با تساوی تیمهای فوتبال عراق و بحرین امیدوار شدیم. بدا به حال و روز فوتبالی که باید دلخوش به نتیجه بازی دو تیم سطح دوم آسیا باشد، ولی چه میشود کرد که این تیم ملی حاصل مدیریت ناکارآمدی است که بر فدراسیون فوتبال ریاست میکند. میخواستیم در این خصوص بنویسیم حالا که امیدوار به صدرنشینی در این گروه شدیم، باید فدراسیون را مجبور به پاسخگویی کرد، باید ویلموتس را به ایران کشاند و برای تیم ملی برنامه آمادهسازی ریخت.
میخواستیم بنویسیم که باید این کارها را انجام داد، ولی با چنین فدراسیون فشلی باید خواب آن را ببینیم. فدراسیونی که پشت هیاهوی بنزین طی هفتهای که گذشت پنهان شد و تمام نقدها را پشت گوش انداخت. میخواستیم از ناکارآمدی فدراسیون بنویسیم که جناب سلطانیفر لب به سخن گشودند و حرفهایی زدند که معلوم شد چرا اوضاع فوتبال اینگونه خراب است و چرا مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال بدون کوچکترین واهمهای هر کاری دلش میخواهد انجام میدهد و به هیچ نهاد و مرجعی هم پاسخگو نیست. سلطانیفر میگوید فیفادیهای بعدی را از دست نمیدهیم و ما از او میپرسیم؛ جناب وزیر از کدام فیفادی حرف میزنید؟ از هفتم یا دوازدهم فروردین یا از ۱۵ و ۲۰ خردادماه آینده؟
واقعاً خسته نباشید تیم ملی بنا بر اجبار برنامهریزی ایافسی در این چهار روز مسابقه دارد و باید به مصاف حریفان خود در مقدماتی جام جهانی و جام ملتها برود، همان حریفانی که الان در جمعشان سوم هستیم، مسئلهای که باعث جریحهدار شدن احساساتتان شده است، والا نه فدراسیون فوتبال عرضه فراهم کردن حریف تدارکاتی را دارد و نه شما.
فیفادی بعدی هم شهریورماه آینده برگزار میشود که باز هم بعید میدانیم با توجه به اظهارات وزیر ورزش و بیخیالی فدراسیوننشینان آبی از آن برای تیم ملی گرم شود، وقتی جناب وزیر عیناً ادعاهای دروغین مهدی تاج را تکرار میکند و میگوید: «با هفت یا هشت کشور برای برگزاری مسابقه دوستانه صحبت شده بود، حتی با لیبریا هم تفاهم کرده بودیم، اما به خاطر مشکلات آنها امکان برگزاری مسابقه فراهم نشد.»
مسعود سلطانیفر بهعنوان وزیر ورزش یا واقعاً در این خصوص ناآگاهانه حرف زده یا اطلاعات غلط به او دادهاند که در هر دو صورت باید فاتحه تیم ملی را خواند. جناب وزیر بهتر است به جای آنکه از روی بیاطلاعی یا اطلاعات غلط برای فیفادیهای خیالی برنامهریزی کند با احضار مهدی تاج از او بپرسد چگونه وقتی از بیتالمال حقوق سه ماه آینده ویلموتس را پرداخت کرده، سرمربی تیم ملی اکنون در تعطیلات بسر میبرد و به جای ریکاوری تیمش بعد از باخت به عراق در حال خوشگذرانی است و بازیکنانش را به امان خدا رها کرده است.
تساوی عراق و بحرین امید را به فوتبال ایران برگرداند، اما وقتی به مدیریت فوتبال و از آن بدتر به مدیریت ورزش کشور نگاه میکنیم، آنوقت متوجه میشویم که نباید زیاد هم امیدوار باشیم. مدیریتی که برای چهار ماه حساس و سرنوشتساز پیشرو و قبل از آغاز بازیهای دور برگشت تیم ملی هیچ برنامهای ندارد، اما در تصوراتش برای فیفادیهای خیالی برنامهریزی و با نامهای بزرگ بازی میکند به خیال اینکه علاقهمندان به فوتبال و تیم ملی هم مثل آنها هستند. مدیریتی که با یک بیانیه آتشین از لحظهشماری برای فرارسیدن زمان بازی با هنگکنگ میگوید، بدون اینکه اشارهای به این چهار ماه معطلی داشته باشد و کسی نیست که در این بین بپرسد با کدام برنامهریزی برای رسیدن هفتم فروردین ۹۹ لحظهشماری میکنید.
با برخورداری از چنین مدیریتی در فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش باید فقط دلخوش به اتفاقات و شاید تعصب خود بازیکنان برای جبران نتایج دور رفت بود که حتی در این صورت و کسب عنوان صدرنشینی گروه هم واقعاً باید نگران این تیم در مواجهه با قدرتهای اصلی فوتبال آسیا بود.