سرويس فرهنگ و هنر جوان آنلاين: حال و روز سینمای ایران این روزها شبیه محتضری رو به قبله شده است که هر آن، منتظرست که ملک الموت به بالینش بیاید و روح از بدنش جدا کند.اگر تا چند سال پیش همه از زنگ خطر میگفتند، امروز دیگر کار از هشدار و زنگ خطر گذشته و سینمای ایران رسما با خود خطر مواجه شده است.
اخیرا خبرها و آمارهایی از فروش گیشههای سینمای ایران منتشر شده که نشان دهنده این است که فروش اکثر فیلمها به حدی پایین آمده که دیگر هیچ توجیه منطقی و اقتصادی برای سرمایه گذاری در سینمای ایران وجود ندارد.
براساس قواعد و اصول فیلمسازی هزینه تولید یک فیلم در سینما به پارامترها و مسائل مختلفی بستگی دارد. از دستمزد بازیگران گرفته تا تعداد لوکیشن،جلوههای ویژه و ...، اما میانگین پولی که یک تهیه کننده و سرمایه گذار برای یک فیلم متوسط باید هزینه کند رقمی بین ۴ تا ۸ میلیارد تومان است. هر چند برای فیلمهای اکشن، پربازیگر و خاص این هزینه گاه تا ۲۰ میلیارد تومان هم خواهد شد. این در حالی است که تا همین یکی دو سال پیش این رقمها چیزی بین یک یا دو میلیارد تومان بوده است.
برای بالا رفتن هزینه تولید یک فیلم در سینما دلایل خیلی مختلفی را میتوان برشمرد از افزایش بی ظابطه دستمزد بازیگران گرفته تا گران شدن تجهیزات و دستمزد عوامل فیلم.
اماچالش و نگرانی این روزهای سینمای ایران بالا رفتن هزینههای تولید یک فیلم نیست، چون به هر حال بلیت سینما نیز افزایش یافته است و اگر مخاطبان از فيلم ها استقبال کند این بالا رفتن هزینه اصلا به چشم نخواهد آمد. مشکل اینجاست که با وجود بالا رفتن هزینههای تولید به جای اینکه مخاطبان بیشتری به سینمای ایران اضافه شود سرانه مخاطب روز به روز در حال کاهش است. این را میشود از جدولی که چند هفته پیش سازمان سینمایی منتشر کرد احصا و مشاهده کرد.
حال سوال اینجاست که چرا فیلمهای که با هزینه بالا ساخته میشوند مخاطب ندارند. آیا مشکل در کارگردانی است یا اینکه این فیلمها فیلمنامه خوبی ندارند یا بازیگرانش آنطور که باید و شاید خوش ندرخشیده اند؟
همه اینها به انظام دلایل دیگر میتوانند از دلایل فروش کم یک فیلم باشند ولی چه کسی است که میتواند تشخیص بدهد که اساسا یک فیلم برای چه هدفی و برای چه مخاطبی و با چه استراتژی باید تولید و ساخته بشود؟
اینجاست که نقش تهیه کننده به عنوان صاحب و تولید کننده اثر از همه این دلایل پررنگتر و اثر گذاتر میشود.
واقعیت این است که تهیه کنندگی مثل کارگردانی، بازیگری و فیلمنامه نویسی یک فن و تخصص است. یعنی باید یک نفر مهارت و دانش کافی را در این خصوص کسب کرده باشد. در هالیوود که شکل صنعتی و هنری سینماست نقش تهیه کننده اساسا خیلی پر رنگ است و تهیه کننده است که حرف اول و آخررا در تولید یک فیلم میزند. اما در سینمای ایران تهیه کنندگی به سنتیترین و آماتوریترین شکل ممكن هنوز در جال نقش آفرینی و اجراست.
در سینمای ایران همچنان تهیه کننده به مثابه کسی است که یا پول دارد یا توانسته از جایی (سرمایه گذار) برای ساخت یک فیلم پول جور کند. در واقع عمده تهیه کنندگان سینمای ایران نقش یک کاتالیوز را بین سرمایه گذار و عوامل فیلم را بازي میكنند.
واقعیت این است که تهیه کنندگان مولف و صاحب فكر و ايده که توان تشخص فیلم خوب و بد را از هم داشته باشند در سينمای ايران به انگشتان یک دست هم نمیرسد.
بی شک اگر تهیه کنندگی مثل مابقی رشتههای دیگر هنری یک رشته دانشگاهی بود که باید به صورت علمی و تخصصی آن را آموخت امروز وضعیت و حال و روز سینمای ما خیلی بهتر از اینها بود.
تهیه کنندگی هنر است
«سید رضا اورنگ» منتقد و کارشناس سینما در گفتگو با «جوان آنلاین» درباره بحث تهیه کنندگی در سینمای ایران گفت: «تهیه کنندگی دانستن فن این کار و مدیریت نیست، بلکه هنری است که در نهاد هرکسی وجود ندارد تا متجلی شود.»
اورنگ افزود: «هرچند تهیه کننده باید دارای مدیریتی قوی باشد که بتواند فیلم را از مرحله تولید تا روی پرده رفتن هدایت و حمایت کند، اما بدون آشنایی با هنر سینما و تخصصهای آن، نمیتواند به خوبی از عهده این کار برآید. برای همین در هالیوود و دیگر کشورهای صاحب سینما، هرکسی نمیتواند وارد عرصه تهیه کنندگی شود.»
این منتقد سینما درباره استاندارهای تهیه کنندگی در ایران و جهان گفت: «متاسفانه در سینمای ایران استانداردهای جهانی هرگز مورد توجه قرار نمیگیرد. یکی از مهمترین این موارد ورود بی رویه تهیه کنندگان بی شمار و فاقد هنر و مدیریت به این عرصه است که آسیبهای فراوانی به سینمای ایران زده و میزند. شرایطی که برای تهیه کننده شدن در ایران وجود دارد بسیار ابتدایی و کودکانه است. به همین دلیل هر کارگردانی که یکی دو فیلم ساخت، سریع برای گرفتن کارت تهیه کنندگی اقدام میکند و آن را به راحتی میگیرد.»
سردبیر نشریه «بانی فیلم» افزود: «چهار پاره شدن جماعت تهیه کنندگان نیز این کار را آسانتر کرده است، زیرا هر تشکلی در تلاش است اعضای خود را افزایش دهد. این چشم و هم چشمی و سهل انگاری آثارش در سینمای ایران با چشم غیر مسلح نیز قابل مشاهده است. تهیه کننده رکن اصلی ساخت فیلم است، بنابر این وجود ضعف در این حرفه که متاسفانه در ایران زیاد است، باعث شده فیلمهای ایرانی در منجلاب بی کیفیتی دست و پا بزنند. اگر چارهای برای این معضل اندیشیده نشود، به زودی نظاره گر مرگ سینمای ایران خواهیم بود!»
«اورنگ» معتقد است که آن چیزی که باعث شده سینمای ایران به بی کیفیتی فیلمها برسد بحث تهیه کنندگی است.
تهیه کنندگان به مدل ها، خوانندگان، ورزشکاران متوسل شدند
«علی روئین تن» فیلمساز و تهیه کننده سینمای ایران نیز در این باره به «جوان آنلاین «گفت: «سینمای ایران در عجیبترین شرایط موجودش قرار دارد که حساب و کتابش از دست همه خارج شده است. هر کس، دیگری را مقصر میداند و هر کسی در و دیوارِ هر کسی را که فکر میکند، خط خطی میکند.»
«روئین تن» در خصوص مشکلات سینمای ایران گفت: «مشکل سینمای ایران، دقیقا عین مشکلات جامعه ایران است. همه میخواهند یک شبه به همه چیز برسند و متاسفانه همه چیز و همه کس قابل خرید و فروش و معامله شده است».
کارگردان فیلم پرفروش «دلشکسته» افزود: «در همه کشورهای متمدن، خرد، اندیشه، فکر نو و سلیقه سازی، گرانترین بها و شاید از یک میلیون نفر، یک نفر، شأن سلیقه سازی داشته باشد. اما، چون سینمای ما به دست نو کیسه گان پولدار افتاده است و دولت هم فقط در حد پروپاگاندهایش حضور دارد، سرمایه داران سرمایه شان را برای امتحانهای پس داده و نتیجههای گرفته شده، هزینه میکنند.»
این فیلمساز ادامه میدهد: «پس اینجاست که کلیشه شکل میگیرد. کلیشهها درآمد زا میشوند، خلاقیتها کور میشوند و پس از چندی، کلیشهها رنگ میبازند و بی فروغ میشوند. مثل امروز سینمای ایران که دیگر تماشاچی، جذبهای ندارد که در پی اش باشد و با آن به نشاط آید و سلیقه گیرد. مخاطب
با دیدن پوستر و نام بازیگران تا تتمه فیلم را تشخیص میدهد و می فهمد که درسِ خوانده را باید بخواند و فیلم دیده را باید ببیند.»
این تهیه کننده سینمای ایران ادامه داد: «در هیچ دورهای این همه افول سلیقه سازی و تکبر جهل بر سینمای ایران، حاکم نبوده است. پس باید راهی دیگر آغاز کرد و طریقی دیگر باید گشود و سرمایه داران و سرمایه گذاران، کلیشهای تازه بیابند و سرمایه شان را خلاقانه صرف نمایند.»
«روئین تن» افزود: «تهیه کنندهای که از خواندن فیلمنامه هم دریغ میکنند و با نام ها، حضور یا عدم حضورشان را اعلام میکنند و روابط دو ریالی، مشیِ خردش باشد، هیچ فیلم ماندگاری نخواهد تولید کرد. حتی التماس به مدل ها، خوانندگان، ورزشکاران یا هر سرشناس یک شبه ای، مسکنِ مخدر است.»
واقعیت این است که معضل اصلی سینمای ایران امروز کمبود تهیه کنندههای با سواد و فهیم است. تهیه کننده اساس و بنیاد ساخت یک فیلم است. شاید تنها تخصصی که درسینما ورود به آن خیلی راحت و بی دردسر و بدون هیج سابقهای است تهیه کنندگی است.
این نکته تاسفبار و غم انگیزی است که اکثر تهیه کنندههای سینما کسانی هستند که سودشان را از تولید فیلم در میآورند و کاری به اکران ندارند و اساسا اکران شدن فیلم دیگر خیلی برایشان اهمیتی ندارد، چون سودشان را در تولید برده اند.
تهیه کننده خوب و کاربلد مشکلات فیلمنامه، کارگردانی و بازیگری را میفهمد و آنها را حل میکند اگر چنین بشود حتما شاهد سینمای با کیفیت تری خواهیم بود.