کد خبر: 998151
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۰:۱۶
گفت‌و‌گوی «جوان» با رضا اسماعیلی، رئیس انجمن شعر سازمان بسیج هنرمندان
رسالت هنرمندان متعهد در عصر حاضر بیدارگری، هدایت و احیای کرامت‌های انسانی است. اسلام نیز طرفدار و مبلغ هنر و ادبیات متعهد است.
جواد محرمی
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: ۴۱ سال پس از انقلاب اسلامی هنر در ایران همچنان دچار چالش‌های جدی است. همزمان با هفته هنر انقلاب اسلامی و سالگرد شهادت سیدمرتضی آوینی با رضا اسماعیلی رئیس انجمن شعر سازمان بسیج هنرمندان به گفتگو نشستیم.

شاید تعریف از هنر سبب شده تا اتفاقاتی که در این عرصه می‌افتد دچار تناقضات زیادی باشد و همین سبب می‌شود مخاطب هنر در جامعه اسلامی نیز دچار تناقض شود. این تناقض‌ها از کجا ناشی می‌شود؟
روح هنر با زشتی و پلشتی سازگار نیست. هنر، مجمع‌الجزایر زیبایی‌هاست. هنری که از اخلاق و معنویت خالی باشد، چیزی بیشتر از یک دروغ نیست. جان و جهان هنر با معنویت و ارزش‌های انسانی گره خورده است. هنرمندی که زشتی و پلشتی را تبلیغ می‌کند، هنرمند نیست، متقلب است.

انقلاب ما پیش و بیش از هر چیز دیگر یک انقلاب فرهنگی است و حیات انقلاب با «هنر و ادبیات» گره خورده است. دهه اول انقلاب برای هنرمندان جامعه ما دوره آزمون و خطا بود؛ دهه پرتلاطمی که در دایره افراط و تفریط حرکت می‌کردیم، دهه سیاه و سفید دیدن همه چیز. جزم‌اندیشی و مطلق‌نگری چیز خوبی نیست. خدا را شکر امروز در هنر در حال نزدیک شدن به نقطه «اعتدال» هستیم و البته عده‌ای هنرمندنما هم هستند که از ورطه افراط و تفریط دور نیستند و سروصدای زیادی هم دارند. هنر پدیده‌ای است که همیشه حاشیه داشته است. اگر از حاشیه‌ها بگذریم و به متن هنر توجه کنیم، امروز هنرمندان اصیل جامعه ما به بلوغ هنری رسیده‌اند و می‌دانند هنر به چه دردی می‌خورد و برای چه درد‌هایی حکم مرهم را دارد، البته همیشه در کنار آثار ارجمند و فاخر هنری، شاهد آثار متوسط و ضعیف هم هستیم که این امر قابل تعمیم به همه دوره‌های تاریخی است و اختصاص به عصر انقلاب اسلامی ندارد. در کنار همه برجستگی‌ها باید به این نکته هم اعتراف کنیم که هنر و ادبیات امروز از نظر «تفکر» و «اندیشگی» کاستی‌هایی دارد. به عبارت ساده‌تر هنر امروز به رغم برخورداری از ساختار هنرمندانه و مؤلفه‌های زیباشناختی، گاهی از «فقر اندیشه» رنج می‌برد.

با توجه به آسیب‌هایی که در حوزه شعر وجود دارد و اشعاری که با درونمایه‌های سخیف و گاه مبتذل روان جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد، نقش هنرمندان متعهد در اعتلای هنر انقلابی و ارزشی چیست؟
ابتذال با هنر نسبتی ندارد. اگر کسی به اسم هنر «ابتذال» می‌فروشد، در هنرمند بودن او شک کنید. افرادی که با سکه هنر تجارت می‌کنند، حسابشان از هنرمند جداست. شاعرانی نیز که با قلاب شعر، در اندیشه صید ماهی دنیا هستند، شاعر نیستند، تاجرند. در جهان‌بینی اسلامی که بر پایه آموزه‌های وحیانی و قرآنی استوار است، هنرمند از رسالتی پیامبرگونه برخوردار است، به همین خاطر در هنر و ادبیات متعهد – به خصوص شعر - «چه گفتن؟» به اندازه «چگونه گفتن؟» مهم است، یعنی «تعهد ادبی» و «تعهد انسانی» باید مکمل هم باشند؛ چراکه ادبیات محملی برای ابلاغ فضیلت‌ها و پیام‌های انسانی است. چنان که حضرت امام فرمود: «هنر، دمیدن روح تعهد در کالبد انسان‌هاست.» گام زدن در وادی هنر متعهد و همراهی و همدلی با آرمان‌های انقلابی، نه تنها چیزی از شکوه و عظمت یک هنرمند کم نمی‌کند، بلکه شکوه و عظمت هنرمندان را در چشم و دل مردم دوچندان می‌کند.

متأسفانه گاهی بعضی از شاعران با استناد به تعریف غلطی که از شعر و شاعری شده است، بی‌اعتنا به رسالت انسانی و اجتماعی خویش و صرفاً برای دلربایی از خلق روزگار، در شعر فقط و فقط به دنبال مشاطه‌گری و بزک کردن کلمات هستند، از همین رو تنها دغدغه آنان، کسب مهارت در «آداب دلبری» و آموختن رمز و راز «چگونه گفتن» است، نه اندیشیدن به ادب و آداب «چه گفتن» که محصول و دستاورد تعهد انسانی و اجتماعی است، حال آنکه گوهر و جوهر شعر «تعهد و رسالت» است.

جان کلام آنکه رسالت هنرمندان متعهد در عصر حاضر بیدارگری، هدایت و احیای کرامت‌های انسانی است. اسلام نیز طرفدار و مبلغ هنر و ادبیات متعهد است، نه هنر و ادبیاتی که به دنبال نفی رسالت الهی، انسانی و انقلابی انسان است.

فکر می‌کنید هنر در ایران با انقلاب اسلامی چقدر تحت تأثیر قرار گرفت و وضعیت هنر در حال حاضر با همه فرازوفرود‌ها چه اندازه و از چه ابعادی با پدیده‌ای، چون انقلاب نسبت پیدا می‌کند؟
انقلاب اسلامی هنر را از دایره بسته مخاطبان خاص بیرون کشید و به متن جامعه وارد کرد. در واقع انقلاب هنر و ادبیات را از انحصار نحله‌های کاذب هنری و ادبی آزاد کرد و با دمیدن روح معنویت در کالبد آن، مردم را دوباره با هنر آشتی داد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هنرمندان همچون مصلحان اجتماعی، ندای «بازگشت به خویشتن» سر دادند و برای رسیدن به قاف کمال «هنر موعود» به سیر و سلوکی عارفانه و کشف و شهودی عاشقانه دل سپردند؛ چراکه بر این اعتقاد و باور بودند که به جای دمیدن در تنور «هنر برای هنر» باید در جاده‌های روشن شعر و ادبیات موعود گام بردارند. هنر و ادبیاتی که «خلاف آمد عادت» است برای رسیدن به گونه‌ای از اجتهاد و بصیرت، گریز از گردونه دور و تسلسل، «باری به هر جهت» و «روزمرگی» هنر انقلابی است؛ هنری که پهنای آن گام زدن در عرصه‌های نوزایش، کشف و آفرینش و گریز از دایره رخوت و رکود و سکون است.

فکر می‌کنید در حال حاضر فاصله ما با هنر اصیل و واقعی چقدر است؟
هنر اصیل هنری است که قابلیت‌ها و توانمندی‌های انسانی ما را به فعلیت درآورد و از ما انسانی کامل بسازد. انسانی وارسته، عزتمند و سربلند که شایستگی احراز عنوان «اشرف مخلوقات» را در عالم هستی داشته باشد. هنر اصیل، هنری است که رذایل انسانی را در ما بسوزاند و فضایل انسانی را در ما برجسته کند. مهم این است که هنر در این مسیر روشن حرکت کند. اگر در مسیر باشیم، دیر یا زود به سرمنزل مقصود می‌رسیم. مهم این است که از مسیر منحرف نشویم.

این واقعیتی ملموس و غیرقابل‌انکار است که هنر و ادبیات پس از پیروزی انقلاب - در دو بعد کمی و کیفی - روند رو به رشدی داشته است. سلسله هنرمندان انقلاب اسلامی نیز بر اساس اعتقاد و باوری که به این نظام الهی و ارزش‌های برآمده از آن داشته‌اند، در طول ۴۰ سال گذشته در مسیر باروری و بالندگی هنر انقلاب، گام‌های بلندی برداشته‌اند، البته تا رسیدن به قله، هنوز راه زیادی باقی‌مانده است، زیرا قابلیت‌ها و ظرفیت‌های هنری جامعه ما خیلی بالاست، از همین رو نباید در همین سطح متوقف بمانیم. باید به دنبال فتح قله‌های رفیع‌تر و بلندتر باشیم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار