سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، ۴اسفندسال۹۵، مردی مأموران پلیس را از قتل همسرش فریبا ۳۰ساله در منزلش باخبر کرد و گفت: «وقتی از محل کار به خانه برگشتم هر چه در زدم کسی در را باز نکرد. ناچار شدم با کلید یدک در را باز کنم که یکباره با جسد همسرم روبهرو شدم که صورتش کبود شده بود.» بعد از این توضیحات مأموران به آدرس خانه آن مرد در غرب تهران رفتند و بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی شوهر آن زن را مورد تحقیق قرار دادند. او در توضیح به مأموران گفت: «همسرم کارگر یک رستوران بود. من و فریبا اختلافی نداشتیم و دیشب هم محل کار بودم و قتل در نبود من اتفاق افتاده است. برای اثبات حرفهایم شاهدان زیادی دارم.» او در ادامه گفت: «وقتی جسد همسرم را دیدم خانه را جستوجو کردم که متوجه شدم هشت النگو و یک انگشتر همسرم سرقت شدهاست. احتمال دارد قتل به انگیزه سرقت اتفاق افتاده باشد.»
با توضیحات شوهر مقتول، پلیس با بررسی مکالمات تلفن همراه مقتول به رابطه پنهانی او با یکی از همکارانش در رستوران به نام سعید پی برد. بنابراین سعید به عنوان اولین مظنون پرونده تحت تعقیب قرار گرفت و دستگیر شد، اما ادعای بیگناهی کرد. تحقیقات در این زمینه ادامه داشت تا اینکه در روند تحقیقات مشخص شد مرد جوان در شب حادثه تماسهای زیادی با مقتول داشته، اما از همان شب حادثه به مدت سه شبانهروز تلفن همراهش خاموش بوده است. با بدست آمدن این سرنخ سعید بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت تا اینکه در شهریورسال۹۶ لب به اعتراف گشود و به جرمش اقرار کرد. او در شرح ماجرا گفت: «کارگر رستورانی بودم که فریبا هم آنجا کار میکرد. او را چهارسال قبل میشناختم و در فضای مجازی با هم رابطه داشتیم. در این سالها معتاد شدم و شیشه مصرف میکردم، اما این اواخر متادون هم استفاده میکردم.» متهم در خصوص قتل گفت: «روز حادثه از فریبا خواستم در نبود شوهرش به دیدنش بروم. از قبل نقشه سرقت داشتم به همین دلیل وقتی وارد خانه شدم چند دقیقهای با هم صحبت کردیم و بعد قصد سرقت طلاهایش را داشتم که متوجه شد. آنجا بود که شروع به سر و صدا کرد و من هم برای اینکه همسایهها متوجه نشوند او را خفه کردم.» متهم، اما در بازجوییهای بعدی ادعای تازهای مطرح کرد و گفت: «آن شب که به دیدن فریبا رفته بودم حرفهایی زد که باعث شد عصبانی شوم به همین دلیل با هم درگیر شدیم و او را کشتم.»
با اقرارهای متهم و بازسازی صحنه جرم، پرونده بعد از صدور کیفرخواست به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و صبح دیروز متهم از زندان اعزام شد و مقابل هیئت قضایی قرار گرفت. ابتدای جلسه اولیایدم با اعلام گذشت درخواست دیه کردند. سپس متهم در جایگاه ایستاد و خلاف اظهاراتش در دادسرا قتل را انکار کرد و گفت: «من و فریبا رابطه پنهانی نداشتیم و از آنجائیکه با هم همکار بودیم، گاهی اوقات با هم صحبت میکردیم. با او مشکلی نداشتم به همین خاطر انگیزهای برای قتل نداشتم.»
متهم در ادامه در پاسخ به سؤال هیئت قضایی مبنی بر خاموش بودن تلفن همراه بلافاصله بعد از قتل سکوت کرد و پاسخی نداد.
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.