خاطراتی از اولین ورود گسترده ایران به خاک عراق در گفتوگوی «جوان» با جانباز سیدباقر رضوی فرمانده گردان امام حسن (ع)
بعد از اصابت خمپاره و مجروحیت و شهادت بچهها، دیدم یک نفر دارد توی تاریکی «انا لله و انا الیه راجعون» میگوید. پرسیدم کی هستی؟ گفت صباغی هستم. من رفتم خداحافظ. گفتم به امید خدا، فقط آن قطبنما را با خودت نبر که در عملیات لازم داریم
کد خبر: ۹۶۱۸۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۳