در خطبههای نماز جمعه ۲۷ دی رهبری از دو اتفاق خاصتر در دو هفته خاصی که بر مردم ایران گذشت، سخن گفتند، دو روزی که آنها را یومالله دانستند: «یعنی آن روزی که دست قدرت خدا را انسان در حوادث مشاهده میکند.» این تعریف مختصر از یومالله در کلام آقاست. اما دقت در محتوای کلام رهبر، یک نکته دیگر را حداقل در مورد دو مصداق خاصی که در این سخنان برای «یومالله» ذکر کردند، عیان میکند و آن اینکه رهبری در هر دو مورد، آنها را حاصل عمل و اراده مردم مینامند. روز خداست و دست قدرت خدا در آن قابل مشاهده است، اما روزی که مردم خواستهاند و اراده کردهاند که باشد؛ ارادهای در طول اراده الهی.
تشییع میلیونی سردار قاسم سلیمانی اولین یوم اللهی بود که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند. خالق آن چه کسی بود؟ مردم. حضور چند میلیونی مردم در مراسمهای مختلف بدرقه و عزاداری برای فرمانده نیروی قدس سپاه باعث شد این یوم الله شکل بگیرد. اگر مردم پای سردار ایرانی نایستاده بودند و آنچه برای بدرقه او رقم زدند، معجزهای از حضوری قدرشناسانه نبود، این یوم الله چگونه شکل میگرفت؟ وقتی جماعتی پرتعداد بر مدار حق متحد میشوند، دست یاری خدا نیز با آنان خواهد بود. حضرت آیتالله خامنهای این روز را یوم الله میدانند و از دست قدرت خدا میگویند، اما نقش مردم، مردمی که خود با خدا هستند، در شکلگیری این روز پررنگ است و رهبری هم از مردم میگویند؛ مردمی که اراده الهیشان، خدا را با خود همراه میسازد: «این نشاندهنده این است که اراده الهی بر این است که این ملّت در این راه و در این خط حرکت کند و پیروز شود. نشاندهنده معنویات و باطن این ملّت هم هست.» هشت سال پیش (تیر ماه سال ۹۰) رهبر معظم انقلاب در یکی از سخنرانیهای خود تصریح کردند: «هر جا ملتها برای دین خدا قیام کردند، نیرویشان را آوردند وسط صحنه، خدای متعال آنها را نصرت کرد؛ و وقتی خدا آنها را نصرت کرد، دیگر هیچکس نتوانست بر آنها غلبه پیدا کند.»
یومالله دیگری که رهبر انقلاب در خطبههای نماز جمعه از آن به تفصیل گفتند، روز حمله سپاه به عین الاسد است: «آن روزی هم که موشکهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پایگاه امریکایی را در هم کوبید، آن روز هم یکی از ایامالله است.» این قدرت در سیلی زدن به ابرقدرت جهانی را هم رهبری پس از اراده الهی، به خواست مردم گره میزنند: «این فریاد انتقامی که از مردم شنیده شد در سرتاسر کشور، در واقع این فریاد انتقام، سوخت حقیقی موشکهایی بود که پایگاه امریکایی را زیر و رو کرد.»
این مشی رهبر انقلاب است که نظام را مردمسالار و مبتنی بر خواست مردم میدانند. آنچه در کلان رقم میخورد، با اراده ملت خواهد بود و مردم اگر اراده کنند، کاری نشدنی وجود ندارد. رهبر معظم انقلاب بارها در تصمیمگیریها و مواضع خود بر این نقش پررنگ مردم تأکید کردهاند، این بار حتی وقتی روزهایی را که دست قدرت الهی در آنها قابل مشاهده است، نام میبرند، باز در فحوای کلامشان نقش مردم عیان است. همان ابتدای صحبت هم تصریح میکنند که این یوم الله برای مردمی خواهد بود که صبار و شکور باشند، یعنی اولاً نعمت یومالله را حاصل صبر و شکر مردم میدانند و ثانیاً با وصف روزهای نقشآفرینی مردم ایران به یومالله، آنان را شایسته نعمت یوم الله توصیف میکنند: «میخواهم درباره ایام الله صحبت کنم؛ برای چه کسانی؟ برای مردمی که صبّارند و شکورند. صبّارند یعنی یکپارچه اهل استقامت و صبرند، به اندک چیزی از میدان خارج نمیشوند، ایستادگی میکنند. شکورند، یعنی اوّلاً نعمت را میشناسند؛ ثانیاً قدرشناس نعمتند؛ ثالثاً بر اساس این نعمتی که خدا داده، احساس مسئولیت میکنند. این آیات، آیات سوره ابراهیم است، مکی است؛ یعنی در آن وقتی که مسلمانها در اوج مبارزات و ایستادگی و مقاومت در مقابل جریان کفر قرار داشتهاند، در آن وقت این آیات نازل شده است، به آنها مژده میدهد، به مردم میگوید که بدانید که خدای متعال ایاماللّهی دارد، آن ایامالله را به شما نصیب خواهد کرد؛ باید شما شکرگزار ایامالله باشید. اگر واکنش درست و شاکرانه نشان دادید از آنچه خدای متعال به شما داده است، خدای متعال به شما پیروزیهای بیشتری را در آینده خواهد داد.»
در اندیشه رهبری دو اعتقاد میدرخشد؛ یکی باور به خدا و دیگری باور به مردم. از این منظر، آن دو روزی که رهبر انقلاب یوم الله نامیدند، یوم اللهی به نام و اراده «ملت» است.