اصفهان و تبریز با وجود فاصله 900 کیلومتری، از دیرباز دو شهر مکمل و همراه بودهاند. تاریخ مشترک دو شهر، تبریز در دوران صفوی شکل گرفت و در شکوه و زیبایی اصفهان به بار نشست. در این میان، اصفهان بیتعارف گوی سبقت را در شاخصهای توسعه از دیگر کلانشهرها ربوده است. بخشی از این پیشتازی، نتیجه سیر تاریخی این شهر است اما در روند توسعه دو دهه اخیر این کلانشهر، نمیتوان از همت مسوولان و مدیران شهر چشم پوشید.
با این حال، مسوولان شهرداری تبریز اصرار دارند دستاوردها و تجربههای خود را در اختیار این شهر قرار بدهند. به همین منظور در روزهای اخیر، دید و بازدیدی بین مسوولان دو شهر صورت گرفته است.
شهردار تبریز در این دیدار «گردشگری تبریز و اصفهان» را در کنار هم گذاشته و گفتهاست: توانمندی دو شهر در زمینه گردشگری بسیار بالاست و میتوان با ایجاد تسهیلات ویژه متقابلی باعث جذب گردشگران اصفهانی در تبریز و برعکس شد!
وی احیاناً اطلاع ندارند که اصفهان، شیراز و یزد، مقصد اول توریستهای حرفهای جهان در کشورمان هستند. توریستهایی که هیچگاه وقت و هزینه خود را صرف مسافت طولانی اصفهان تا تبریز نمیکنند، مگر اینکه بخواهند از تبریز به ترکیه و جمهوریآذربایجان بروند.
نکته دوم اینکه تجربه تلخ و فاجعهآمیز «تبریز 2018» نشان داد که عبرتهای مدیریت شهری تبریز بیش از تجربههای آن به درد دیگر شهرها میخورد. شهری که در سال جهانی گردشگری، ضعیفترین مدیریت را در حوزه میراث فرهنگی و گردشگری و مسائل شهری داشت.
چه دستاوردی میتواند در اختیار اصفهانی قرار دهد که نوروز امسال، میزبانی ٢.٢ میلیون گردشگر بر عهده داشت!؟
پروژههای عمرانی اصفهان، با وجود مشکلات و محدودیتهای اقتصادی کشور، هیچگاه به لکهگیری و جدولکشی تنزل نیافته است.
سالن اجلاس، تقاطع چند طبقه، نمایشگاه بینالمللى، پارک خزندگان، پارک پرندگان، تونلآکواریوم، فضای سبز، دهها پروژه مهم فضایسبز، از دستاوردهای درخشان مدیریت شهری اصفهان در سالهای اخیر است.
جالب است بدانیم در حوزه سرمایهگذاری نیز، بیشتر سرمایهگذاران ترکیهای پس از دیدارهای متناوب با مدیران شهری تبریز، راهی اصفهان میشوند. تونل آکواریوم اصفهان نمونه این پروژههاست که با حضور شرکت ترکیهای طراحی و عملیاتی شده است.
از آن سو شکور اکبرنژاد عضو شورای اسلامی شهر تبریز که در دو سال گذشته ریاست شورا را بر عهده داشت، گفته است: تبریز و اصفهان رنج مشترکی از پروژههای بزرگ دارند. آقای اکبرنژاد معلوم نیست از کدام پروژه و کدام «رنج» صحبت کرده است. کارِ نکرده، چه رنج و دسترنجی دارد؟ به جز جدولکشی و باغچهکاری چند پارک محلهای، در دو سال گذشته کدام پروژه تاثیرگذار در تبریز طراحی و اجرا شده است؟
مدیریت شهر، در اجرای مقبرهالشعرایی که در بطن بتن دفن شده و یکهزار و 200 شمع خاک شده در میدان آذربایجانی که مایه خفت و آبروریزی شهر شده، چه رنجی متحمل شدهاست؟