کد خبر: 988059
تاریخ انتشار: ۰۵ بهمن ۱۳۹۸ - ۲۳:۵۸
راز گم شدن مرد مغازه‌داری که به طرز مرموزی ناپدید شده‌بود با مرگ تنها سرنخ پرونده وارد مرحله‌ای تازه شد.
سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، پانزدهم اسفند‌سال‌۸۴ بود که زنی سراسیمه به اداره پلیس رفت و اعلام کرد شوهرش به طور ناگهانی ناپدید شده است.

شاکی در توضیح ماجرا گفت: شوهرم، امیر نام دارد و مغازه دار است، او هر روز صبح به مغازه‌اش می‌رود و شب به خانه بر می‌گردد. امروز صبح مثل همیشه با خودروی پژو‌۴۰۵ خودش از خانه خارج شد که به محل کارش برود. ساعتی بعد برای انجام کاری با تلفن شوهرم تماس گرفتم، اما او جواب نداد و پس از آن من دوباره چند باری تماس گرفتم که تلفنش خاموش شد. خیلی نگرانش شدم و به همین خاطر به در مغازه‌اش رفتم که دیدم مغازه‌اش بسته است و فهمیدم اصلاً به مغازه‌اش نرفته است. سپس با دوستان و بستگان تماس گرفتم، اما هیچ کسی از شوهرم خبری نداشت و حتی به بیمارستان‌ها و مراکز درمانی هم سر زدم، اما خبری از او نیافتم و الان احتمال می‌دهم برای شوهرم اتفاقی افتاده است و درخواست کمک دارم.

با طرح این شکایت پرونده مرد گمشده به دستور بازپرس دادسرای امور جنایی تهران برای بررسی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. بدین ترتیب مأموران تحقیقات گسترده‌ای را برای پیدا کردن مرد گمشده آغاز کردند، اما هیچ ردی از وی پیدا نکردند. پس از این مأموران پلیس شماره پلاک خودروی امیر را برای شناسایی در اختیار تمامی گشت‌های انتظامی و راهنمایی و رانندگی قرار دادند تا اینکه مدتی بعد مأموران پلیس شهرستان سروآباد کردستان به کارآگاهان جنایی تهران خبر دادند خودروی مرد گمشده را در حالی که در اختیار مردی به نام چنگیز بوده است توقیف کرده‌اند. بنابراین چنگیز برای تحقیقات به تهران منتقل شد و در اختیار کارآگاهان جنایی قرار گرفت.

خودروی مرد گمشده را از شاگردم خریدم
وی در بازجویی‌ها مدعی شد که خودروی پژو را از یکی از شاگردانش خریده و اصلاً در جریان گمشدن صاحب اصلی خودرو نبوده است. چنگیز در توضیح ماجرا گفت: من معمار هستم و در شهر‌های مختلف از جمله تهران کار کرده‌ام. چند سالی در تهران کار می‌کردم تا اینکه یکی از کارگرانم به نام بنیامین این خودرو را به من فروخت. بینامین می‌گفت که پول لازم است و به همین خاطر خودرو را زیر قیمت به صورت قولنامه‌ای به من فروخت. البته او قولنامه دستی هم در دست داشت که نشان می‌داد این خودرو را خریده است و من خیلی به قولنامه او توجهی نکردم که متوجه شوم جعلی است یا اصلی، اما الان فکر می‌کنم قولنامه او جعلی بوده‌است. به‌هر حال من خودروی پژو را قولنامه‌ای خریدم و بعد از آن بنیامین هم محل کارش را ترک کرد و از آن روز به بعد از او خبری ندارم تا اینکه چند روز قبل مأموران خودروام را متوقف کردند و تازه فهمیدم او خودروی مرد گمشده‌ای را به من فروخته است.

در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت، مأموران پلیس دریافتند چنگیز هیچ نقشی در گم شدن امیر نداشته و گفته‌های او مبنی بر خرید خودروی مرد گمشده از بنیامین درست است. بنابراین مأموران پلیس چنگیز را آزاد کردند و بنیامین را به عنوان مظنون حادثه تحت تعقیب قرار دادند.

مرگ مظنون اصلی پس از بازگشت از عراق
کارآگاهان پلیس‌آگاهی خیلی زود محل زندگی بنیامین را شناسایی کردند، اما وقتی به در خانه او رفتند، فهمیدند که متهم به صورت غیر‌مجاز به کشور عراق گریخته است.

بنابراین با فرار متهم به کشور عراق این فرضیه برای مأموران پلیس قوت گرفت که بنیامین، امیر را به قتل رسانده و خودروی او را سرقت کرده و پس از فروختن خودروی سرقتی به صاحبکارش به خارج از کشور گریخته است. در چنین شرایطی مأموران پلیس همچنان تحقیقات خود را برای دستگیری بنیامین ادامه دادند تا اینکه چند روز قبل پس از گذشت نزدیک به ۱۴‌سال از حادثه مرد گم شده به مأموران پلیس خبر رسید بنیامین از کشور عراق به ایران بازگشته و در شهرستان رباط‌کریم زندگی مخفیانه‌ای را شروع کرده است. با اعلام این خبر تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی به دستور قاضی ساسان غلامی، بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران برای دستگیری بنیامین راهی رباط کریم شدند که دریافتند متهم یک روز قبل پس از سکته قلبی به بیمارستان منتقل شده و به کام مرگ رفته است. بنابراین با مرگ تنها مظنون حادثه، پرونده مرد گمشده وارد مرحله تازه‌ای از تحقیقات جنایی شد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار