ها تکرار شد...، اما دلم می‌خواست فرصتی می‌شد، می‌رفتم آن طرف پل و جا‌هایی که اصفهانی در آنجا کشت و زرع می‌کرد را می‌دیدم، حتی جایی که عرب‌ها بساط کباب و رباب داشتند. کمی دور‌تر از شط، چند خانواده زندگی می‌کردند. حلیمه زنی بود که گاهی دبه‌ای پلاستیکی شیر گاومیش می‌آورد برای ما. فارسی بلد نبود...» و بدیهی است که نویسنده در پرداخت این قصه علاوه بر خاطراتش از عنصر خیال و استعاره و تمثیل‌های داستانی هم استفاده کرده است. نوجوان اول داستان همانطور که مشغول نگهبانی است اطرافش را هم زیر نظر دارد وکم کم با افراد دیگری که به قصه اضافه می‌شوند آشنا می‌شود تا اینکه سروکله گشتی‌های دشمن پیدا می‌شود و او چاره را در این می‌بیندکه تا آنجا که می‌تواند از مسئولیتی که به او سپرده شده محافظت کند. اوج شکل‌گیری داستان در صحنه درگیری او با سرباز‌های عراقی در روی پل راهبردی آغاز می‌شود. در کنار شخصیت اول قصه کاراکتر‌های دیگری هم به نام‌های اصفهانی، انگچی، نور علی شمس و... هستند که در ماجرا‌های رمان نقش دارند و مخاطب با آن‌ها آشنا می‌شود.

چرا «سمندر»؟

شاید عجیب باشد که چرا نویسنده این کتاب - مصطفی جمشیدی- اسم سمندر را برای این کتاب انتخاب کرده است. نویسنده در عین حالی که یک داستان رئال برای ما تعریف می‌کند، از استعاره کمک گرفته است. سمندر نام جانوری است که از آتش می‌گذرد و در مناطق جنگی هم حیواناتی مثل رتیل و عقرب و سمندر به وفور پیدا می‌شوند. در اینجا نویسنده، نوجوان نگهبان را به سمندری واقعی تشبیه کرده است که در دوران خدمت با غلبه برنفس و با تکیه بر ایمان خود، همچون سمندری ترس را از خود دور می‌کند و جلوی آتش دشمن می‌ایستد و دلیل نامگذاری کتاب هم همان گذشتن از آتش است و در نگاهی دیگر اینکه او با گذشت زمان به یک نوع بلوغ فکری در زندگی می‌رسد تا از آتش جهنم بگذرد و رها شود.

روند کند در آغاز داستان

نکته دیگری که باید یادآور شد، روند کند شروع صفحات اولیه رمان است که مخاطب را خیلی به ادامه دادن آن ترغیب نمی‌کند. شاید اگر نویسنده با استفاده از ترفندی دیگر در مواجهه کاراکتر‌های داستان با عراقی‌ها هیجان داستان را در صفحات شروع داستان بیشتر می‌کرد، خواننده در شروع رمان بیشتر جذب می‌شد، هر چند در ادامه، تجربه به کمک نویسنده می‌آید و با کنجکاو ساختن خواننده با ماجرا‌هایی که برای نگهبان اتفاق می‌افتد و ایجاد تعلیق، مخاطب را درگیر ادامه داستان می‌کند. چاپ جدید رمان سمندر در سال ۹۸ توسط انتشارات «به‌نشر» وارد بازار کتاب شده است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار