تاریخچه استیضاح رؤسای جمهور ایالات متحده امریکا از بدو تصویب قانون اساسی آن کشور در سال ۱۷۸۵ میلادی نشاندهنده اجرای بند ۴ اصل ۲ قانون (مؤاخذه رئیسجمهور و مسئولان وکارکنان دولت) در سه دوره زمانی است. برای بار نخست در قرن ۱۹ میلادی استیضاح اندرو جانسون دموکرات با رأی منفی مجلس سنا به شکست انجامید. در نوبت دوم در سال ۱۹۷۴ و بعد از رسوایی واترگیت ریچارد نیکسون جمهوریخواه قبل از شروع رأیگیری استیضاح مجبور به استعفا شد. برای بار سوم نیز در سال ۱۹۹۹ بعد از رسوایی مونیکا گیت، استیضاح بیل کلینتون دموکرات با اختلاف یک رأی ناکام ماند. حال این بار نوبت جمهوریخواهان است تا رئیسجمهور همحزبی خود را در خطر استیضاح ببینند. در آوریل سال ۲۰۱۴ و در اوج کشمکش روسیه و غرب بر سر مناقشات اوکراین، جو بایدن، معاون وقت رئیسجمهور امریکا در سفری به اوکراین و به جهت حمایت از این کشور موفق شد مسئولان اوکراین را متقاعد کند تا پسر خود هانتر بایدن را بدون هیچ سابقه کاری در امور انرژی و آشنایی با کشور اوکراین به عضویت هیئت مدیره شرکت نفت و گاز بوریسمای اوکراین منصوب کند. در پی جنجال سیاسی و تحقیقات قضایی دادستان اوکراین در سال ۲۰۱۶ در خصوص فساد در شرکت بوریسما، دولت امریکا با هدایت جو بایدن و با فشار دیپلماتیک و سیاسی موفق به برکناری دادستان اوکراین و در ادامه صدور حکم برائت شرکت بوریسما شد. اگرچه دموکراتها از زمان به قدرت رسیدن ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶ با مطرح نمودن دخالت روسیه در روند انتخابات ریاست جمهوری به نفع ترامپ همواره سعی نمودهاند وجه مستقل و میهنپرستی او را زیر سؤال ببرند، ولی بعد از تحقیقات گسترده رابرت مولر تحقیقکننده اصلی رابطه روسیه با انتخابات ۲۰۱۶ امریکا و انتشار نتایج آن در مارس ۲۰۱۹ که حاکی از عدم یافتن شواهدی در خطاکار بودن ترامپ در این قضیه بود، دموکراتها وبهویژه خانم نانسی پلوسی، رئیس دموکرات مجلس نمایندگان را با ناامیدی مواجه کرد.
اما روند اتفاقات روی مثبت خود را به دموکراتها دوباره بازگرداند. از اوایل تابستان و با اعلام نامزدی جو بایدن به عنوان یکی از کاندیداهای بالقوه دموکراتها در انتخابات ۲۰۲۰ امریکا و افزایش محبوبیت او در نظرسنجی ها، زنگ خطر برای دونالد ترامپ به صدا درآمد و او ابتدا رودی جولیانی، وکیل شخصی خود را به اوکراین اعزام کرد تا بتواند نقطه ضعفی از وقایع و فساد مالی مطروحه از هانتر بایدن در وقایع ۲۰۱۶ بیابد، سپس در این مسیر حاضر شد کمک نظامی ۴۰۰ میلیون دلاری کنگره امریکا به دولت اوکراین را به حال تعلیق درآورد تا بتواند در مکالمه تلفنی محرمانه خود در ۲۵ ژوئیه با رئیسجمهور اوکراین او را وادار کند در ازای دریافت این کمک در خصوص فساد احتمالی در شرکت بوریسما و نقش پسر بایدن در آن اطلاعاتی به او تحویل دهد. ولی با افشای این مکالمه توسط افسر سازمان اطلاعات مرکزی امریکا، به ناگاه جو تبلیغاتی علیه ترامپ توسط دموکراتهای در اقلیت قدرت، به یکی از سوژههای داغ در صحنه سیاسی امریکا تبدیل شد و بالاخره در ۲۴ سپتامبر خانم پلوسی رسماً از آغاز تحقیقات درباره لزوم استیضاح ترامپ خبرداد با این عنوان جرم «درخواست کمک غیرقانونی از کشورهای خارجی برای سرکوب احتمالی انتخاباتی.»
بررسی مراحل استیضاح رئیسجمهور درامریکا حاکی از آن است که حتی اگر شواهد تخلف ترامپ اثبات و رأی مثبت مجلس نمایندگان امریکا را که در اختیار اکثریت دموکرات است به دست بیاورد، ولی در مرحله بعد نیاز به رأی دو سوم نمایندگان مجلس سنایی دارد که در ید قدرت جمهوریخواهان است و نتیجه استیضاح به احتمال بسیار زیاد با شکست روبهرو خواهد شد. اکنون این پرسش مطرح است که هدف دموکراتها از این بازی سیاسی به ظاهر باخت چیست؟ آخرین نتایج نظرسنجیها در امریکا حاکی از افزایش تمایل مردم به استیضاح دونالد ترامپ است، به گونهای که براساس نتایج نظرسنجی دانشگاه مانموس و نشریه پولتیکو درصد موافقان استیضاح از حدود ۳۵ درصد درماه گذشته به ۴۶ درصد در هفته گذشته افزایش یافته است. البته این موافقت رجحانی بر تمایل آنان به برکناری ترامپ محسوب نمیشود. با لحاظ این نکته که احتمال انتخاب مجدد ترامپ برای دوره بعد زیاد بوده، زیرا دولت او توانسته است در سه سال زمامداری خود و با استفاده از سیاست دروغین ایرانهراسی در دنیا و جذب سرمایه و ثروت حکام وابسته عرب و بهخصوص انعقاد قرارداد بیش از ۴۰۰ میلیارد دلاری حکام آلسعود موفق شده است رشد قابل توجهی را در اقتصاد امریکا و کاهش بیکاری به دست آورد به همین سبب استراتژی دموکراتها بر این است که با تکیه برحس میهنپرستی مردم امریکا و ارائه چهره وابسته از ترامپ به قدرت کشورهای خارجی و به کمک رسانههای جمعی به تضعیف چهره سیاسی و اجتماعی او بپردازند و با طولانی کردن پروسه تحقیقات قضایی و احضار شهود، استیضاح را تا نزدیک زمان انتخابات ۲۰۲۰ ادامه دهند تا بدین وسیله جو جامعه را علیه ترامپ تقویت کرده و در نهایت نامزد خود را در سال ۲۰۲۰ در کاخ سفید بهقدرت بنشانند. اگرچه دونالد ترامپ همواره نشان داده است که فردی نیست که به همین سادگی در مقابل تحرکات جناح رقیب منفعل شود و البته گذشت زمان و اتفاقات پیش رو، صحت این ادعا را ثابت خواهد کرد.